بهت از ناگهانی بودن استعفا و آشفتگی از بیخبری درباره دلیل آن افکار عمومی را به یک سرگردانی تحلیلی رساند
سرویس سردبیری اقتصاد شمال ، هزار و یک شایعه و حرف و حدیث در نیمه شبی که شب شادی محور مقاومت در منطقه به دلیل دیدار پیروزمندانه رهبر انقلاب با رئیس جمهور سوریه بود، همه چیز را تلخ کرد. یک شایعه میگفت: ظریف به دلیل بی اطلاعی از سفر بشار اسد به تهران استعفا داده است. دیگری میگفت: موضوع سر لوایح FATF است و استعفا به دلیل عدم تصویب آن است. یکی دیگر پای برجام را وسط میکشید و دیگری میگفت: ظریف با سفر بشار اسد به ایران مخالف بوده است! شبی را که باید به جشنی پس از هشت سال جنگ با تکفیریها میگذراندیم و از بهت رسانههای غربی پس از دیدن تصاویر بشار اسد در آغوش حضرت رهبر لذت میبردیم، سرگرم گمانه زنیهای غیرواقعی در مورد قهر ظریف شدیم، آن هم با اخبار قطره چکانی از اینستاگرام ظریف و پیامک زدنهایش به فلان خبرنگار و پیامهایش در گروه تلگرامی وزارت خارجه! چرا؟ تنها به دلیل اختلافات عمیق شده دولتمردان با یکدیگر که حتی در سطح یک دیدار بینالمللی هم نمود مییابد و دفتر رئیس جمهور به راحتی وزیر خارجه را از یک دیدار مهم خارجی حذف میکند!
استعفای رسمی یا قهر اینستاگرامی؟
محمدجواد ظریف استعفای غیرمنتظرهاش را با یک عکس نوشته در صفحه شخصی اینستاگرامش و خطاب به مردم ایران منتشر کرد. استعفایی که مطابق سلسله مراتب اداری باید خطاب به مقام بالاتر یعنی رئیس جمهور نوشته میشد، اما در جملاتی کوتاه و در یک پست اینستاگرامی خبر رفتنش را به اطلاع مردم ایران رساند. او حتی از رئیس جمهور درخواست استعفا نکرد که گفته شود درخواستش قبول شد یا نه، بلکه صرفاً خبر رفتنش را به ملت ایران داد که این رفتار در وهله اول نشان از غیرواقعی بودن این استعفا و بیشتر ابراز یک دلخوری است، زیرا او در موقعیت مهمی مثل خروج امریکا از برجام، استعفا نداد! و البته طبیعی بود که این مدل رفتار به دلخوری او از دولت و رئیس جمهور تعبیر شود. از همین رو شاید تعبیر قهر برای رفتار او مناسبتر باشد.
پیش از این شایعاتی در مورد استعفای محمدجواد ظریف وجود داشت و روز گذشته هم حشمتالله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگویی اعلام کرد که «ظریف در گذشته چندین بار استعفا داده بود و اینکه این بار آقای ظریف استعفایش را عمومی کرد، نشاندهنده آن است که میخواهد رئیسجمهور با استعفایش موافقت کند.» حال این سؤال مطرح میشود که آیا ظریف برای خروج از دولت در پی بهانه بود و حالا این بهانه فراهم شد؟ پیش از این یکی از وزرای مشهور دولت، یعنی قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت به دلیل اختلاف با نوبخت استعفا داد و یکی از معاونان نوبخت جایگزین او شد. عباس آخوندی، وزیر راه و مسکن و شهرسازی هم به دلیل اختلاف نظر با روحانی استعفا داد؛ اختلاف نظرهایی که البته آخوندی بعد از پنج سال یادش افتاد! حالا نوبت به ظریف رسیده است؟ اما بهانه ظریف برای این استعفا چه بود؟
اختلافات داخلی و رفتارهای غیرحرفهای دولتمردان
یک پیامک شبانه ظریف به پاسخ خبرنگار یک سایت خبری نشان میداد ظریف دلخور است که چرا حضور بشار اسد در تهران و دیدار با روحانی به اطلاع او نرسیده است: «بعد از عکسهای ملاقاتهای امروز، دیگر جواد ظریف به عنوان وزیر خارجه در جهان اعتباری ندارد.»
