در بورس ایران بساط شادی فراهم است.
اشکان نظامآبادی– در بورس ایران بساط شادی فراهم است. بسیاری از سرمایهگذارانی که تا به حال با شنیدن نام بورس چشمانشان درشت میشد حالا وارد بازار سرمایه شدهاند. شاخص بورس و فرابورس در ماههای گذشته به رشد بیوقفه خود ادامه میدهد؛ رشدی که همه رکوردها و تحلیلها را پشت سر گذاشت و تنها قدرت پول در آن تعیینکننده شده است. دولت هم به بورس چشم دوخته است. در بودجه سال ۹۹ نزدیک به ۸۰ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی جدید جهت انتشار در بازار سرمایه لحاظ کرده که این اوراق در انواع مختلف و در فواصل مختلف قابل انتشار در بورس است. در این شرایط ممکن است بسیاری از سرمایهگذاران تازهوارد در سرخوشی سودهای خوب خود در این مدت کوتاه به سر ببرند اما دستهای از تحلیلگران هستند که از این وضعیت خیلی هم راضی به نظر نمیرسند. آنها میگویند این رشد بیامان ریزش تندی را هم در پی دارد و این وضعیت به نفع بازار سرمایه نیست. حیدر مستخدمینحسینی، رییس اسبق بورس اوراق بهادار تهران در گفتوگو با «جهانصنعت» میگوید که ممکن است دولت با هدف جمعآوری نقدینگی شاخص را به این سطح رسانده باشد و با خالی کردن یک باره ارکان بازار تحت نفوذ دولت فاجعهای در راه باشد. او حتی معتقد است بحران احتمالی بورس مردم را جلوی نظام قرار میدهد و وضعیت فعلی را به تبلیغات موسسات مالی برای پرداخت سودهای نجومی تشبیه میکند. این کارشناس اقتصادی در بیان نگرانی خود از احتمال دستکاری در بورس وضعیت را بسیار خطرناک عنوان کرده و آن را به بحران موسسات مالی تشبیه میکند. او معتقد است که تکرار اتفاقی شبیه به بحران موسسات مالی در بازار سرمایه حتی ممکن است سرمایهگذاران شکست خورده را مقابل نظام قرار دهد.
ریسکهای بازار سرمایه را بشناسیم
مستخدمینحسینی در تشریح دیدگاه خود میگوید: «در سیستمهای اقتصادی چندین بازار وجود دارد که در تعامل و همپوشانی نسبت به هم میتوانند اقتصاد را به تعادل برسانند و یکی از مهمترین آنها بازار مالی است. در بازارهای مالی ایران عمدتا بازار پول، سرمایه و بیمه قرار دارد. در بخش حاکمیتی مسوولیت بازار پول به عهده بانک مرکزی و شرکتها و بانک و موسسات اعتباری تحت پوشش این بازارهاست. در نقطه مقابل بازار سرمایه قرار دارد که مسوولت نظارت بر آن با وزیر اقتصاد است. این بازار مسوولیت تامین منابع مالی برای میانمدت به بالا را در سیستم اقتصادی برعهده دارد.»
او ادامه میدهد: «پس از شناخت بازارها لازم است تفاوتهای موجود در این بازارها را نیز معرفی کنیم. بازار پول بازاری است که سود سرمایهگذاری در آن از قبل تعیین شده و پساندازکنندگان ریسکی را متحمل نمیشوند. در این نوع بازار سپردهگذار این مسوولیت را میپذیرد که با نرخ سود ثابت وجوه خود را نزد بانک به امانت بدهد و بانک با تشخیص خود آن را در سرمایهگذاریهای مختلف تخصیص دهد. در بازار سرمایه اما ریسک وجود دارد و این ریسک متوجه کسانی است که سرمایهگذاری میکنند و نباید امید داشته باشند که یک سود مشخص و معین از این بازار دریافت کنند. وجود همین ویژگی است که کار را برای مقام ناظر بازار سرمایه دشوار میکند؛ ناظری که فعالیت خود را در قالب بورسها اعم از بورس کالا، انرژی و سرمایه نشان میدهد. بنابراین بازار پرریسک است و علامتی که این بازار به سرمایهگذاران میدهد این است که باید با شناخت کامل وارد شوند. حتی آن دسته از افرادی که نسبت به بورس اشراف دارند و تحلیل ارائه میدهند نیز با ریسک مواجهاند چه برسد به مردمی که با مبانی بازار آشنا نیستند و در این شرایط ریسک بالاتری آنها را تهدید میکند چراکه در مواقع خطر و بحران آن دسته از مردم که آگاهی و شناخت ندارند تنها ممکن است به بخشی از نقدینگی اولیه خود برسند. باید توجه کنیم که در شرایط ریزش بازار سرمایه این دسته از مردم که اتفاقا بخش مهمی از دارایی آنها را تشکیل میدهد ممکن است به سختی و با ضرر زیادی دوباره به نقدینگی تبدیل شود.»
