فضای اجتماعی- سیاسی ایران در حال حاضر بسیار نگرانکننده است.
موسی غنینژاد*– مردم با مشاهده فسادهای گستردهای که ریشه در قدرت سیاسی و پشتیبانی برخی مدعیان رادیکال دارد و از هر دو جناح سیاسی در آن حضور دارند، اعتماد خود را به طور کلی به وضعیت فعلی سیاستمداران از دست دادهاند. مساله فقط شیوه مدیریت نیست، بلکه مهمتر از آن فقدان نظریه برای اداره سیاسی و اقتصادی کشور است. کشور ما با روزمرگی آمیخته با پوپولیسم اداره میشود و این باعث شده فرصتطلبان و متوهمان جاهطلب از شرایط موجود سوءاستفاده کنند. هیچ نقشه راه منسجمی برای کل کشور وجود ندارد و هر بخشی از قدرت حوزه زیر مسوولیت خود را به نوعی تیول تبدیل کرده و بدون در نظر گرفتن منافع ملی آن را در جهت منافع خود و نزدیکانشان به تیول میدهند.
بخش مهمی از مشکلات اقتصادی کنونی کشور دستپخت آقای نوبخت و همفکران اوست که از سال ۱۳۹۲ تاکنون سکان اقتصادی کشور را در دست دارند و فرصتسوزی کرده و بیعملی و عوامزدگی نشان دادهاند. به جای توجه به هشدارهای اقتصاددانان دلسوز که اصلاح اساسی پرداخت یارانههای نقدی را با محدود کردن آن به اقشار کمدرآمد قابل شناسایی توصیه میکردند، با عوامزدگی به دنبال شناسایی ثروتمندان و حذف یارانه آنها رفتند و این شناسایی پس از گذشت پنج سال هنوز به هیچ نتیجه ملموسی نرسیده است. هکذا اصلاح یارانههای سوخت که امروزه به یک معضل بزرگ ملی تبدیل شده است. معلوم نیست آقای نوبخت و همفکرانشان چه زمانی به این سیاستهای عوامزده و به یادگار مانده از دولت پوپولیستی سابق پاسخ خواهند داد؟ یا اجرای سیاستهای مخرب ارزی که در یک سال و نیم اخیر اقتصاد ملی را زمینگیر کرده، چه توجیه نظری و پشتوانه علمی داشته است؟ با این کارنامه حضرات متوقعاند «مردم» مشکلات دولت را درک کنند، اما نمیگویند مسوولیت بخش مهمی از این مشکلات را خود آنان با بیتدبیری ناشی از تفکرات عوامزده و فاقد پشتوانه نظری مستدل و علمی پدید آوردهاند.
امروز به نظر میرسد ارکان مختلف حاکمیت -شامل دولت، سایر قوا، نهادهای نظامی و…- به نوعی تعادل شکننده برای حفظ وضع موجود رسیدهاند. در چنین وضعیتی، مراجعه به نیروهایی که درگیر منافع جناحی خود شدهاند، نتیجهای نخواهد داشت. اینجا، وظیفه مصلحان جامعه بازگشت به مردم است. باید به افکار عمومی مراجعه کرد و ایده درست را به میان مردم بُرد. ایده و فکر درست چیست؟ آزادسازی اقتصاد. باید به افکار عمومی توضیح داد و مردم را آگاه کرد که ذینفعان وضعیت نامساعد و بسیار خطرناک فعلی، کسانی هستند که با آزادی اقتصادی و شفافیت مخالفاند. اگر مطالبه آزادی بیشتر اقتصاد در میان افکار عمومی و اندیشه مردم جا باز کند، با فشار مردم، سیاستمدارانِ طرفدار اندیشه آزادی قدرت میگیرند و امید به اصلاح وضع موجود زنده میشود. وگرنه در تعادل شکننده و بسیار بدی که امروز شکل گرفته، راهحلی از داخل نیروهای سیاسی درگیر در منافع متعارض وجود ندارد.
*اقتصاددان