تاریخ: ۱۸:۳۶ :: ۱۳۹۸/۰۹/۱۵
نظام جامع مالیاتی پیش‌نیاز بهبود مالیات بر درآمد

برنامه جامع مالیات بر درآمد می‌تواند سهم مالیات از درآمدهای دولت را افزایش دهد بدون آنکه فشار مضاعفی بر تنها گروهی از شهروندان داشته باشد.

مجید عینیان:در تمام دنیا یکی از مهم‌ترین منابع درآمدی دولت‌ها دریافت مالیات است. این مهم ولی در کشور ما به دلیل وفور منابع نفتی معمولا کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مالیات انواع متفاوتی دارد که هر یک آثار متفاوتی بر انگیزه‌های مردم می‌گذراند. مالیات بر درآمد کسب و کارها، مالیات بر درآمد افراد، مالیات بر ثروت (شامل مالیات بر ارث) و در نهایت مالیات بر مصرف (همچون مالیات ارزش افزوده) از انواع مالیات‌هایی است که درآمد دولت‌ها را تامین می‌کند.

در نظریه اقتصادی، مالیات بر مصرف کمترین اثر نامطلوب بر انگیزه‌های اقتصادی را دارد. انواع دیگر مالیات ممکن است باعث کاهش فعالیت اقتصادی از سطح بهینه بدون مالیات گردد. البته در بسیاری از نظام‌های مالیاتی این جزئیات چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد و آنچه مهم است، میزان مالیاتی است که از هر یک از این روش‌ها می‌توان دریافت کرد. مالیات بر درآمد افراد به دلیل اینکه به شکل سنتی در میان مردم کشورهای مختلف پذیرفته شده است قابلیت ایجاد درآمد قابل توجهی دارد، و به صرف بحث تغییر انگیزه‌های اقتصادی دولت‌ها از این نوع مالیات صرف نظر نمی‌کنند. گفته می‌شود تاریخچه مالیات بر درآمد به تمدن مصر باستان بازمی‌گردد و می‌توان گفت حکومتی در طول تاریخ و جغرافیای جهان وجود نداشته است که از این ابزار مالیات‌ستانی استفاده نکرده باشد.  از سوی دیگر وضع مالیات بر مصرف تنها زمانی بهینه است که مخارج افرادی که در داخل کشور درآمد کسب می‌کنند در داخل همان کشور باشد. اگر افراد در داخل کشور درآمد کسب کرده و در خارج از کشور صرف نمایند، وضع صرف مالیات بر مصرف درآمد مالیاتی برای دولت نخواهد داشت. و تنها درآمد مالیاتی برای کشورهای دیگر ایجاد می‌کند. بدین ترتیب در صورت وجود امکان خروج درآمد فرد از کشور نیز بهتر است مالیات بر درآمد وضع گردد. این موضوعی مهم برای کشورمان است که با موضوع خروج سرمایه افراد برخوردار به ویژه در زمان‌های بحران مواجه است.

بدین ترتیب مالیات بر درآمد افراد یکی از مهم‌ترین روش‌های کسب درآمد مالیاتی برای دولت‌های مدرن است. با این وجود این روش نقص بزرگی دارد و آن نیز تفاوت میزان شفافیت درآمد اقشار مختلف است. این موضوع باعث می‌شود اقشار مختلف سهم متفاوتی از بار مالیات و هزینه‌های دولت را بر دوش بکشند. این تفاوت شفافیت تنها به دلیل مخفی‌سازی درامدها نیست. محاسبه درآمد در مشاغل آزاد چندان آسان نیست در حالی که درآمد مشاغل دستمزدی به ویژه قرادادهای مدت‌دار به سادگی قابل احتساب است. از این گذشته برای بسیاری از افراد منابع درآمدی متعدد است و در انواع زمینه‌ها کسب درآمد می‌کنند. برخی از این فعالیت‌ها ممکن است به هنگام اجرای قرارداد به صورت خودکار مشمول پرداخت مالیات شوند ولی برخی دیگر حتی شناسایی هم نمی‌شوند.

