تاریخ: ۷:۰۹ :: ۱۳۹۸/۰۴/۰۲
فجر پنج‌شنبه، به وقت ایران

تجاوز هواپیمای بدون سرنشین RQ-4C یا «گلوبال هاوک» به آسمان جمهوری اسلامی و اقدام گسترده به عکس‌برداری از منطقه شمال هرمز- حد فاصل هرمز تا چابهار- یک موضوع است.

سعدالله زارعی:و اقدام پدافند نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در هدف قرار دادن و ساقط کردن این پهپاد متجاوز و «بسیار پیشرفته» و گران‌قیمت آمریکا یک موضوع مهم دیگر است که در دو روز گذشته در کانون توجه جهان و تفسیرهای فراوان قرار گرفته‌اند. در این بین در طول روز پنجشنبه توجه جهان به این نقطه دوخته شده بود که دولت آمریکا در واکنش به حمله شجاعانه سپاه به یگان نظامی این کشور که به قول «اولریک فرانک» کارشناس نظامی آمریکا- در مصاحبه با رادیو فردا- به حیثیت نظامی آمریکا «لطمه شدید» زده، چه خواهد کرد.

در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد:
۱- شواهد و قرائن می‌گویند، آمریکایی‌ها طی یکی – دو ماه اخیر در حال ارزیابی وضعیت نظامی ایران بوده‌اند. سردار دلاور نیروی هوا- فضای سپاه می‌گوید آمریکایی‌ها چندین بار به فضای جمهوری اسلامی در خلیج فارس تجاوز کرده بودند و ما به آنان اخطار داده و از طریق وزارت امور خارجه ایران نیز اعتراض و هشدار خود را به متجاوزین رسانده بودیم اما آنان اعتنایی نکرده بودند. او می‌گوید «به همین هواپیمای ساقط شده نیز هشدار داده شده بود و در یک مورد که آمریکایی‌ها هم اعلام کردند ما به سمت یکی از هواپیماهای آن «شلیک اخطار» کرده بودیم ولی آمریکایی‌ها جدی نگرفتند تا اینکه روز پنجشنبه پس از چند بار اخطار، این هواپیمای مدرن جاسوسی را مورد هدف قرار داده و ساقط کردیم.»
«گلوبال هاوک» از ۱۴ دقیقه بامداد روز پنجشنبه مشغول گشت‌زنی در محدوده شمال هرمز تا چابهار بوده و تصاویری از تأسیسات اقتصادی و نظامی ایران به مرکز فرماندهی نظامی آمریکا در خلیج فارس ارسال کرده و بعد از چهار ساعت ساقط‌شده و لاشه‌های آن در ناحیه «رأس‌الشیر»- آب‌های ایران- افتاده است. اینکه آمریکایی‌ها در ساعات اولیه اصرار داشتند، هواپیمایشان در آب‌های بین‌المللی مورد حمله قرار گرفته درست نیست کما اینکه خود آنان هم کمی بعداین سناریو را کنار گذاشتند.
۲- از آنچه گفته شد می‌توان فهمید آمریکایی‌ها با شناسایی نقاطی از شمال دریای عمان و با استفاده از پایگاه‌های نظامی مستقر در دو کشور امارات و عربستان در نظر داشته‌اند، با تصویرسازی دروغین جنگ، ایران را وادار به مذاکره‌ای برای تن دادن آن به محدودسازی قدرت دفاعی و فعالیت منطقه‌ای نماید. در تحلیل داخلی آمریکایی‌ها آمده بود که ایران، در صورتی که در حمله نظامی آمریکا آسیب انسانی نبیند و با خسارت عمده نیز مواجه نگردد، برای اجتناب از جنگ پاسخ نخواهد داد و ما می‌توانیم از آن بعنوان یک اهرم فشار برای باورپذیری گفتمان «جنگ- مذاکره» استفاده کرده و کفه «مذاکره‌گرایان» ایرانی را در مقابل «مقاومت‌گرایان» سنگین کنیم.

