کتابفروشی فرازمند رشت جایزه بهترین کتابفروشی مستقل کشور را در پنجمین دوره جشنواره کتاب فرشته با موضوع جاده از آن خود کرد.
بهانهای برای سر زدن دوباره به این جهان کوچک اما سرشار از کتاب و فرهنگ؛ اما این بار نه برای خرید کتاب یا حضور در برنامههای فرهنگی که برای گپ و گفتی با ابراهیم فرازمند مدیر این کتابفروشی در باب چرایی کسب این جایزه.
آرام است و مگو، مثل کتابهایی که توی قفسههای کتابفروشی اش دارد و گمان نمیکنی که چندان لب به سخن بگشاید اما وقتی صحبت از کتاب و فرهنگ و هنر باشد گفتنی بسیار دارد.
فرازمند در مصاحبه با خبرنگار ایرنا در ابتدا از حس شعف و سروری گفت که هنگام دریافت جایزه فرشته از پیش درآمد مجری در باره گیلان و بزرگانی چون ابتهاج از مفاخر فرهنگ و ادب این سرزمین و پخش قطعه موسیقی از عاشورپور به او دست داد.
حس خوبی که آن را انگیزهای برای کار جدی تر در حوزه کتاب میداند؛ و این یعنی او حتی به وضع بسیار خوب موجود بسنده نمیکند و در پی آرمانهای والاتری است.
خاطرنشان میکند که از وضع موجود راضی نیست و میافزاید: هنوز راه بسیار برای رفتن و ارائه کار ایده آل داریم. من هیچگاه از میزان توانی که برای کار میگذارم راضی نیستم.
فرازمند جایزه را در واقع متعلق به کتابخوانهایی میداند که این کتابفروشی را برای خرید کتاب و حضور در برنامههای فرهنگی اش برگزیدهاند.
یاداور میشود که تا کتابخوان نباشد کتابفروش که هیچ، حتی نویسنده معنا پیدا نمیکند.
لیسانس گرافیک دارد. زمانی آموزشگاه داشته و این رشته را تدریس می کرده و درآمد خوبی هم کسب می کرده اما عشق به کتاب از ۲۵ سال پیش جانش را تسخیر و او را در جهان کتاب ماندگار کرده است.
ابتدا در آستانه اشرفیه و لاهیجان و از حدود ۲۱ سال پیش در شهر رشت به کتابفروشی مشغول شده است.
کتابفروشی اش در دو طبقه حدود ۲۲۰ متر است اما جهان کوچکی است سرشار از فرهنگ و ادب و علم و هنر با حدود ۸۰ هزار عنوان که پنج کتابفروش جوان در آن کار میکنند.
فرازمند در اینجا تنها کتاب نمیفروشد. کتابفروشی او به مرکزی برای برگزاری نشستهای فرهنگی بدل شده و چهرههای شاخص هنر و ادب کشور همچون فرزانه طاهری، عبدالله کوثری، شمس لنگرودی، بهمن فرمان آرا و دیگر بزرگان در آن حضور مییابند.
او در کتابفروشی اش نشستهای هفتگی ادبیات و فلسفه و هنر برگزار میکند، جمعه آخر هر ماه نقد کتاب دارد، از نویسندگان و مترجمان برای دیدار با مخاطبان دعوت میکند، برای بزرگانی که در زمانه خود آنچنان که باید
شناخته نشدهاند جلسات یادمان میگذارد. مثل کاظم رضا نویسنده رشتی که در زمان حیات خودش دیده نشد.
میگوید برگزاری یادمانها با هدف جلوگیری از گسست بین نویسندگان و خوانندگان نسلهای متفاوت است. دیدارها و نشستهایش نیز موضوعی است و نه تنها با هدف دیدار.
برنامهای با عنوان صدای نگاه را برنامه ریزی کرده با موضوعاتی مانند چرا باید تئاتر ببینیم، چرا باید فیلم ببینیم و همچنین اهمیت نگاه کردن به معماری، نقاشی و صنایع دستی.
در کتابفروشی اش بخش پیشنهاد کتاب نیز دارد و نه تنها تازههای کتاب و کتابهای پرفروش بلکه کتابهای نه چندان شناخته شده اما خوب و مهم را به مخاطبان عرضه میکند و اگر کتابی را نداشته باشد طبق سفارش برای مشتری میآورد.