در کشور ما بسیاری از مشاغل فردی هستند و حقوق و دستمزدی پرداخت نمی‌شود بلکه یک عملیات اقتصادی انجام می‌گیرد که انواع هزینه‌ها را در بر دارد. در اینگونه مشاغل معمولا سهم درآمد فرد در درآمد کسب و کار مشخص نیست و تفاوتی بین فرد و کسب و کار او وجود ندارد. اگر چه شاید این مشاغل مالیات بر درآمد فعالیت اقتصادی خود را پرداخت کنند، ولی مالیات بر درآمد فرد به طور جداگانه محاسبه و دریافت نمی‌شود. از جمله این مشاغل می‌توان به سوپرمارکت‌های کوچک محلی، قصابی‌ها، خدمات فنی منازل، … و حتی مطب پزشکان و دندانپزشکان اشاره کرد. در این کسب و کارها باید مفاهیم مالیات بر درآمد کسب و کار را با مالیات بر درآمد فرد تفکیک نمود. انتظار نداریم دولت‌ها با بزرگ شدن کسب و کارها سهم بیشتری از درآمد آنان را به عنوان مالیات دریافت کنند. این در حالی است که مالیات فزاینده بر درآمد افراد کاملا عادی است. برای اعمال این تفکیک نیاز است که تمامی درآمدها و هزینه‌های کسب و کار دارای حساب و کتاب مستقل از صاحب کسب و کار باشند و هزینه‌های فردی از این حساب جدا باشند. در نهایت درآمد صاحب کسب و کار باید به عنوان بخشی از هزینه‌های کسب و کار محسوب شود.

یک منبع مهم درآمدی دیگر به ویژه برای اقشار ثروتمند، درآمد حاصل از دارایی‌هایشان است. دارایی‌ها به دو گونه ایجاد درآمد می‌کنند. یکم سود حاصل از دارایی که شامل درآمد اجاره املاک اجاره داده شده، سود توزیع‌شده سهام و سود سپرده‌های بانکی است. دوم افزایش ارزش دارایی در فاصله میان خرید و فروش. به دلیل تورم مزمن موجود در کشور همیشه این بخش درآمد قابل توجهی ایجاد می‌کند، با این وجود شناسایی عایدی سرمایه در شرایط تورمی پیچیده است. آیا ملکی که در چند سال گذشته قیمت آن ۱۰ برابر شده است، به هنگام فروش درآمد عایدی سرمایه معادل نود درصد ارزش روز ایجاد کرده است؟ به لحاظ حساب‌داری چنین است و در صورتی که بناست مالیات بر درآمد عایدی سرمایه دریافت شود، بخشی از نود درصد قیمت ملک باید به عنوان مالیات پرداخت شود. این در حالی است که در چند سال گذشته ارزش پول ملی نیز کاهش یافته است و با لحاظ کردن سطح قیمت‌ها، شاید عایدی سرمایه این ملک چندان زیاد نباشد و یا حتی در دوره‌هایی منفی نیز باشد. بدین‌ترتیب فرد بخشی از اصل دارایی خود بابت مالیات پرداخت می‌کند که هدف مالیات بر عایدی سرمایه نیست.

درآمد حاصل از دیگر دارایی‌ها همچون ارز، سکه و طلا نیز چنین است. بحث درآمد حاصل از سود دارایی‌ها شامل اجاره و سود سپرده و سهام ساده‌تر است. اگرچه بحث درآمدهای حاصل از دارایی‌ها در مورد صاحبان کسب و کار پیچیده‌تر است. چه بخشی از درآمد ایجاد شده از کسب و کار را بابت دستمزد و حق مدیریت به صاحب کسب و کار باید به عنوان هزینه‌های کسب و کار محسوب کرد و مشمول مالیات بر درآمد کسب و کار ننمود؟ در نهایت سود حاصل از سرمایه‌گذاری در این کسب و کار به چه میزان بوده است که مشمول مالیات بر درآمد افراد شود؟ تمامی این‌ها سوالاتی است که اگر به خوبی پاسخ داده نشوند، یا باعث از بین رفتن بخشی از کسب و کارها می‌شود، چرا که امکان ایجاد درآمد در حدی که مالیات‌ها را پوشش دهد فراهم نمی‌شود و یا از سوی دیگر باعث امکان ایجاد درآمدهای بسیار بالا برای صاحبان این کسب و کارها می‌شود که نارضایتی اجتماعی برای ایجاد تبعیض در تامین هزینه‌های دولت را در پی خواهد داشت.

