«میثم حسنعلیزاده کلاگری» نخبه بسیجی مازندرانی در بخش صنایع میگوید؛ تجهیزات صنعتی ما در بخش صنعت قدیمی که برای نوسازی به واسطه تحریمها کاری بس دشوار است، به همین دلیل تلاش خود را مضاعف کرده و دستگاهها را بومیسازی کردیم تا سبب بروز مشکلی نشود؛ گرههای مهمی که به راحتی با کمک صنعتکار ساده و راه کارهای مهندسی بروز مهندسان میتواند باز شود.
به گزارش اقتصاد گستر شمال،به نقل ازخبرگزاری فارس مازندران ـ همیشه نقل و روایت کردن زندگی افراد موفق که با وجود فرازونشیبها و مشکلات توانستند سری از بین سرها درآورند برای همه جالب و شنیدنی است، افراد موفقی که سختیها به چشمشان نیامد و با سعی و تلاش مضاعف توانستند حتی راه را برای سایر افراد جامعه باز کنند.
در گوشه و کنار کشور ما جوانان و نوجوانان بسیاری هستند که با داشتن توانایی ذاتی موفق شدند گامهای موثری در راه پیشرفت کشور بردارند که یکی از این افراد موفق میثم حسنعلیزاده کلاگری است.
*انگیزه به توان صد
این دانشآموخته برق در زمینه سیستمها مخابراتی و تجهیزات مکانیکی در اینباره در گفتوگو با فارس، میگوید: اگر بخواهم به قبل برگردم باید بگویم خیلی قبلتر یعنی بیشتر ۱۰ سال گذشته بسیاری از پروژههای روی زمین مانده وجود داشت که تصور بر این بود نمیتوانیم برای به نتیجه رساندنشان کاری کنیم، ولی اراده و خواست قلبیمان برای پیشرفت بیشتر کشورمان به ما این انگیزه را داد که با تمام سختیها مقابله کنیم و توانستیم به مرور زمان پیشرفت کرده و پروژهها را یکی پس از دیگری تبدیل به اختراع و ثبت کرده و از آنها در جهت پیشبرد اهداف علمی استفاده کنیم.
در این راه از حمایتهای مادی و معنوی سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری استان مازندران بهره مند شدیم و توانستیم کار را ادامه دهیم و قسمتی از نیازها را رفع کنیم.
این جوان مخترع مازندرانی اضافه میکند: در ادامه تجربه ما در این عرصه افزایش یافت و توانستیم پروژهها را یکی پس از دیگری به سرانجام برسانیم، که دیدن نتایج و شیرینی به انجام رساندن پروژه ها، آغازی برای پروژههای دیگر بود.
علاوه بر تجهیزات و شبکههای مخابراتی و صنعتی که بهصورت غیرمستقیم با مردم در ارتباط بودیم توانستیم در سبک عمومی زندگی مردم وارد شویم و برای راحتتر زیستن و بالاتر بردن سطح زندگی مردم مانند گسترش و آموزش برای انجام مشاغل خانگی صنعتی تلاش کنیم.
حسنعلیزاده تصریح میکند: هر چه میگذشت افق دیدمان گسترده تر و انگیزهمان به پاس خدمات ارائه شده به کشور و بهویژه شهرم بیشتر میشد، حتی هدفگذاریام بر این شد که بتوانیم به سمت بهینهسازی تجهیزات صنایع قدیمی هم سوق یابیم؛ موضوعی که به شدت نیاز روز صنعت بوده و هست.
*باز کردن گرههای صنعتی
باید بگوییم تجهیزات صنعتی ما در بخش صنعت مربوط به ۳۰ یا ۴۰ سال قبل است که جدا از خرابی باید قطعات را از کشورهایی که تجهیزات را از آنجا وارد کرده بودیم خریداری میکردیم، که به واسطه تحریمها کاری بس دشوار بود، حتی گاهی به دلیل نرسیدن این قطعات برخلاف میلمان مجبور به کنار گذاشتن دستگاه و تعدیل نیرو میشدیم، به همین دلیل تلاش خود را مضاعف کرده و دستگاهها را بومیسازی کردیم تا سبب بروز مشکلی نشود؛ گرههای مهمی که به راحتی با کمک صنعتکار ساده و راه کارهای مهندسی بروز مهندسان میتواند باز شود.
