حالا کم کم نزدیک به دوماه شده که بنابر اعلام رسمی مسئولان کرونا به ایران آمده است و همه مسئولین را به خود درگیر کرده است. اشاره به لفظ همه مسئولین تقریبا میتوان گفت که اغراق نیست.
گروه سیاسی: روزنامه آفتاب یزد نوشت:حالا کم کم نزدیک به دوماه شده که بنابر اعلام رسمی مسئولان کرونا به ایران آمده است و همه مسئولین را به خود درگیر کرده است. اشاره به لفظ همه مسئولین تقریبا میتوان گفت که اغراق نیست چرا که بخشی در حوزه سلامت، بخشی در حوزه شهری، بخشی در حوزه امنیتی و سیاسی و خلاصه همه بخشها را این ویروس میکروسکوپی به خود مشغول کرده است. از همان ابتدای کار موضوع مدیریت ستادی برای مقابله با کرونا نیز مطرح شد. ابتدا بحث برسر این بود که ریاست این ستاد برعهده چه کسی باشد. در روزهای نخست این وزیر بهداشت بود که به نظر میرسید نقش کلیدی را در مدیریت ستاد و به طور کلی تصمیمات در حوزه مبارزه با کرونا دارد. رفته رفته با افزایش شیوع این بیماری و بیشتر شدن دامنه آن در سراسر کشور درخواستهای برای حضور بیشتر حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور مطرح شد.
اواخر ماه اسفند ۹۸ بود که ۱۰۱ نماینده مجلس شورای اسلامی هم در نامهای از روحانی خواستند که او شخصا جلساتی را به صورت روزانه در ستاد مبارزه با کرونا برعهده گیرد. در نامه این نمایندگان آمده بود:«نظر به شیوع بیماری کرونا و لزوم هماهنگی سریع همه دستگاهها در کشور برای مدیریت پیشگیری و درمان آن، تشکیل روزانه ستادی به ریاست شما ضروری است. این ضرورت نه تنها یک تشخیص کارشناسی بلکه خواسته و انتظار مردمی است که این روزها با نمایندگان خود ارتباط برقرار میکنند.» تقریبا از همان روزها نیز رئیس جمهور جلسات روزانه ستاد را با مدیریت خودش شروع کرد و این جلسات در طول سال جدید نیز ادامه داشته است. بسیاری از تصمیمات و پروتکلهای بهداشتی در مسیر مبارزه با ویروس کرونا نیز در این جلسات بحث و بررسی و تصمیم گیری شده است. جلساتی که در آن مقامات دولتی، صداوسیما، ستادکل نیروهای مسلح و قوه قضاییه هم نمایندگانی را دارند. نکته جالب توجه در مورد این جلسات پخش زنده نشستهای ستاد مبارزه با کرونا به ریاست روحانی از طرف تلویزیون و شبکه خبر است. موضوعی که تقریبا منحصر به فرد است و اقدام قابل تحسینی به شمار میرود چرا که خود باعث افزایش شفافیت، کاستن از ابهامات شده و مردم نیز به طور مستقیم در جریان امور و چگونگی بحثهای مسئولین برای مبارزه با ویروس کرونا قرار میگیرند.
به طور کلی پخش مستقیم چین جلساتی میتواند باعث افزایش شفاف سازی شود. اینکه جلساتی پخش نمیشود خود باعث ایجاد شایعاتی در فضاهای مختلف حقیقی و مجازی شده است. به عنوان مثال کم نبوده مواردی که برخی در شبکههای اجتماعی که از قرار نزدیکیهایی به برخی اشخاص یا گروهها داشتهاند به شایعه سازی میپردازند که تصمیمات مناسبی اتخاذ شده اما روحانی مخالفت کرده یا بلعکس. به طور کلی فرصت پخش زنده باعث میشود مسئولان بدون روتوش در مقابل مردم قرار گیرند.
