تحلیل روز
تاریخ: ۱۲:۴۷ :: ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

با وجود افت ارزش پول ملی در چند ماه گذشته، هنوز یک باور امیدبخش در ماوراء اذهان آحاد اقتصادی وجود دارد که می‌تواند بزرگترین یاری‌رسان سیاست‌گذار در ساماندهی به بازار و کنترل هیجانات در آن باشد.

ایلناز ابراهیمی :اگر در فضای مجازی گشتی بزنید، با صفحه‌ها و کانال‌های بی‌شماری مواجه می‌شوید که ساعت به ساعت و لحظه به لحظه قیمت ارزهای مختلف و طلا و سکه را گزارش می‌کنند. قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کنند، چند ساعت یا چند روز بعد کاهش می‌یابند و دنبال‌کنندگان این صفحه‌ها، هر کدام از دیدگاه خود به این نوسانات واکنش نشان می‌دهند. یکی می‌نویسد بیشتر برو بالا، چرا تحریم‌ها دیگر اثر ندارند، صبر کنیم قیمت‌ها بالاتر می‌رود و سود خوبی نصیبمان می‌شود. دست نگه دارید، نفروشید و … آن دیگری می‌گوید دیدید گفتم تحریم‌ها بی‌تاثیر است، نخرید، گول این دلال‌ها را نخورید، بیشتر از این پایین خواهد آمد، بد به حال کسانی که فریب خوردند و پولشان را تبدیل به دلار و سکه کردند و حاصل یک عمر پس‌اندازشان را باختند و … و این بحث همچنان و هر روز ادامه‌دار است.

خودشان برای خودشان اسم تعیین کرده‌اند؛ «افزایشی‌ها» و «کاهشی‌ها» یعنی به ترتیب کسانی که طرفدار افزایش قیمت دلار و طلا هستند و برای اثبات این که در آینده نزدیک قیمت‌ها بالا می‌رود استدلال‌های مختلف می‌آورند و در مقابل آنها کاهشی‌ها هستند؛ کسانی که طرفدار کاهش قیمت در بازار ارز و طلا بوده و به شکل مستدل ثابت می‌کنند که بازار دیگر کشش قیمت‌های بالاتر از این را نداشته و به زودی با سقوط قیمت‌ها مواجه خواهیم شد و آنهایی که ریسک کرده و وارد این بازار شدند با ضرر عظیمی مواجه خواهند شد.

این که کدام درست می‌گویند و کدام ناثواب، یا پیش‌بینی این درست است یا آن، موضوع این نوشتار نیست. بحث این است که علیرغم افت ارزش پول ملی در چند ماه گذشته، بنا به دلایلی که بحث در مورد آن نوشتاری دیگر را می‌طلبد، یک نوری در فراسوی این بحث‌ها می‌درخشد که می‌تواند بزرگترین یاری‌رسان سیاست‌گذار پولی و مالی در ساماندهی به این بازار و کنترل هیجانات و رفتارهای توده‌وار در آن باشد و آن چیزی نیست به جز اعتقاد و باور هر دو گروه به ریال به عنوان واحد سنجش ارزش دارایی‌ها.

بحث‌ها را دوباره مرور کنید، هر دو گروه حرف می‌زنند؛ افزایشی‌ها از افزایش بیشتر نرخ ارز و بالاتر رفتن ارزش دارایی‌هایشان و کاهشی‌ها از افت قیمت دلار و از دست دادن ارزش به اصطلاح پس‌اندازی که آن را تبدیل به ارز و سکه کرده‌اند. صحبت‌ها و استدلال‌ها ظاهراً متضاد و در تقابل با هم است ولی هر دو گروه در ناخودآگاه خود به یک چیز باور دارند، دارایی‌هایشان به ریال بالا و پایین می‌شود و مهم، همین است وگرنه با نوسانات ارزی، دلار یا سکه‌ای که در اختیار دارند کم و زیاد نشده است.

همین باور است که می‌تواند در صورت برخورد هوشمندانه سیاست‌گذار، زیرساخت بنای سازوکار لازم برای مدیریت بازار ارز باشد. ریال به عنوان وسیله مبادله ارزش، با وجود شروع فرآیند عبور نرخ ارز و افزایش نسبی قیمت‌ها، به خوبی در حال انجام وظیفه است و کارگزاران اقتصادی فارغ از نحوه نگرش خود به تحولات بازار ارز و نوسانات آن و آینده بازار، در جستجوی حفظ یا افزایش ارزش دارایی‌های خود به ریال هستند. پس ریال در کارکرد خود به عنوان وسیله سنجش ارزش نیز همچنان جایگاه قابل قبولی دارد.

در چنین مواقعی در اقتصاد بهترین راه‌حل، ثبات‌بخشی به بازار در کمترین زمان ممکن است به این مفهوم که سیاست‌گذار باید با استفاده از ابزارهای متعددی که در اختیار دارد از فروش اوراق بهادار گرفته تا تغییرات نرخ بهره یا ابزارهای کمتر متعارفی همچون تزریق مستقیم ارز در بازار تلاش کند تا برای چند مدت که می‌تواند از چند روز گرفته تا چند هفته را در بر بگیرد، نرخ ارز را در یک بازه محدود تنظیم‌شده نگه دارد. به این ترتیب، کمابیش احتمال بروز رفتارهای توده‌وار از بین رفته و از آنجا که ریال همچنان به عنوان وسیله سنجش دارایی در بین آحاد جامعه عمل می‌کند، اندک اندک جریان ورودی به بازار ارز به امید کسب سود کاهش می‌یابد و در طرف دیگر عرضه ارز از سوی کسانی که احتمال سقوط نرخ ارز را داده یا دیگر به جهش‌های رو به بالای آن در آینده نزدیک امیدوار نیستند، افزایش می‌یابد.

در نهایت، با مقداری کاهش در نرخ ارز، بازار به تعادلی خواهد رسید که مد نظر سیاست‌گذار است و دیگر نیازی به بکارگیری مداوم ابزارهای فوق‌الذکر نخواهد بود یعنی کنترل نوسانات در کوتاه‌مدت می‌تواند به کنترل موفقیت‌آمیز آن در میان‌مدت و بلندمدت منجر شود. بنابراین، سنجه دارایی بودن ریال یکی از بزرگترین دارایی‌های بانک مرکزی به عنوان سیاست‌گذار پولی است، دارایی‌ای که باید قدرش را دانست و از قابلیت‌های آن در جهت ثبات‌بخشی به بازار بیشترین استفاده را کرد.

 

print

پاسخی بگذارید