ارتقای کیفیت درآمد مالیاتی منوط به این است که تمامی درآمدها به جز برای هر فرد محاسبه شود و در نهایت مالیات بر مجموع درآمدها اعمال گردد. انواع درآمدهای یک فرد در طول سال ممکن است مشمول انواع مالیات‌ها شده باشند که در محاسبات مالیات بر مجموع درآمد این مالیات‌های از پیش کسر شده را نیز باید درنظر گرفت.  در این نظام مالیاتی که تمامی درآمدها شناسایی می‌شوند می‌توان از داده‌های تراکنش‌های افراد نیز استفاده کرد. در واقع تراکنش‌ها نه به عنوان درآمد، بلکه به عنوان ردی از عملیاتی که ممکن است درآمدزا باشد باید شناخته شوند. یکی از دلایلی که بخشی از صاحبان کسب و کارها از به کارگیری دستگاه‌های پوز خودداری می‌کنند به این موضوع بر می‌گردد که اگرچه تمامی تراکنش‌های انجام شده بر روی دستگاه درآمد کسب و کار است ولی بدون در نظر گرفتن هزینه‌های کسب و کار، مالیات این پرداخت‌ها سرسام‌آور خواهد بود. تراکنش‌های صورت گرفته بر روی دستگاه پوز یک پزشک لزوما تماما به شکل درآمد آن پزشک به او منتقل نخواهد شد. ساده‌ترین هزینه‌ها شامل اجاره و دستمزد افراد شاغل در مطب و نیز هزینه‌های ابزارها و مواد مصرفی پزشکی باید از درآمد کسب و کار کسر گردد تا مشمول مالیات شود. در بسیاری از کشورها این بدین معنی است که صاحبان کسب و کارها بابت تمام هزینه‌های کسب و کار خود باید رسید داشته باشند تا به عنوان هزینه شناسایی شود. هزینه‌های مورد قبول برای کسر از درآمد کسب و کار در کشورهای مختلف معمولا شامل هزینه‌های عملیاتی، اجاره و یا در واقع هر عملیاتی که در راستای عملکرد کسب و کار باشد است. همچنین معمولا هزینه‌ای به عنوان تامین هزینه استهلاک نیز باید در محاسبات مالیاتی مدنظر قرار گیرد.

پس از جمع‌آوری تمامی اطلاعات درآمد فردی، می‌توان مالیات بر درآمد را به شکل فزاینده تعریف نمود. در این شکل از مالیات‌ستانی، افراد با درآمد پایین سهم کوچکتری از درآمد خود را مالیات می‌دهند و هرچه درآمد افزایش یابد، نه تنها ارزش مالیات بلکه نسبت آن به درآمد نیز افزایش پیدا می‌کند. معمولا نسبت‌های مالیاتی به صورت پله‌ای تعریف می‌شود و در نتیجه برای تمامی افراد پله اول درآمد به یک میزان است. در واقع یک فرد با درآمد بسیار زیاد، بابت هر بخش از درآمد خود نرخ متفاوتی مالیات پرداخت می‌کند. این روش بدین دلیل استفاده می‌شود که درآمد قابل تصرف افراد پس از کسر مالیات با افزایش درآمد ناخالص هیچگاه کاهش نیابد. نرخ‌های مالیاتی ممکن است بر اساس سیاست‌های جمعیتی برای افراد در سنین متفاوت و وضعیت تاهل متفاوت باشد.