اصرار «برایان هوک» مسئول پرونده ایران در کاخ سفید بر مذاکره حتی پس از زمانی که هواپیمای جاسوسی آنان مورد حمله قرار گرفته بود، به خوبی این را نشان می‌دهد. او می‌گوید کاهش تنش با ایران اهمیت دارد. ایران باید با دیپلماسی پاسخ دیپلماسی را بدهد.»
کما اینکه سخنان «دونالد ترامپ» در مصاحبه با نشریه «تایم» که دیروز منتشر گردید نیز همین را نشان می‌دهد. او گفت: «من نمی‌گویم برای باز داشتن ایران از غنی‌سازی اورانیوم در سطح بالای ۳/۶۷ درصد به گزینه نظامی روی خواهم آورد. من چنین چیزی نمی‌گویم. اصلاً نمی‌خواهم این را بگویم. چنین اقدامی نامناسب خواهد بود» وقتی این سخنان را کنار اقدام هواپیمای جاسوسی مدرن گلوبال هاوک در عکس‌برداری از مناطق نظامی و صنعتی ایران می‌گذاریم و تکرار آن علیرغم هشدار پی‌درپی نیروی هوایی سپاه را مشاهده می‌کنیم، در می‌یابیم آن‌ها خیالاتی داشته‌اند. برخی از نظریه‌پردازان آمریکایی پیشنهاد کرده بودند بدون درگیر شدن در جنگی پرشدت و یا جنگی محدود و با دست زدن به «عملیاتی کم ضرر» و «هشدارآمیز» به ایرانی‌ها بگوئیم، ردکردن مذاکره می‌تواند استقبال از جنگ باشد.
۳- محافل نظامی ایران  نیز این احتمال را در نظر داشتند و امکان توسل آمریکا به «حمله‌ای موضعی» که در آن کسی کشته نشود، تأسیسات مهم ایران آسیب نبینند را هم در پیش‌بینی‌های خود محاسبه کرده بودند. رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز حدود دو ماه پیش در آنجا که گفته بودند دشمن علیه ما جنگ اقتصادی، روانی و نفوذ راه انداخته و از همه ابزارهای خود استفاده می‌کند، اشاره‌ای هم به امکان توسل آمریکا به درگیری محدود نظامی داشته و اضافه کردند البته نظامیان ما آماده‌اند.

در تجزیه و تحلیل نظامی ایران آمده بود که اقدام موضعی آمریکا را نباید بدون پاسخ گذاشت چرا که عدم پاسخ ایران می‌تواند آمریکا را به تکرار و توسعه حملات خود وسوسه کند. بنابراین سپاه و ارتش ایران آماده شدند که در صورت هر نوع تجاوز دشمن، پاسخ قاطعی به آن بدهند. اقدام روز پنجشنبه سپاه پاسداران در پاسخ به تجاوز هواپیمای جاسوسی آمریکا به آسمان جمهوری اسلامی و حدود چهار ساعت عکسبرداری از نقاط حساس در جنوب ایران در این راستا صورت گرفت و این در حالی بود که آنان انتظار چنین اقدامی را نداشتند.
آنچه در این ماجرا اتفاق افتاد نه تنها خطای فاحش تحلیلی آمریکایی‌ها را برملا کرد بلکه اساساً موضوع دگرگونه شد یعنی در حالی که در تحلیل آمریکایی‌ها آمده بود که اقدام محدود نظامی آمریکا، واکنش نظامی ایران را در پی نخواهد داشت، حالا این اقدام محدود نظامی ایران است که- تاکنون- واکنش نظامی آمریکا را در پی نداشته است. کما این‌که این جمع‌بندی نظامی ایران بود که درست از آب درآمد. در تحلیل نظامی ایران آمده بود که اگر آمریکا، واکنش ایران را قطعی ببیند، دست به اقدام نظامی‌ نمی‌زند و اینک سکوت نظامی آمریکا نشان می‌دهد، آنان پاسخ دوباره ایران را قطعی می‌دانند.
۴- هواپیمای جاسوسی ساقط‌شده RQ4C، مدرن‌ترین و گران‌ترین هواپیمای نظامی- اعم از جنگنده و جاسوسی- است. طول آن از یک بال تا بال دیگر آن حدود ۴۰ متر و تقریباً شبیه یک هواپیمای تجاری است. این سیستم پهپادی از جهت قدرت جمع‌آوری اطلاعات حساس و حفظ آن در آمریکا به «جاروبرقی اطلاعات» لقب گرفته و انباشته از تکنولوژی‌های برتر تجسسی برای عملیات‌های نظارت و شناسایی است.

قیمت این هواپیما حدود چهاربرابر قیمت هواپیمای جنگنده F35 می‌باشد و در واقع ابرتکنولوژی نظامی آمریکا به‌حساب می‌آید. سقوط این هواپیما با شلیک ضدهوایی ایران، ضربه مهم حیثیتی به صنعت نظامی آمریکا زد و نشان داد در مواجهه با قدرت نظامی ایران به‌شدت آسیب‌پذیر است و حال آن‌که این هواپیمای فوق مدرن جاسوسی، قادر بود در عمق۹۰ کیلومتری آسمان و در یک زمان طولانی بین ۲۴ تا ۳۵ ساعت به شکار تصاویر حساس از هرکجا که می‌خواهد بپردازد. آمریکا در واقع شوکه ‌شد و به هذیان‌گویی درباره نوع و نام این هواپیما و مأموریت و محل اصابت  موشک ایران به‌آن روی آورد که هرکدام یک رسوایی جداگانه برای آمریکا بود.
در این صحنه نه تنها ضعف تشخیص و توان عملیاتی آمریکا نمودار شد بلکه دقت تشخیص و توان عملیاتی ایران نیز آشکار شد. شکار ابر پهپاد آمریکا از سوی نیروی هوایی ایران نشان داد که افسانه «تکنولوژی نظامی آمریکا» و «قدرت عملیاتی پنتاگون» تا چه‌حد بی‌اساس بوده است. از امروز خریداران سلاح‌های آمریکایی درباره قدرت ادعایی این جنگ‌افزارها تردید خواهند کرد و ناگزیرند فکر دیگری برای سامانه دفاعی و نظامی خود کنند. از آن طرف قدرت موشک «نقطه‌زن» سپاه در یک عملیات واقعی به تصویر کشیده شد. کم نبودند کسانی در داخل و خارج که معتقد بودند قدرت نظامی ایران، ادعایی است که واقعیت خارجی ندارد و در برابر قدرت تهاجمی آمریکا، چیزی به‌حساب نمی‌آمد.