لزوم حضور پیگیرانه رئیس جمهور
اما حضور روحانی به عنوان نفر اول در ستاد مبارزه با کرونا و پخش مستقیم جلساتی که از بخشهای مختلف نام در آن حضور دارند چقدر میتواند در بهبود شرایط چه به لحاظ سلامت جسمی و روانی موثر باشد. موضوع مهم دیگر این است که چگونه میتوان از این رویه در بخشهای دیگر و در آینده نیز سود جست. در همین زمینه برای بررسی بیشتر گفتگو کردیم با یک فعال سیاسی اصلاح طلب. علی صوفی به «آفتاب یزد» گفت:«زمانی که ویروس کرونا در ایران شیوع یافت موضوع مهم این بود که مدیریت مقابله با چنین چالشی برعهده چه کسی است آیا رئیس جمهور یا زیرمجموعه او در دولت؟
در این مورد باید توجه داشت که رئیس جمهور بنابر متن صریح قانون اساسی نفر دوم کشور و نفر اول اجرایی کشور محسوب میشود و از سوی دیگر رئیس جمهور عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی را هم با خود دارد. این شورا نیز ترکیبی از اعضای مختلف از همه ارکان و قوای کشور و حتی نیروهای مسلح است، در درجات بعدی است که شورای امنیت کشور با مدیریت وزیر کشور و شورای تامین استان با مدیریت استاندار قرار میگیرد. بنابراین در چنین شرایط و سلسله مراتبی باید دید کرونا چه سطحی از کشور را درگیر کرده است.»
او افزود:«کرونا مانند زلزله یا سیل در یک منطقه یا محدوده مشخص جغرافیایی نیست، حتی مانند اعلام نارضایتیها یا ناآرامیهایی به یک موضوع خاص در یک استان یا مرکز کشور نیز نیست، این بیماری از سطح اپیدمی عبور کرده و حلا به پاندمی تبدیل شده که کل کشور و حتی سایر نقاط جهان را هم آلوده کرده و خطراتی را آفریده است بنابراین برای مقابله با چنین ویروسی که امنیت ملی را تحت الشعاع قرار میدهد از همان ابتدا نیز لازم بود که حسن روحانی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی ورود کند و مسائل را بررسی و در راس تصمیم گیریها قرار گیرد.» این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد:«در شرایط فعلی نیز خوشبختانه مشاهده میکنیم که رئیس جمهور خود در راس جلسات قرار دارد، پیگیرانه امور را دنبال میکند و حساسیت به گزارشهای مختلف نشان میدهد و توانتسه با مردم ارتباط برقرار کند و گزارشهای خود را که محصول نتیجه گیری بحث با کارشناسان و مسئولان مختلف است را به مردم گزارش دهد.»
پخش زنده و امنیت روانی
از آقای صوفی پرسیدیم با توجه به نقش ارتباط با مردم که به آن اشاره شد، مشاهده میکنیم که سازمان صداوسیما نیز اقدام به پخش زنده جلسات ستاد کرونا در شبکه خبر کرده است و این تصمیم و پخش جلسات چقدر اهمیت دارد و چه دستاوری را به دنبال خواهد داشت؟، او پاسخ داد:«در گام اول باید گفت چنین تصمیم و اقدامی در راستای شفاف سازی بسیار اقدام ارزشمندی است، مشاهده میکنیم که در این جلسات مقامات مختلف دولتی و غیردولتی گزارشهای خود را به رئیس جمهور ارائه میدهند و حسن روحانی نیز با دریافت این گزارشها و بررسی نهایی تصمیمات مقتصی را با توجه به شرایط و مسائل مختلف اتخاذ میکند. در واقع هرچه شفافیت در مواجه با چالشها افزایش یابد دستیابی به موفقیت نیز از شانس بالاتری برخوردار خواهد شد.» صوفی تصریح کرد:«در این زمینه موضوعی که بسیار اهمیت دارد این است که دولت و مسئولین بتواننند امنیت روانی را در جامعه ایجاد کنند، پاندمی کرونا تنها بُعد فیزیکی و جسمی را دربرنمی گیرد و دارای تبعاتی در بعد روانی در رابطه بین مردم و مسئولین نیز هست. دولت باید بتواند اعتماد عمومی را جلب کند و چنین رویههایی چون پخش مستقیم جلسات اقدام مناسبی در راستای تقویت اعتماد عمومی و همچنین اثر بخشی تصمیمات خواهد بود.
کشور نیازمند شفافیت
این فعال سیاسی همچنین درباره این موضوع که شفاف سازی و ادامه دادن چنین جلساتی در سایر حوزهها و مواقعی که چالشی پدید آمده چقدر میتواند در ساختار سیاسی کشور و بهبود رابطه دولت و ملت موثر باشد نیز تاکید کرد:«چنین رویه فوق العاده میتواند کمک کند، به ویژه اینکه در شرایط فعلی تا حدی اعتماد عمومی آسیب دیده است و همین موجب شده تا مردم از لحاظ پذیرش شایعات آسیب پذیر شوند. به هرحال این کاعش اعتماد ناشی از برخی تصمیمات بوده که برخی مسئولان در گذشته داشتهاند و این حس را در گروهی از مردم تقویت کرده که گویی مسئولین مایل هستند برخی از مسائل را به مردم عنوان نکنند، در مورادی چنین حسی منجر به ناراضایتی یا حتی ناآرامیهایی هم در کشور شده است.»