یکی از مهم‌ترین موضوعات مالیات، تلاش برای عدم محاسبه دوباره مالیات برای هر فعالیت است. این موضوع در بحث مالیات بر ارزش افزوده به شکل دریافت مالیات از انتهای زنجیره تولید مشاهده می‌شود. در بحث مالیات بر درآمد نیز باید توجه نمود که تمامی مالیات‌های دریافتی در سامانه جامع مالیاتی جمع‌آوری شوند و برای درآمدهایی که مالیات برای آن‌ها کسر شده است مالیاتی وضع نشود. از جمله این فعالیت‌ها می‌توان به قراردهای حجمی با کار معین اشاره کرد که مالیات بر درآمد افراد پیش از پرداخت مبلغ از سوی کارفرما کسر می‌شود.

یکی از موانع اصلی در بازسازی نظام مالیاتی تعادل‌های نابهینه شکل گرفته در گذشته است. به طور مثال برخی از فعالین اقتصادی گزارش مالیاتی کسب و کار خود را با اعداد بسیار پایین گزارش می‌کنند چرا که می‌دانند در دیگر سو، مالیات با در نظر گرفتن این عدم صداقت گزارشات تعیین می‌شود. اگر فردی اقدام به گزارش درآمد واقعی نماید، محاسبه مالیات به شیوه معمول (فرض عدم صداقت) باعث اعمال هزینه‌های سرسام‌آور برای او خواهد بود.

با تحولات اخیر در اقتصاد جهانی پیچیدگی‌های اعمال نظام مالیاتی نیز بیشتر شده است. مالیات بر درآمد حاصل از فعالیت‌ها در خارج از کشور و مالیات بر درآمد افراد خارجی ساکن در کشور مفاهیمی هستند که با بین‌المللی شدن بازار کار سال به سال اهمیت بیشتری می‌یابند. در حال حاضر امریکا جزء معدود کشورهایی است که از درآمد شهروندان خود در تمامی جهان مالیات دریافت می‌کند. از سوی دیگر درآمدهای حاصل از ارائه خدمات به کشورهای دیگر از طریق اینترنت نیز در حال افزایش است. در این حالت محل ایجاد درآمد در خارج از کشور است ولی کسب کننده درآمد در داخل کشور. این موضوعات چالش‌های آینده نظام‌های مالیاتی دنیا است. هر چند به دلیل عدم یکپارچگی نظام اقتصادی ایران در اقتصاد جهانی، این موضوعات همچنان اولویت پایینی در طراحی نظام جامع مالیاتی پیدا می‌کنند.

در نهایت و به عنوان جمع‌بندی باید این نکته را متذکر شد که کاهش اتکای به درآمد نفتی در کشور تنها با ایجاد یک ساز و کار جامع مالیات بر درآمد ایجاد می‌شود که البته منافع بسیاری در برنامه‌های دیگر دولتی نیز دارد. برنامه جامع مالیات بر درآمد می‌تواند سهم مالیات از درآمدهای دولت را افزایش دهد بدون آنکه فشار مضاعفی بر تنها گروهی از شهروندان (همچون کارکنان دولت) داشته باشد. از منافع دیگر یک نظام جامع مالیاتی می‌توان به ارتقای هدف‌گیری در برنامه‌های حمایتی اشاره کرد. یک برنامه جامع مالیات بر درآمد می‌تواند با نظام پرداخت یارانه نقدی ادغام شده و برای برخی افراد به شکل مالیات منفی کمک‌های نقدی پرداخت شود. در این حالت نیاز به استفاده از اطلاعات بی‌ارتباط یا کم‌ارتباط با وضعیت درآمدی برای شکل‌دهی به نظام یارانه نقدی نیست. حتی می‌توان میزان یارانه پرداختی را (همچون مالیات دریافتی) ثابت در نظر نگرفت و به هر فرد متناسب با درآمدش یارانه پرداخت. چنین اطلاعاتی برای دیگر برنامه‌های حمایتی همچون تقبل هزینه بیمه پایه سلامت برای پوشش همگانی بیمه نیز می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. در صورت وجود یک نظام جامع مالیات بر درآمد است که می‌توان در قوانین از عباراتی همچون سه دهک درآمدی استفاده نمود چرا که بدون وجود چنین نظامی مالیاتی، شناسایی سه دهک درآمدی ناممکن است.

دکتری اقتصاد از دانشگاه صنعتی شریف و پژوهشگر پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی

print

برچسب ها: ,

پاسخی بگذارید