امروزه ثابت شده در فرهنگ هر محلی یا منطقهای یا ملتی یا بومی اگر افراد از مؤلفههای فرهنگی و محیطی خود آگاهی عقلانی داشته باشند افراد از نظر معنوی به هویت میرسند و میتوانند در عصر جهانی شدن به جایگاه ویژهای برسند بلکه در فرهنگ بومی نیز رشد می کنند.
قاسم حسنی:مازندران منطقهای است که دارای تاریخ کهن از روزگاران گذشته است. با توجه به جغرافیا و محیط و اقلیم آن فرهنگی شکل گرفته که جدای از این محیط و طبیعت نیست.
مردم منطقه سالیان سال با همین فرهنگ و محیط توانستند خود را با این خطه سازگار کنند. بوم و محیط مازندران فرهنگی را بهوجود آورده که همه دلالتهای یک فرهنگ بودن را در خود داراست که برای حفظ و بقای آن اتصال فرهنگ به چارچوب هویت بومی از عمدهترین راهکارهای اجتماعی است.
معمولاً حفظ فرهنگ بهوجود هویت بستگی دارد مردمی که جایگاه خود را در قالبهای هویتی شناسایی نکنند، فرهنگ آن نیز به رکود منجر میشود؛ با توجه به سالهای اخیر اینگونه احساس میشود که فرهنگ بومی مازندران که همه دلالتهای فرهنگی خود را داراست تحت تأثیر فرهنگ ملی، فرهنگ جهانی؛ نتوانسته در قشرها و نسلهای امروزین جایگاه مناسب هویتی پیدا کند.
فرهنگ بومی مازندران همانند بسیاری از فرهنگها در جهان یک فرهنگ محلی ـ منطقهای است که دارای مرز معین فرهنگی است. افراد بومی از طریق آن خود را با دیگران غیر بومی متمایز میکنند و برای این تمایز ویژگیهای فرهنگی ـ اجتماعی ـ محیطیای وجود دارد که مازندران را دارای یک فرهنگ معین کرده و ما به دلیل حضور دلالتهای توپولوژیک و محیطی آن را فرهنگ بومی نامگذرای کردیم.
آگاهی از وجود یک گروه بومی بهنام استان مازندران کهدارای ویژگیهای رفتاری و فرهنگ معین هم هستند. آگاهی است که از اوایل دوران کودکی به صورت منطقی و عقلانی شکل می گیرد.
جنبه شناختی نشانهها و بازنماهایی آن در مازندران همچون نهادها، رسوم، سنتها، که به عنوان نشانها و بازنماهای هویت بومی هستند می تواند تاثیر زیادی در شناخت بهتر این فرهنگ داشته باشد . مثلاً موسیقی، ادبیات. فولکلور، مراسم مختلف با رویکردها و مشخصههای خاص خود، اسطورهها، تاریخ و رویدادها، شخصیتهای ادبی، سیاسی، فرهنگی، لباس، غذا و تکنولوژی. بنابراین در بعد شناختی باید گفت: منابع هویتساز وجود دارد؛ اما نیاز است که افراد شناخت نسبت به آن داشته باشند. اینجا هویت بومی زمانی میتواند برای افراد حضور یابد یا عینی شود که افرادبومی مازندران به جنبهها و سنتهای فرهنگ مازندران شناخت حاصل کنندوازان آگاهی داشته باشند.
بایدتاکیدکرد: بعد شناختی هویت به تنهایی نمیتواند منبع هویتسازی باشد:درواقع تکمیل کننده بعد شناختی هویت این است که افراد بومی نسبت به خمیرههای فرهنگی و نشانههای فرهنگ بومی نه تنها شناخت وآگاهی داشته باشند بلکه نسبت به آن احساس وابستگی کنند.یعنی پیوند عاطفی نسبت به محیط و فرهنگ بومی توسط افراد بومی صورت گیرد. به این صورت که افراد بومی به تعلق خود نسبت به هویت بومی احساس وابستگی کنند.یا افراد خود را عضو کامل بومی بدانند و در متن بومی حاضرباشند.