*همکاری با شرکتهای دانشبنیان
وی ادامه میدهد: در همین راستا با شرکتهای دانشبنیان وارد عمل شدیم، چرا که تحقیق و توسعه یکی از بخشهای هزینهبردار این شرکتها است و با این کار توانستیم به فعالیت گستردهتر نخبهها کمک کنیم و همچنان این اقدامات تداوم دارد.
مهمترین موضوع برای نخبگان توجه به نیازهای مادی و معنوی است و باید حمایت لازم را ببینند تا انگیزهشان برای پیشبرد اهداف تعیین شده و پیشرفت کشورشان دو چندان شده و وارد این حرفه شوند.
*ماجرای استخدام در مخابرات
این جوان مخترع یادآور میشود: چند سال قبل پس از فارغ التحصیلی وقتی به دنبال استخدامی شرکت مخابرات رفتم به ما گفتند استخدامی نداریم ولی وقتی به شرکت مخابرات برای ادامه روند اداری مراجعه کردیم با جوانی ۲۰ ساله مواجه شدم که میگفت پدرم دارد بازنشسته میشود و من دارم جایگزین پدرم شده و جذب شرکت مخابرات میشوم!! متاسفانه یکی از برخوردهایی که با نخبهها میشود عدم توجه به ایجاد شغل مرتبط با تحصیلات آنها است و اگر حمایت نشوند و همین رفتارها تداوم یابد، کماکان شاهد پدیده فرار مغزها خواهیم بود، باید افراد نخبه حمایت و دلگرم شوند.
وقتی از این جوان درباره آرزوهایش میپرسم، میگوید؛ آرزو چیزی است که نمیتوان به آن رسید ولی من هدفم را برنامهریزی میکنم و چشمانداز و برنامهای برای ۱۰ سال آینده خود دارم که ان شاء… شاهد گسترش فعالیتهای حرفهای و جدیدتر باشم.
*به بسیجی بودنم افتخار میکنم
این کارآفرین و محقق برتر بسیجی خاطرنشان میکند: بسیجی هستم و به بسیجی بودنم افتخار میکنم؛ از ابتدا بسیجی بودم و الان ۳۳ سال سنم است؛ شاید همان روزهای اولی که وارد بسیج شدم آن را با عنوان بسیج میشناختم ولی در ادامه حضورمان در بسیج با افراد مختلف آشنا شدیم و دیدیم و حس کردیم ذهنیتشان با ما سازگار است و افراد بسیاری با خط فکری ما همخوان هستند مبنی بر تلاش برای پیشرفت بیشتر کشورمان،همان طور که بسیجی بودن مهم است بسیجی ماندن از اهمیت بیشتری برایم برخوردار است و بودن در کنار عزیزانی با تفکر بسیجی عرصه را برای فعالیتهای بیشتر ما فراهم کرد.
*نخبه بودن واقعا سخت است
وی خاطرنشان میکند: نخبه بودن واقعا سخت است، نخبه از سردرگمی و اتلاف وقت خوشش نمیآید، به همین دلیل که وقتی کسی را به بهانه بروکراسی اداری در رفت و آمدهای مداوم معطل کرده و از گرفتن نتیجه دلسرد میکنید و چشمش را بیعدالتیهای اداری باز میکنید به هیچ وجه دنبال آن کار نمیرود و خیلی راحت همان نقطه شروعی که باید، شکل نمیگیرد و وقتی عرصه برای ادامه خدمترسانی آنها فراهم نشود صنعت کشور رو به افول رفته و دوباره به واردکننده محض تبدیل خواهیم شد.
*مشکل نخبهپروری نیست، بیکاری است
باوجود اینکه نگاهش پُر از حرفهای نگفته بود و دلش پر از بیمحلیها و حرفهایی که گوش شنوایی برای آن نبود، یادآور میشود: مشکل ما نخبهپروری نیست بلکه خیلی از مسائلی که با آن مواجه هستیم براثر بیکاری است؛ اگر میخواهیم مشکل اشتغال حل شود باید زمینه را برای حضور نخبگان فراهم کنیم تا نخبگان بیشتری پیش گام شوند تا ان شاء… شاهد ایرانی آباد و آبادتر باشیم.