تاریخ: ۱۲:۵۷ :: ۱۳۹۷/۰۹/۱۱
ماجراهای هاشم بیک زاده و اجنه

بازیکن سابق استقلال خاطره‌اش را برای مجیدی و صادقی تعریف کرده است.

سرویس ورزشی اقتصاد شمال:هاشم بیک زاده از آن دسته فوتبالیست هایی است که تمام فوتبالی ها دوستش دارند. او خیلی بانمک است و به همین خاطر همه دوستش دارند. امیرحسین صادقی مدافع و کاپیتان سابق استقلال امروز یک خاطره جالب از هاشم تعریف کرده که مربوط به اجنه است!

او در این باره گفته است: «یک خاطره از هاشم تعریف کنم. (قبل از تعریف کردن از خنده غش کرد) من بودم و هاشم و فرهاد مجیدی، در اردوی تیم ملی. آقا فرهاد هم یادش هست. هاشم یک خاطره از پدرخانمش تعریف می کرد ما مرده بودیم از خنده. می گفت پدرخانمش تعریف کرده که یک آقایی از دوستانش ماشین سنگین داشته. حالا نمی دانم فامیل شان بوده، آشنا بوده. وسط بیابان می رفته که یکهو یک خانم را دیده و سوارش کرده! بعد که خانمه سوار شده آقای راننده دیده به جای پا سم داشته!

هاشم می گفت خلاصه آن خانمه به این راننده گفت خدا خیرت بدهد، حالا هر چی آرزو داری به من بگو تا برآورده کنم. راننده کامیون گفته بود من پول دوست دارم. خانمه پوست پیاز پرتاب می کرد تبدیل به پول می شد. یا می گفت من طلا می خواهم. آن خانمه پوست پیاز را پرت می کرد و طلا می شد. به خدا من و فرهاد مجیدی دیگر تخت مان را گاز می گرفتیم. من اینقدر خندیده بودم که نفسم بالا نمی آمد.»

منبع:خبر

print

پاسخی بگذارید