
ایران با ناترازی انرژی و ظرفیتهای بالای گازی خود، نیاز به بازنگری در سیاستهای انرژی و بررسی جدی انرژی هستهای دارد.
به گزارش اقتصاد گستر شمال،هستی عبادی– بحران انرژی امروز دیگر محدود به یک کشور یا منطقه خاص نیست؛ جهان بهطور جدی با این پرسش روبهرو است که چگونه میتوان انرژی پایدار، ارزان و پاک را تامین کرد. در همین حال بسیاری از کشورهایی که تا چند دهه پیش به انرژی هستهای با دیده تردید مینگریستند، اکنون به سمت توسعه نیروگاههای هستهای بازگشتهاند. دلیل این چرخش روشن است؛ افزایش تقاضای جهانی برای برق، فشارهای بینالمللی برای کاهش انتشار کربن و ضرورت دستیابی به منابعی مطمئن.
نمونه بارز این روند در شرق آسیا دیده میشود؛ تایوان برای تضمین برقرسانی به صنایع پیشرفته خود، بهویژه کارخانههای تولید تراشههای نیمههادی، ساخت نیروگاههای جدید هستهای را در دستور کار قرار داده است. صنایع فناوریمحور نیازمند برقی پایدار و بدون وقفه هستند و این همان چیزی است که نیروگاههای هستهای قادر به تامین آن هستند. در واقع کشورهایی که میخواهند در زنجیره ارزش جهانی نقش جدی ایفا کنند، انرژی هستهای را بخشی از زیرساخت استراتژیک خود میدانند.
ایران اما در شرایطی ایستاده که ناگزیر از بازاندیشی در مسیر انرژی است. از یک سو با پدیده ناترازی برق دستوپنجه نرم میکنیم؛ خاموشیهای فصلی و فشار مداوم بر شبکه برق ملی نشانهای آشکار از این چالش است. از سوی دیگر، ایران بهواسطه موقعیت ژئوپلیتیک ممتاز خود ظرفیت آن را دارد که به صادرکننده مهم برق در منطقه بدل شود. همسایگان ما، از ترکیه گرفته تا کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس، بازارهای پرتقاضایی برای انرژی هستند و ایران میتواند با استفاده از این فرصت، جایگاه خود را به عنوان هاب انرژی منطقه تثبیت کند.
در چنین شرایطی این پرسش بهطور جدی مطرح میشود که آیا زمان آن نرسیده ایران یک بسته پیشنهادی جامع برای بهرهگیری از انرژی هستهای ارائه کند؟ بستهای که نهتنها بر رفع ناترازی برق داخلی تمرکز داشته باشد بلکه با رویکرد صادراتی زمینهساز ارتقای نقش منطقهای کشور در بازار انرژی نیز شود.
مسیر توسعه هستهای البته خالی از چالش نیست؛ هزینههای اولیه سنگین است، نیاز به انتقال و بومیسازی فناوری وجود دارد و حساسیتهای سیاسی و زیستمحیطی همواره در این حوزه مطرح بوده است. با این حال، نگاهی به تحولات جهانی نشان میدهد بسیاری از کشورها این موانع را پذیرفته و با سرمایهگذاری سنگین، انرژی هستهای را بخش جداییناپذیر از آینده خود کردهاند.
برای ایران با وجود مزیت بزرگ منابع گازی، این پرسش همچنان پابرجاست که آیا باید صرفا به این موهبت طبیعی تکیه کرد یا با نگاهی بلندمدت، بخشی از آینده انرژی کشور را به توسعه نیروگاههای هستهای گره زد؟ پاسخ به این پرسش نهتنها بر امنیت انرژی داخلی اثر خواهد گذاشت بلکه میتواند تعیینکننده جایگاه منطقهای ایران در سالهای پیشرو نیز باشد.