سه تا چهار بار در سال برنامه فروش با تخفیف بین ۱۵ تا ۲۵ درصد دارد و موقعی که تخفیف خانه کتاب نیز باشد این تخفیف به ۴۰ درصد هم میرسد.
اما خودش بر این باور است که نه به دلیل همه اینها که به پاس تلاش برای حفظ انگیزه در کتابخوانها این جایزه را دریافت کرده.
میگوید اگر این رخداد را یک موفقیت فرض کنیم به نظرم در وهله نخست از آن همه کتابخوانهایی است که در تمام این سالها در سختترین شرایط همراهی مان کردند.
به نظرش هر لحظه ممکن است کتابخوان ها به دلیل شرایط سخت انگیزه شأن را از دست بدهند و میگوید ما در دنیای واقع و مجاز تلاش میکنیم این انگیزه از بین نرود.
*هوای کتابخوانها را داشته باشیم
در صحبتهایش تاکید میکند: هوای کتابخوانها را باید نگه داشت، ناشر، پخش کننده از سود خود کم کنند ما هم تلاش کردهایم با تخفیفها این کار را به انجام برسانیم.
متذکر میشود: اکنون شرایط بحرانی است اگر در این شرایط هر کسی در این چرخه بخواهد تمام سودش را ببرد عملاً کتابخوان حذف میشود و بازگشتش هم سخت است.
*خاطرات خوش کتابفروشی
فرازمند همه روزهای کتابفروشی را پرخاطره میداند و به عنوان صدا کردن یک خاطره از بین همه آنها به خاطره حضور سرشار عبدالله کوثری در رشت و آشنایی با جهان شاعرانه گستردهای از دانش و بینش این مترجم نامور میهن اشاره میکند.
آوازخوانی شمس لنگرودی در برنامه رونمایی از کتابش از دیگر خاطرات به یادماندنی و جالب او در این سالها است.
*کتابخوانی
از او در باره کتابخوانی خودش در این بهشت کتابخوانها می پرسم.
میگوید: هیجان انگیزترین چیز برای من کلمات است. در این کتابفروشی دنیایی پر از واژه دارم که هر لحظه مرا شگفت زده میکند. زیستن با این شگفتیها در جهان نویسندگان فرصت عجیب و مغتنمی است که انتخاب کردم.
جهان واژهها و کلمات شگفتی خلق میکنند. گاهی حتی عنوان یک کتاب میتواند تلنگری باشد در زندگی.
میافزاید: ما در جهانی با چهار و نیم میلیارد انسان زیست میکنیم اما آنقدر که از بعضی شخصیتهای خلق شده توسط نویسندهها دریافت میکنیم از آدمهای اطرافمان درس نمیگیریم. برخی شخصیتهای کتابها تا پایان عمر با
ما زندگی میکنند. از میان کتابها دوستانی پیدا میکنیم که از دوره کودکی و نوجوانی با ما هستند و بزرگ میشوند و گاه در زندگی ما نقش بزرگی ایفا میکنند، از آنان نکاتی برای زندگی و پیمودن راه میآموزیم. اینها
شگفتیهای بودن با کتابها است. آنهایی که در این جهان هستند میدانند چقدر لذتبخش است ونمی شود ترکش کرد.
بین یک ساعت تا یک ساعت و نیم در روز در خصوص موضوعات مختلف مطالعه میکند اما شعر همیشه با اوست.
خودش هم اهل سرودن شعر است و از دوره راهنمایی شعر می گفته. سه تار هم مونس دیگر اوست. میگوید: زمانی تحت تأثیر شاملو بودم اما به خاطر علاقه به جهان شعر کوشیدم بیشتر بخوانم تا زبان خودم را پیدا کنم.
به اعتقاد وی وقتی کسی اهل مطالعه میشود در جاده ساخته شده دیگران حرکت نمیکند بلکه خودش جادهای میسازد.
چیزی که در این شعر کوتاهش جلوه گر است:
میبرد ما را با خود
جاده
چپ
راست
حتی به صراطی که مستقیم مینماید
با کتاب اما
جاده از تو آغاز میشود.