دکتر صادق زیباکلام در نامهای خطاب به رئیس جمهور باز هم به منطق تکراری و رد شدهای متمسک شده است که دستاورد صنعت هستهای برای ایران را جز دشمنتراشی نمیداند و قائل است اگر هم این صنعت منفعتی برای ایران و ایرانی داشته به هزینهای که برای آن پرداخته شده، نمیارزد.
سرویس سیاسی اقتصاد شمال : اما ای کاش ایشان یکبار هم صراحتاً اعلام میکردند که آیا به عنوان یک استاد علوم سیاسی و کسی که خود سابقه مبارزات انقلابی دارد ریشه دشمنی آمریکا با ملت ایران را تنها در مسئله هستهای میدانند؟! و اگر اینچنین است آیا به نظرشان تعطیل کردن کامل این صنعت و به قول خودشان صرف هزینههای آن در «توسعه صنایع، معادن، کشاورزی، حمل و نقل، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، تامین آب و محیط زیست» کشور موجب خواهد شد که تحریم و جنایات آمریکا در حق ملت ایران تمامی یابد یا خیر؟! به دوران پیش از ملی شدن صنعت نفت بازگردیم؟
ممکن است ایشان پاسخ دهند تنها تعطیلی صنعت هستهای کارساز نخواهد بود و بایستی اصلاحات دیگری در سایر حوزهها من جمله سیاست خارجی اعمال شود، با این حساب باید مشخص کنند حد یقف این اصلاحات را چه میدانند و چه تضمینی است که آمریکاییها که حتی به ریختن بتن در قلب رآکتور هستهای و محدود شدن غنیسازی نیز راضی نشد، دست از دشمنی خود بردارند؟ مگر همین آمریکا نبود که بعد از انعقاد برجام، برنامه موشکی و حقوق بشر را بهانه کرد تا باز هم تحریمهای جدید علیه ایران اعمال کند؟! آیا آقای زیباکلام معتقد است باید صنعت موشکی را نیز تعطیل کرد؟
اگر موشکی را هم تعطیل کردیم و حتی شعار «مرگ بر آمریکا» را هم دیگر در ۲۲ بهمن سر ندادیم، باز چه تضمینی است که آمریکا با ما همان نکند که با دولت ملی دکتر مصدق کرد؟ شاید هم ایشان معتقدند بایستی به دوران پیش از ملی شدن صنعت نفت بازگشت! گودرز را چه به شقایق! دکتر زیباکلام در جایی دیگر از نامه خود خطاب به رئیس جمهور و با اشاره به کانال اروپایی اینستکس آوردهاند: «شما دارید بلایی را که تندروها بر سر برجام آوردند، در خصوص اینستکس تکرار میکنید.» و این بلا را اینگونه توصیف میکنند: «آنها هنوز جوهر برجام خشک نشده بود که با آزمایش دو موشک که بر روی آنها به عبری نوشته شده بود “اسرائیل باید نابود شود” واکنششان را درقبال برجام به نمایش گذاردند.» این در حالی است که آقای زیباکلام مشخص نکردهاند که اساساً گودرز را چه به شقایق و چرا باید آزمایشات موشکی باعث نقض توافقی هستهای شوند و اصلاً چرا نباید چنین عبارتی را درباره رژیمی که در مذاکرات حضور نداشته که هیچ، صراحتاً هم برای عدم انعقاد برجام تلاش و در روند مذاکرات کارشکنی میکرد، به کار برده شود!؟
ای کاش جناب زیباکلام یکبار هم خطاب به آمریکا میگفت، محض حفض آبروی ما آمریکا دوستان داخلی هم که شده کمی ژست جنتلمنی گرفته و به تعهدات خود پایبند باشند و هر اندک پیشرفت ملت ایران را بهانهای برای برون کشیدن تحریم از کیسهی نخنما شدهی ابا و اجدادیشان نکنند! ایران گربهی جلوی سالن غذاخوری نیست! در ادامه مکتوبهی مذکور، آقای زیباکلام با ابراز تأسفی روشنفکرمآبانه خطاب به آقای روحانی نوشتهاند: «جنابعالی هم برای دلبری از تندروها هنوز جوهر اینستکس خشک نشده اعلام “عبور ایران از تعهداتش در برجام” نموده و برای اروپاییها خط و نشان میکشید.» بگذریم از آنکه چرا باید آقای روحانی که منتقدین را به مادرشوهربازی متهم میکند، برای آنها دلبری کند اما خوب بود دکتر زیباکلام به عنوان مدرس علوم سیاسی مشخص میکردند بر اساس چه منطقی و اصلاً چرا و تا به کی دولت و ملت باید زار و نزار در برابر کانال خفت بار اینستکس گردن کج کنند و کاسه دست بگیرند تا بلکه اروپاییها آبنباتی (فوق فوقش سکهای مسی) در کاسهشان بیندازند؟
مگر از زمان خروج آمریکا از برجام تا همین ماه پیش چندین بار به صورتهای مختلف به اروپا فرصت داده نشد، اروپا با این فرصت چه کرد؟ خلاصه آنکه ای کاش آقای زیباکلام نامهای هم خطاب به ملت ایران مینوشت و صراحتاً بیان میداشت تعریفشان از منافع و عزت ملی چیست و آیا اقتدار و عزتی برای ایران عزیزمان قائل هستند یا نه؟! متأسفانه آنچه که از تصور دکتر زیباکلام از ایران نمود دارد، گربهایست که بایستی ساعتها در برابر سالن غذاخوری غرب دم تکان دهد و میو میو کند تا بلکه کراوات زدهای دلش به رحم آید و گوشهای سوخته یا استخوانی را از غذای خود کنده و جلویش پرتاب کند!
جوان آنلاین