بعضی هم در خود ایران می‌گفتند آمریکایی‌ها می‌توانند با فشار یک تکمه، همه جنگ‌افزارهای ما را از بین ببرند! برتری قدرت موشکی ایران به مهمترین سامانه نظامی آمریکا خیلی از تحلیل‌ها را تغییر داد و از دیروز بسیاری از همان کسانی که با تردید و حتی تحقیر به قدرت نظامی ایران نگاه می‌کردند، به حقیقی‌بودن این قدرت اذعان کرده‌اند. در این میان بیش از همه، آمریکایی‌ها دریافته‌اند که با یک «قدرت تهاجمی» مهم که برخوردار از دو عنصر «اراده» و «توانایی» است، مواجه هستند.
حالا باید جمع‌بندی‌ها تغییر کند این جمله اولریک فرانک را درنظر بگیریم: «اگرچه این اولین پهپادی نیست، که ارتش آمریکا از دست داده است اما اولین‌بار است که مورد هجوم قرار گرفته است. صحبت از دست‌دادن میلیون‌ها دلار است و از دست‌دادن پرستیژ و وجهه خصوصاً وقتی چنین سیستمی در پی حمله سقوط کند.»
۵- نوع عملکرد آمریکا پس از سقوط هواپیمای فوق مدرن گران‌بهای جاسوسی‌شان توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیدنی بود. آمریکا ابتدا کتمان کرد که چنین حمله‌ای به هواپیمای جاسوسی او صورت گرفته سپس پذیرفت و در نوع آن به کتمان روی‌آورد، پس از آن پذیرفت که آن‌چه سقوط کرده همان هواپیمای فوق‌مدرن «گلوبال هاوک» است که بلافاصله از سوی ایران اعلام شده است.

اما آن‌چه در بحث واکنش پیش آمد از این جالب‌تر بود در حالی‌که فرمانده کل سپاه پاسداران، رسماً اعلام کرد که سپاه هواپیمای متجاوز جاسوسی آمریکا را در شمال تنگه هرمز ساقط کرده است، ترامپ در گفت‌وگوی تلویزیونی آن را محتملاً ناشی از خطای تصمیم یک فرد و نه یک سازمان در ایران معرفی کرد! ترامپ در نهایت برای جمع‌بندی و تصمیم‌گیری همه رهبران آمریکا را به حضور در کاخ سفید فراخواند از رهبران نظامی تا سیاسی و از حزب جمهوری‌خواه تا حزب دمکرات و از سنا تا مجلس نمایندگان تا اعضای دولت آنان ساعت‌ها به بحث نشستند و ظاهراً تصمیمی هم گرفتند. این درحالی است که همه می‌دانند ترامپ برای دست‌زدن به عملیات تلافی‌جویانه علیه ایران نیازی به فراهم‌آوردن خانم نانسو پلوسی و آقای چاک شامر و دیگران نداشت.

این بازی ترامپ در واقع نمایش ضعف آمریکا بوده در حالی‌که او می‌خواست با فراهم‌کردن اضلاع مختلف آمریکایی که سال‌هاست- به تعبیر حضرت آقا- از شدت خشم به ایران، زنجیر می‌جوند، نمایش قدرت بدهد.
دنیا متوجه شد وقتی همه مخالفان ایران هم در کاخ سفید جمع می‌شوند قادر به اقدام عملی علیه ایران نیستند و ایران می‌تواند همه آنان را به انزوا ببرد. ترامپ اما برای حفظ آبرو گفت نتیجه جلسه رهبران آمریکا، تصمیم به حمله به سه نقطه در ایران بوده که او به‌خاطر ملاحظات انسانی، ده دقیقه قبل از آغاز عملیات، ارتش را از اجرای آن بازداشته است و «جان بولتون» گفت برای پاسخ‌دادن به ایران به تل‌آویو می‌رود و این درحالی‌است که رژیم اسرائیل بارها از آمریکا خواسته بود به تلافی اقدامات ضد اسرائیلی، نقاطی از ایران را مورد حمله قرار دهد!
۶- ماجرای روز پنج‌شنبه می‌تواند، یک تحول اساسی در وضع منطقه هم پدید آورد اینک سعودی‌ها، امارات و… باید دریافته باشند، آمریکا نمی‌تواند کمکی به آنها بکند این آنان هستند که باید با «واقعیت منطقه» کنار بیایند و سرمایه‌های خود را هدر ندهند.

print

پاسخی بگذارید