در دیدار بشار اسد با رهبری هیچکس از دولت، حتی حسن روحانی حضور ندارد و تصاویر دیدارهای قبلی رهبری با سران کشورها نشان میدهد که به کرات دیدارها بدون حضور ظریف و روحانی بوده است. اما در دیدار دو رئیس جمهور عجیب است که ظریف حضور ندارد، در حالی که محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور حاضر است. جالب آنکه از قضا همین رئیس دفتر رئیس جمهور باید در مورد دیدار بشار اسد و حسن روحانی به ظریف اطلاعرسانی میکرد.
قهر ظریف در شب مهمی که تصاویر اسد در تهران در صدر رسانههای جهان بود، رفتاری غیرحرفهای بود. اما دلیل قهر او رفتار غیرحرفهایتر دفتر رئیس جمهور بود که وزیر خارجه را از حضور بشار اسد در نهاد ریاست جمهوری مطلع نکرده بودند. این هر دو نشان داد نه ظریف در قامت «قهرمان دیپلماسی» است که نمیداند در شبی که ایران قدرت منطقهایاش را با حضور بشار در تهران به رخ جهان میکشد، وقت منحرف کردن جهت خبری رسانهها به استعفای خودش نیست و نه نهاد ریاست جمهوری این قهرمانی را در مورد ظریف به رغم کلام ظاهری باور دارد که او را به دیدار مهم رؤسای جمهور ایران و سوریه دعوت نمیکند.
برخی سخن از ناهماهنگی میگویند، از جمله حسامالدین آشنا در توئیتی کوتاه نوشت: «امان از ناهماهنگیها!» و یک منبع آگاه در وزارت خارجه هم گفت که «آنچه در برخی ملاقاتهای دیروز موجب رنجش وزیر خارجه شد، ناشی از نوعی ناهماهنگیهای اجرایی است…»، اما اختلافات داخلی دولت خصوصاً حول واعظی و نوبخت گویا از هماهنگی و ناهماهنگی فراتر رفته است. شنیده میشود که واعظی در دولت اول روحانی هم علاقهمند بود تا به عنوان وزیرخارجه معرفی شود که نشد و وزارت ارتباطات به او رسید. در دولت دوم هم واعظی این علاقه را داشت و شاید با کنارهگیری ظریف بتواند به این آرزو برسد. حشمتالله فلاحت پیشه میگوید: «البته اختلافات وزیر امور خارجه با برخی از دولتیها مسبوق به سابقه است و پیش از این نیز برخی اتفاقات رخ داده بود.»
تشت اختلاف دولتیها از بام افتاد!
حالا پس از این اتفاقات روحانی میتواند در سخنرانی نشست سالانه بانک مرکزی از ظریف تمجید کند و از تشکر بشار اسد از وزارت خارجه بگوید و از اینکه بشار اسد گفته دیدارش دیپلماتیک نبوده و صرفاً برای قدردانی آمده و واعظی هم توئیت بزند که از نظر رئیس جمهور یک سیاست خارجه و یک وزیر خارجه داریم و جهانگیری هم زنگ بزند به ظریف که همه با هم از ظریف دلجویی کنند و از دلش دربیاورند، و ظریف هم تأکید کند که دلخوری شخصی ندارد که نیاز به دلجویی باشد و به خاطر رعایت شأن وزارت خارجه استعفا داده و …، اما واقعیت آن است که جای خالی ظریف در دیدار روحانی و اسد و بعد استعفای ظریف نمود اختلافات درون دولت است.
اختلافاتی که میرود تا کل عملکرد دولت و حتی یک دیدار مهم بینالمللی در ایران را تحتالشعاع قرار دهد و در سطح جهانی برای ایران هزینه ایجاد کند. نتانیاهو چرا باید جسارت کند و توئیت خوشحالی از رفتن ظریف بزند؟ چون اختلافات داخلی به او این اجازه را میدهد. دعوای ظریف و همکارانش در دولت یک دعوای داخلی است. میخواهند با قهر و حذف حلش کنند؟ خودشان میدانند. اما حق نداشتند برای یک گلایه داخلی، شب شادی محور مقاومت منطقه را اینگونه خراب کنند.
جوان