او در ادامه اظهار داشت:«ممکن است تصمیم گیران کشور این را حق خود بدانند که موضوعاتی را با مردم مطرح نکنند یا برخی موارد را به کلی سری در رده بندیهای خود قرار دهد اما بحث برسر این است که گاه در برخی مسائل در رده بندیهای سری یا معمولی دچار اشتباه میشوند ما مسائلی را میبینیم که واقعا میشود به راحتی با مردم مطرح کرد و این شفافیت منجر به اعتمادسازی مردم و افزایش مشارکت آنها در حل مسائل میشود.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب همچنین گفت:«تجربه چنین اعتمادی را هم پیش از این داشته ایم، زمانی که ایران قطعنامه ۵۹۸ برای پایان جنگ تحمیلی را امضا کرد بخشی از مردم در این باره نگرانیهایی داشتند اما امام بیانیه دادند و با بیان موضوعات مختلف و توضیحاتی که ارائه دادند جامعه را از تصمیم حاکمیت آگاه کردند و مردم نیز بسیار استقبال کرده و پذیرفتند.» صوفی افزود:« در مواجه با موضوعات باید مسئولین طوری رفتار کنند که این حس پدید نیاید که مردم نامحرم هستند بلکه باید چنان سطحی از اعتماد عمومی ایجاد شود که مرم بپذیرند اگر تصمیم اتخاذ شده و یا اعلام نشده به دلیل منافع و امنیت ملی است و در واقع مردم احساس نکنند که به آنها بیاحترامی شده است. اما گاه در رفتار برخی مسئولیت اقداماتی را میبینیم که گویی با کوچکترین بهانه به دنبال این هستند که شفاف سازی را کنار بگذارند. به نظر اگر صداوسیما رویه فعلی خود را در ادامه در سایر موضوعات نیز پیش بگیرد اقدامی بسیار قابل تحسین است که میتواند موجب تقویت اعتماد عمومی و احترام به مردم شود.» صوفی با ذکر مثالی در این باره گفت:«به عنوان نمونه حدود دوماه پیش ما انتخابات مجلس را داشتیم که در آن تعداد مشخصی از کاندیداهایی که قصد حضور در انتخابات را داشتند رد صلاحیت شدند، براساس قانون نهاد رد صلاحیتکننده باید به درخواستهای رد صلاحیت شدگان از جمله ارائه شفاف دلایل و مستندات توجه کند اما میبینیم که چنین اقدامی که در راستای شفاف سازی بسیار میتواند مثمر ثمر باشد با کم توجهی همراه میشود و رسانهای مانند صداوسیما نیز اساسا به آن ورود نمیکند.»
درس کرونا برای مسئولین
صوفی در پایان گفت:«اگر مردم احساس کنند که به آنها بیاعتنایی شده است این موجب ایجاد نارضایتیهای مختلفی میشود که در اشکال گوناگون بروز مییابد اما اگر مسئولین به مردم حسن نیت نشان دهند رویه کاملا متفاوت میشود. بنابراین اقداماتی مانند پخش زنده جلسات مسئولین که قرار است یک موضوع یا چالش را مورد بررسی قرار دهند نه تنها باعث افزایش اعتماد عمومی میشود بلکه مشروعیت نظام را نیز افزایش داده و موجب میشود مخالفان و دشمنان نیز در شایعه سازی یا هر اقدامی دیگری نتوانند راه به پیش ببرند. از سوی دیگر شفایت موجب میشود تا مردم مشارکت بیشتری در تصمیمات اتخاذ شده از سوی مسئولین داشته باشند کما اینکه در موضوع اخیر دیدیم که مردم در برابر دستورالعملهایی که دولت اعمال کرد تمکین کردند و تا حد بسیار بالایی رعایت کردند چرا که کاملا روشن شد که این اقدامات در راستای مصلحت مردم، جامعه و حفظ امنیت ملی است. بنابراین کرونا به ما آموخت که باید شیوه مدیریت خود را تغییر دهیم و شفافیت و توجه به همه آحاد مردم به طور برابر میتواند نتایج بسیار بهتری را در برار چالشها برای ما رقم بزند.»
