
اگر ریسکهای سیاسی منجر به تشدید فضای منفی و ایجاد بحران نشود، فعالیت شرکتها ادامهدار باشد و فعالیت اقتصادی به روال عادی خود ادامه دهد، در بازه بلندمدت طبیعتا سودآوری شرکتها مهمترین فاکتوری است که تاثیر مثبت خود را خواهد گذاشت.
به گزارش اقتصاد گستر شمال،نوید قدوسی :عملکرد تمامی بازارها تابع ریسکهای سیاسی است و به همین خاطر روند کاملا مشخصی ندارند. اگر نرخ دلار و طلا اخیرا رشد داشتند و بازار سهام ریزش را تجربه کرد، به دلیل مساله اسنپبک است.
در این بین بازار سهام از نظر بنیادی و سودآوری شرکتها مطلوب است بهخصوص با اصلاح قیمتی که پس از جنگ ۱۲روزه اتفاق افتاد، وضعیت سهام نسبتا خوب بوده و نسبتهای P / Eو P / S شرکتها مطلوب به نظر میرسد. البته نسبتهای ارزشی سهام شرکت تا زمانی خوب است که حوادث غیرعادی ریسکهای تجربه نشدهای بروز ندهد. در واقع اگر ما از نظر ریسکها دچار بحران شویم، استقبالی از بازار سرمایه نخواهد شد.
باید توجه داشت که اگرچه نسبتهای P / E و P / S سهام شرکتها اکنون در محدوده ارزندهای قرار دارند و این یک سیگنال مثبت است اما تاثیر چندانی روی قیمتها و رشد بازار نخواهد داشت.
در حال حاضر عامل اصلی تکاندهنده بازارهای سرمایهگذاری و اقتصادی کشور، ریسکهای سیاسی است. در واقع اگر دچار بحران شویم، حداقل در بازه کوتاهمدت نمیتوان از بازار سهام انتظار بازده مثبت و تاثیرگذاری نسبتهای P / E و P / S داشت.
اگر ریسکهای سیاسی منجر به تشدید فضای منفی و ایجاد بحران نشود، فعالیت شرکتها ادامهدار باشد و فعالیت اقتصادی به روال عادی خود ادامه دهد، در بازه بلندمدت طبیعتا سودآوری شرکتها مهمترین فاکتوری است که تاثیر مثبت خود را خواهد گذاشت.
در مقابل اگر در بازه کوتاهمدت مشکل اقتصادی و سیاسی پیش بیاید، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که بازار سرمایه اوضاع خیلی خوبی داشته باشد.
رویکرد سرمایهگذاران بیشتر به سمت ریسکگریزی بوده و بهترین تصمیم هم میتواند تنوع بخشی پرتفوی باشد. اگر با توجه به ثبات ریسکهایی که در بازارها وجود دارد، بخشی از سرمایه به بازار سهام، بخشی دیگر به اوراق درآمد ثابت، ابزارهای مبتنی بر طلا و نظایر آن اختصاص پیدا کند، ریسک پرتفوی متعادل خواهد شد. چینش پرتفوی و ریسک پذیری یا ریسکگریزی در سرمایهگذاری بستگی به روحیات و ذائقه ریسکپذیری سرمایهگذاران دارد.
در این بین اوراق درآمد ثابت هم با تامین مالی برای شرکتها و کسبوکارها به اقتصاد و فعالان اقتصادی کمک میکند تا تولید را ادامه داده و رشد اقتصادی صورت بگیرد. در مقابل بازده حاصل از تامین مالی و تولید نصیب سرمایهگذاران شود.
خلاف عقیده برخی افراد، اوراق بدهی مانند اخزا و اراد مشکلی برای اقتصاد به وجود نمیآورند زیرا در این فرآیند دولت پول را از طریق این اوراق قرض میگیرد و با یک نرخ جذاب به سرمایهگذاران و قرضدهندگان، بهره به همراه اصل سرمایه را پرداخت میکند. در واقع به دلیل توسعه ابزارها و گزینههای مختلف سرمایهگذاری، پولی از چرخه تولید خارج نمیشود و اوراق بدهی جهت تامین مالی شرکتها و کسبوکارها عرضه میشوند.