اگر فرهنگ استان مازندران را یک جلوه فرهنگی بدانیم که در طول تاریخ مشخصه های خود را یافته است,روی دیگر آن جلوه، جلوه هویتی است. بنابراین در سنخشناسی هویت (قومی، ملی، جهانی، دینی، جنسی) هویت فرهنگ مازندران را میتوان هویت بومی نام نهاد. حال سؤال آن است ایاهویت بومی غلیظ یا عمیق بومی شکل گرفته؟ تا بتوان به تبع آن به بقاء و استمرار فرهنگ مازندران منجر گردد. همانطورکه گفته شد؛ هویت و فرهنگ دو روی سکه هستند بقای یکی به استمرار دیگری منجر میگردد.
معمولاً هویت نتیجه و حاصل تفاوت با بیرون و شباهت در درون است. ردهبندی هویت مبتنی بر این نهاده است که گروهی دارای معیاری مشترک برای شناسایی باشند. معمولاً همه گروهبندیها بر اساس درجههایی از اشتراک خود را در قالب نام فرهنگ، یا نام یک قومیت، یا نام یک گروه منسجم شناسایی میکنند. درجه اشتراک اگر بیشتر باشد هویت غلیظ رخ میدهد. به همین دلیل عاملان و افراد احساس وابستگی و بستگی بیشتری به فرهنگ خود دارند. معمولاً همه فرهنگها یا گروهها برای مشخصکردن خود با دیگری؛ مرزی را قائلاند؛ مرز اساساً عامل بهوجود آورنده شباهت در درون وتفاوت با بیرون است
استان مازندران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی اکولوژیکی و وجود جاذبه های منحصر به فرد تاریخی و میراث فرهنگی که یاد آور تمدن کهن این منطقه می باشد از دیر باز مورد توجه میلیون ها نفر گردشگر بوده و دارای پتانسیل فراوان در جهت جذب و توسعه صنعت توریسم می باشد.
مازندران به دلیل داشتن طبیعت زیبا و پرجاذبه دارای شرایطی است که هر ساله میلیونها نفر گردشگر را از نقاط مختلف کشور و دنیا به خود جذب می کند، و به همین دلیل گردشگری یکی از عوامل مهم توسعه استان محسوب می شود.
این استان با وجود دریا ، کوه و جنگل مازندران درخود زیبائیهایی را جای داده که چشم هر بیننده ای را خیره می کند و دارای جاذبه های گوناگون و متنوعی است که بیشتر این جاذبه ها در بخش طبیعت گردی می باشد که بدلیل برخورداری از آنها ( استان مازندران ) مرتبه ممتاز را در ایران داراست.همانگونه که گفتم فرهنگ بومی مازندران جدای از اقلیم و محیط و طبیعت آن نیست. وجود جنگل انبوه و پوشش گیاهی و جانوران و زیبای خاص آن، وجود دریا، رودها و آبهای زیر زمینی و چشمهها و مناطق کوهستانی و ییلاقی مناسب با آبو هوای مطبوع، که در مجموع شرایط مناسبی را برای جذب توریسم میتواند فراهم کنند. از مؤلفههای دیگری است که در هویتسازی فرهنگ بومی مناسب و کارآمد است.
امروزه ثابت شده در فرهنگ هر محلی یا منطقهای یا ملتی یا بومی اگر افراد از مؤلفههای فرهنگی و محیطی خود آگاهی عقلانی داشته باشند افراد از نظر معنوی به هویت میرسند و میتوانند در عصر جهانی شدن به جایگاه ویژهای برسند .
یعنی اگر ما قشرها و گروههای اجتماعی متنوعی در فرهنگ بومی مازندران داشته باشیم افراد در قالب اصل شباهت در قالب فرهنگ مازندران به هویت بومی مشترک بیاندیشند می توانند بیشتر در زندگی روزمرهشان با عناصر فرهنگ بومی بیشتر حشر و نشر داشته باشند.
سازمانها و اداره کلها و مطبوعات و نشریات (صدا و سیما، فرهنگ و ارشاد) و NGOهای فرهنگ مازندران میتوانند در این حشر و نشر نقش مهمی داشته باشند. این نهادها میتوانند در جلوه بخشی به هویت کارآمد باشد.ایجاد موزه ها در هر شهر ومنطقه : برگزاری جشنواره های فرهنگ بومی مازندران از جمله کار ها در این زمینه است.