اهمیت شفافیت تا کنون بارها مورد تاکید قرار گرفته است. محمد مهدی تاجیک کارشناس حوزه اثرات شفافیت بر حکمرانی خوب میگوید:« مردم و نخبگان تنها در صورتی میتوانند به مطالبه گری و سوال از مسئولین بپردازند که اعمال و رفتار این مسئولین برای مردم شفاف بوده باشد. به عنوان مثال، امروزه رای نمایندگان مجلس برای مردم شفاف نیست، لذا با این که بسیاری مصوبات مجلس بر خلاف مصالح مردم است، اما امکان پاسخگو کردن نمایندگان وجود ندارد. چرا که ابتدا باید دانست کدام نماینده به کدام مصوبه رای داده است تا بتوان از او در آن مورد مطالبه گری کرد. حتی در برخی موارد دیده میشود که نمایندهای علیه یک طرح در مجلس سخنرانی کرده و در جمعی بیرون از مجلس از آن دفاع میکند.
در سایر نهادها نیز اگر شفافیت وجود نداشته باشد نمیتوان امیدی به اصلاح از طرف مردم و نخبگان داشت.» او میافزاید:« گر بتوان ساختارهای شفاف را در نظام گسترش داد، میتوان امیدوار بود که مردم خیلی آسان تر به مسئولین اعتماد کرده و نظام را از خود بدانند. اساسا عدم شفافیت میتواند باعث بیاعتمادی مردم به مسئولین شود؛ چرا که این احساس را به وجود میآورد که نظام مردم را از خود ندانسته و اهمیت لازم را برای آنها قائل نیست. از طرفی عدم شفافیت زمینه احساس فساد بیش از اندازه واقعی را فراهم مینماید. چرا که رسانههای زیادی همواره در حال مطرح نمودن گمانههای مختلف در مورد عملکرد نظام بوده و اطلاعات زیادی را بدون داشتن سند معتبر و بررسی کارشناسی خصوصا در فضای مجازی منتشر میکنند و مجموعه این اطلاعات پراکنده و بعضا نادرست یا اغراق آمیز، در کنار عدم دسترسی به اطلاعات واقعی موجب سلب اعتماد مردم خواهد شد.»
راهی که باید رفت
یکی دیگر از مزایایی که در قالب ستاد مبارزه با کرونا و پخش زنده برنامههای آن میبینیم این است که از موازی کار اجتناب در تصمیم سازیها تا حد زیادی اجتناب شده است، اینکه هر مسئولی از ظن خود بخواهد رویهای را پیش ببرد. بنابراین جلسات پخش زنده این فرصت را فراهم آورده که مسئولین دور یک میز باشند و هرکس هر پیشنهادی دهد در مقابل مردم ارائه کند.
به طور کلی یکی از بزرگترین مشکلات در کشور ما مدیریت موازی بحران یا غیربحران است. مدیریت موازی، سرمایهسوز و مسئولیت گریز است. توان نیروی انسانی و بودجه محدود را میبلعد و بدون تخصیص همه انرژی در یک مسیر مشخص طولانی مدت، باعث میشود که مسیرهای پراکنده و کوتاه مدت طی شوند و دست آخر به نتیجهای هم نرسند و پاسخ مشخصی هم در قبال آن امکانات هدررفته وجود نداشته باشد. مثال واضح این مدیریتهای موازی در شرایط غیربحران، مساله مدیریت فرهنگی کشور است. در حالی که این زمینه وجود داشت که کلیه امور فرهنگی کشور زیر نظر این وزارتخانه اداره شود؛ عملا با نهادهای موازی مختلفی در کشور روبرو هستیم که هر یک بخشی از بودجه فرهنگی را به خود اختصاص دادند و بدون پاسخگویی در مورد آن، به اموری که مدنظر مدیران دورهای این نهادهاست میپردازند. بدون اینکه استراتژی بلندمدتی برای آن وجود داشته باشد.
در مورد مدیریت موازی بحران هم توجه به روزهای نخست سیل گلستان قابل توجه است که در آن برخی نهادها بنا به صلاحدید خود در این استان مشغول فعالیت بودند. (البته نبود استاندار در میدان نیز در این بلبشوی مدیریتی بیتاثیر نبود) حال، کرونا زمینهای به وجود آورده است که در یکی از معدود دفعات ممکن، همه نهادهای کشور، زیر نظر یک وزارتخانه دولتی یک پروژه را پیگیری کنند در حالی که رئیس شورای امنیت ملی یا همان رئیس جمهور نیز در راس ستاد قرار گرفته است. از این الگو، پس از بحران باید استفاده کرد و بساط مدیریتهای موازی به خصوص در مواقع بحران را برچید. بنابراین باید گفت این گام اول است از درسهایی که کرونا به مدیریت کشور داده است باید دید آیا آنها میتوانند از این تجربه در موارد دیگر استفاده کنند. به ویژه در حوزه برنامه ریزی این رویه هماهنگی و همچنین ارتباط موثر با مردم میتواند بسیار کارساز باشد و منجر به هم افزایی شود.