وضعیت بازار سرمایه از دو نما
مستخدمینحسینی مخاطبان ریسک در بازار سرمایه را به دو دسته تقسیم میکند و میگوید: «بخشی از تحلیل وضعیت فعلی بورس کشور از نگاه ناظر بازار است. یک دیدگاه این است که پس از گذشت چند ماه شاخص به شدت رو به افزایش بوده و اغلب میبینیم که در نشستها و اخبار مختلف افزایش شاخص بورس را به تلاشهای دولت نسبت میدهند و به هر حال شرایط را در این قالب تحلیل میکنند. دیدگاه دیگر حضور مردم است که وقتی سوددهی بازار را مشاهده میکنند به سمت سرمایهگذاری در بورس میروند و کمتر میشنویم که دولتمردان هشدار دهند که مردم تازهوارد از خرید و فروش تکسهمی خودداری کنند و سرمایه خود را به سمت صندوقهای بورسی، مجموعهای از شرکتها و سبدگردانها هدایت کنند. میخواهم بگویم این دو دیدگاه بسیار مهم است.»
روند تخلیه ارزش پول ملی در بورس باید تا چند ماه پیش تمام میشد
این اقتصاددان معتقد است که بخش عمده حرکت پرشتاب بورس مانند الگوی سالهای ۹۱ و ۹۲ عمل خواهد کرد. او میگوید: «پاسخ به این پرسش که وضعیت بورس چگونه است نیازمند بررسی سابقه بازار است. اقتصاد کشور از سال ۹۱ با کاهش ارزش پول ملی مواجه شده است و این کاهش در طول این سالها خودش را در شاخص بورس تخلیه نکرده بود. این در حالی است که همه کالاها با افزایش مواجه شده بود و تورمهای بالایی داشتیم. با این وجود بورس این عقبافتادگی را در دو سال گذشته به طور کامل جبران کرد و تحلیلها بر این بود که تا دو سه ماه پیش این روند تمام شود. در کنار آن چون برخی از نمادهای بورسی که بسته بودند در این مدت باز شدند در مجموع رشد شاخص هم ادامه پیدا کرد.
نگرانی از فرار سرمایهگذاران در صورت ریزش بورس
رییس اسبق هیاتمدیره بورس اوراق بهادار تهران در مورد ادامه روند بازار بورس نگران است. او این نگرانی را اینگونه ابراز میکند: «نگرانی از جایی شروع میشود که بیم آن میرود که افزایش شاخص بورس با هدف تخلیه نقدینگی در دستور کار باشد. پیش از این شاهد بودیم که محور سیاست کاهش تورم، بورس قرار گرفت. در آن زمان شاخص افزایش پیدا کرد و یکباره با کاهش شاخص مواجه شدیم. در این مدت بسیاری از مردم که سرمایههای ریز خود را وارد بازار کرده بودند دچار عقبافتادگی مالی شدند. البته در آن زمان دولت سیاستهایی را در پیش گرفت مثلا دامنه نوسان را تعییر دادند اما هیچ کدام از ریزش بورس جلوگیری نکرد و تقریبا چهار تا پنج سال بازار سرمایه تقریبا در کف قرار داشت و سرمایهگذاری هم در آن صورت نمیگرفت.»
