چرا امام مجتبی غریب‌ترین امام در عصر خویش بود؟
گروه: مذهبی
تاریخ: ۱:۲۷ :: ۱۳۹۷/۰۸/۱۶
امام حسن(ع) و حساس‌ترین دوران جامعه اسلامی

دین اسلام تا به امروز به‌وسیله حافظان و امناء اصلی آن یعنی ائمه معصومین علیهم‌السلام از برهه‌های گوناگون و پیچ‌ها و گردنه‌های سخت تاریخی عبور کرده است. اگر فراست و عصمت این انوار مقدسه نبود قطعاً تا به امروز چیزی از اسلام ناب باقی نمانده بود.

محسن رفیعی: از جمله ظریف‌ترین و حساس‌ترین دوران‌های جامعه اسلامی، عصر امام مجتبی علیه اسلام است. امضای صلح‌نامه با یکی از نیرنگ بازترین منافقان تاریخ یعنی معاویه، به تنهایی اهمیت دقت در این دوران و پندگیری از آن را یادآور می‌شود. آنچه مبرهن است اینکه، امام مجتبی(ع) بارها قصد مبارزه با معاویه را داشتند و این، شرایط اجتماعی و مردمی بود که کار را به صلح کشانید. پس لازم است به بررسی اجمالی مهمترین ویژگی‌های مردم در عصر امام مجتبی(ع) بپردازیم و در انتهای هر بند، جمله‌ای در مقایسه مردم عصر حاضر با آن موقع می نگاریم.

عدم تمایل مردم به جهاد

جهاد، از جمله مهمترین فروعات دین اسلام است که به وسیله آن شرّ دشمنان از سر اسلام و مسلمین کوتاه شده است و هرگاه مردم در انجام این واجب الهی کوتاهی کردند ذلّت و ظلم و خفقان پس از آن، گریبانشان را گرفته است. مردم در زمان امام مجتبی علیه السلام تمایلی به جنگ در رکاب حضرت در مقابل معاویه نداشتند و همین امر باعث شد تا سالهای متمادی زیر بار ظلم و انحراف بنی‌امیه بروند.

معاویه، یکی از سردمداران تزویر و نفاق در تاریخ است. شاید بتوان سیاست‌های مزدورانه او را مهمترین آزمون مردم در عصر امام مجتبی(ع) نامید.

بارها امام مجتبی(ع)، خواص و عوام مجاهد از لشکریانشان را آزمودند ولی جواب آنها هماره در این آزمون‌ها، خیانت و پیوستن به طرف معاویه بود. روحیه غالب بر مردم عصر امام مجتبی(ع)، تمایل به رفاه و آرامش حتی به قیمت افتادن در دام نفاق بوده است. امروز، صدها هزار جوان و نیروی مؤمن و انقلابی و نیز عموم مردم تا پای جان، در تمام مراحل پای آرمان‌های اسلام و انقلاب ایستاده و عاشق جهاد و شهادت در این راه هستند.

ضعف بصیرتی در مقابل نفاق و تزویر

معاویه، یکی از سردمداران تزویر و نفاق در تاریخ است. شاید بتوان سیاست‌های مزدورانه او را مهمترین آزمون مردم در عصر امام مجتبی(ع) نامید. او در ظاهر و جلو چشم مردم، ظواهر دین را تقریباً رعایت می‌کرد و در خفا با استفاده از جاسوس‌های خود و به دست آوردن اوضاع فکری مردم، به‌وسیله تبلیغات و کیسه‌های زر، چشم بسیاری را کور کرد.

در طرف مقابل مردمی بودند که اصلاً آمادگی برای رویارویی با چنین تزویرهای پیشرفته‌ای را نداشتند لذا در یک محاسبه کودکانه، اطاعت از امام که تمام دین است را به زر و زیور نفاق می فروختند و نمی‌توانستند درست محاسبه کنند. یک نمونه ساده از روشهای معاویه این است که، معاویه کسانی را پنهانی میان لشکر امام حسن(ع) می‌فرستاد که می‌گفتند؛ حسن با معاویه صلح کرد و پیشنهاد او را پذیرفت و به همین جهت نظم لشکر به هم خورد. [۱] به همین راحتی فریب می‌خوردند و تأثیر می‌گرفتند.

امروز، مردم با بصیرت و بیداری هر چه تمامتر در تمام مراحل، انقلاب و نظام و ارزش‌های اسلامی را حمایت می‌کنند که نشانه آن، حضور پرشور در انتخابات و لحظه‌های حساس فتنه‌هاست.

وجود روحیه خوارجی

مردم آن عصر، هم رفاه‌طلب بودند و هم ساده و بی‌بصیرت و بی تفاوت. به شکلی که تفاوت روشن میان فرزند رسول خدا و معاویه را درک نمی‌کردند

همانگونه که در زمان امیر المؤمنین (ع) حضرت را مجبور به حکمیت کردند و پس از آن افتضاح، باز هم امیر المومنین (ع) را مقصر دانستند، چنین برخوردی با امام مجتبی(ع) نیز شد. پس از اینکه به خاطر بی همّتی و عدم اطاعت از حضرت در جنگ با معاویه و خیانت بسیاری از افراد، حضرت برای مصلحت حفظ خون‌ها و اسلام مجبور به صلح شدند، همان افراد لاقید، به حضرت توهین کردند و حتی به خانه ایشان حمله و آن را غارت کردند.

امروز اما، اگرچه این تفکر در برخی افراد و مسئولین وجود دارد امّا فضای عمومی جامعه به گونه‌ای بوده است که این تفکر را به انزوا کشیده و متهم می‌داند.

فریب خوردن دو زن در ترور امام مجتبی علیه السلام

در عصری که مردم برای مثال، به‌وسیله یک شایعه ساده فریب می‌خوردند آن هم در حالی که طرف مقابل آنها معاویه‌ای قرار دارد که دائماً از توطئه‌ها و نقشه‌های دقیق و مزورانه استفاده می‌کند خطر بیش از پیش امام معصوم را تهدید می‌کند و دشمن به راحتی می‌تواند نفوذ کرده و نقشه خود را عملیاتی کند. آری! ترور امام علی (ع) به‌وسیله همسر ایشان.

پیش از این گفته شد که مردم آن عصر، هم رفاه‌طلب بودند و هم ساده و بی‌بصیرت و بی تفاوت. به شکلی که تفاوت روشن میان فرزند رسول خدا و معاویه را درک نمی‌کردند و به سادگی با توطئه‌های معاویه ملعون دچار اشتباه محاسباتی می‌شدند. در این میان امّا بزرگترین خسران را دو زن به دوش گرفتند. یکی جعده دختر اشعث است که با وعده ازدواج با یزید (لعنه الله علیه) به راحتی خود را بدترین جای دوزخ قرار داد و دیگری عایشه است که با همراهی دیگران مسبب تیرباران کردن پاره تن پیغمبر شد. جعده هم به آرزوی ازدواج با آن ملعون نرسید و عایشه نیز خود را گرفتار غضب خدا و پیامبر خدا کرد.

امروز، بیشترین عواطف خاصانه و با بصیرت و تلاش، معطوف به ولایت‌فقیه است به حدّی که این عواطف خالصانه مرزهای ایران اسلامی را درنوردیده و اطراف و اکناف امّت اسلامی گسترش یافته است.

پی‌نوشت‌ها:
[۱]تاریخ یعقوبی، ج۲، ص ۱۴۱

print

پاسخی بگذارید