مستخدمینحسینی معتقد است که رشد بیامان شاخص و ریزش پس از آن ممکن است باعث قهر دوباره سرمایهگذاران با بازار شود. او میگوید: «درست است که ارزش افزوده بسیاری از نمادهای بورسی با تجدید ارزیابی انجام شد اما نگرانی این است که در حال حاضر میان شرکتهای پذیرفته شده در بورس و واحدهای صنعتی در این نوع شرکتها وضعیت توسعهای کمتری مشاهده میکنیم. افزایش شیفتهای تولیدی را کم میبینیم و به عبارتی دیگر مجموعهای از فعالیتهای بورسی که بتوان آن را در رده رونق قرار داد در شرکتهای بورسی مشاهده نمیشود. البته برخی شرکتها هنوز میتوانند صادرات کنند اما این وضعیت عمومیت ندارد. به بیان دیگر اتفاق خاصی در اقتصاد نیفتاده است. این وضعیت نمیتواند بنگاههای تحت پوشش بورس را در مسیر رونق قرار دهد. در حال حاضر بانکها با کاهش سودآوری مواجه هستند. این در حالی است که مقام ناظر باید دقت نظر کرده و نسبت به آگاهیرسانی کامل به سرمایهگذاران اقدام کند. اعتقاد دارم وضعیت بورس با علائم اقتصادی فعلی به حرکتی رو به جلو منتهی نمیشود و آنهایی که میمانند مردمانی هستند که با ضررهای هنگفت مواجه خواهند شد.
انفجار بورس مردم را مقابل نظام قرار میدهد
این کارشناس اقتصادی در بیان نگرانی خود از احتمال دستکاری در بورس وضعیت را بسیار خطرناک عنوان کرده و آن را به بحران موسسات مالی تشبیه میکند. او معتقد است که تکرار اتفاقی شبیه بحران موسسات مالی در بازار سرمایه حتی ممکن است سرمایهگذاران شکستخورده را مقابل نظام قرار دهد. مستخدمینحسینی میگوید: «بحران بورس میتواند مردم را مقابل نظام قرار دهد؛ اتفاقی که در موسسات اعتباری هم شاهد بودیم. زمانی که اعلام شد موسسات سودهای بالایی میدهند و همه به این موسسات هجوم آوردند دیدیم که چه مشکلاتی متوجه نظام اقتصادی کشور شد و هنوز هم ادامه دارد. مسوولان اقتصادی کشور نباید کاری کنند که یک بازار سالم که برای تامین مالی و شفافیت در اقتصاد به وجود آمده به روزی دچار شود که مردم را جلوی نظام قرار دهد. مرتب در صداسیما و عرصههای عمومی میشنویم که وجوه خود را به بورس ببرید. این شرایط با توجه به بیماری اقتصادی ما میتواند به یک بحران تبدیل شود.
احتمال دستکاری در بازار سرمایه
رییس اسبق هیات مدیره بورس اوراق بهادار تهران میگوید: «نگرانی عمده من در این است که این شاید یک سیاست دولت باشد که از بورس نقدینگی جمع شود و سپس ریزش کند و در این شرایط نقدینگی را از دست مردم خارج کند؛ سیاستی که در سال ۹۲ هم پیش آمد و یک سرخوردگی را هم ایجاد کند. این انحراف میتواند کار دست مردم بدهد. از طرف دیگر جاهای دیگر هم چنین سودی به مردم نمیدهند و بسیاری به ناچار به سمت بورس آمدند اما به هر حال مشخص است که مردمی که سرمایهگذاری میکنند با مقوله ریسک آشنا نیستند و حتی ریسکپذیر هم نیستند. واقعیت این است که شاخص کل در سطح فعلی لباس متناسبی برای شرکتهای بورسی نیست و باید لباس مناسبی تن بورس کرد. مردم ما در بورس باید بدانند که شاخصهای بازار سرمایه وضعیتی مانند فواره دارد و زمانی که رو به بالا میرود به هر حال نشست میکند.
آخرین نفسهای بورس از تورم
او در پاسخ به این پرسش «جهانصنعت» که گزارشهای مثبت شرکتها در کدال را چطور میتوان با این فرضیه تطبیق داد میگوید: افزایش فروش شرکتها به طور عمده به دلیل تورم بوده است. اگر این اتفاق افتاده پس آخرین نفسهای آن است. ضمن اینکه اگر قیمت فروش کالاها را بالا بردند و سود حاصل شده شرکت از این زمینه است کسی جز دولت نمیتواند کنترلکننده آن باشد. نکته دیگر این است که نگرانی از این ناحیه است که دستهایی از دولت این وضعیت را هدایت کند که شاخص بورس به این شکل افزایش پیدا کند و به جایی برسد و بعد ریزش کند. در سال۹۲چنین اتفاقی رخ داد و زمانی که شاخص به سطح مشخصی رسید تخلیه کردند و به عنوان مثال کسی که یک میلیون تومان سرمایه به بورس برده بود، ۵۰۰ هزار تومان برایش مانده بود.
جهان صنعت