کجای دنیا از تولیدکنندهای که برای تولید کالای خود به اجبار باید از بازار آزاد مواد اولیه تهیه کند و هیچ صادراتی هم ندارد و ملزم به پرداخت هزینههای سربار (انرژی، کارگر، مالیاتهای کلان و....) است
فریال مستوفی* – حداقل تمهیدات برای تولید تنها مطالبه این بخش از دولت است. بارها از مشکلات و گرفتاریهای بخشهای تولید گفته شده اما دولت هیچ توجهی به آن نکرده است. حالا دولت کمر همت بسته و با پرداخت وامهایی با سودهای کلان میخواهد تولید را توسعه دهد. فشار بازپرداخت این تسهیلات دیگر جانی بر تن خسته تولید باقی نگذاشته است. تولیدکننده میخواهد تولید کند و اقتصاد را رونق بخشد اما نگاه کوتاه و سودجویانه دولت به این بخش این عزم را تنها با عقبگرد تولید مواجه کرده است. این گامهای رو به عقب به دلیل مشکلات نظام بانکی است که دوره توسعه را وادار به ایستادن کرده است.
اگر از سوی دولت کمی منصفانهتر به مشکلات تولید در کشورمان توجه میشد مشکلات اینطور تبدیل به بحرانجدی نمیشد.
کجای دنیا از تولیدکنندهای که برای تولید کالای خود به اجبار باید از بازار آزاد مواد اولیه تهیه کند و هیچ صادراتی هم ندارد و ملزم به پرداخت هزینههای سربار (انرژی، کارگر، مالیاتهای کلان و….) است، تسهیلاتی با سود پنج برابر نرخ جهانی پرداخت میشود و دولتش توقع دارد به موقع و بدون هیچ کاستی و حمایتی، توسعه تولید و رونق اقتصادی را به همراه داشته باشد و در کنار آن به طور منظم اقساط تسهیلات بانکی را سر موعد پرداخت کند و در غیر این صورت و در نهایت غیر از پرداخت اصل تسهیلات سود، رقم تسهیلات را با جریمه دیرکرد باز هم به چرخه نظام بانکی بپردازد؟!
امروز دولت از طریق ارائه تسهیلات با سود بالا و بهره مرکب میخواهد بخشی از کسریهای خود را در نظام بانکی جبران کند و تنها به فکر پابرجایی بانکهاست اما با چه قیمتی!
این موضوع که سرمایه بنگاههای اقتصادی در همه جای دنیا از طریق بانک یا بازار سرمایه تامین میشود و بانکها وظیفه تامین سرمایه برای شرکتهای کوچک و متوسط را برعهده دارند و سرمایه بنگاههای بزرگ در بازار سرمایه تامین میشود، بسیار عاقلانه و حافظ رونق اقتصاد است اما این جریان در ایران برعکس شده است و بانکها سرمایه بنگاههای بزرگ را تامین میکنند و پولی برای تامین بنگاههای کوچک نخواهند داشت.
بانکها به دلیل اعطای وامهای نادرست به بنگاههای بزرگ سرمایهگذاری، قدرت ادامه فعالیت را از تولید گرفتهاند و رمقی برای توسعه ندارند.
رکود سراسر بخش تولید را فراگرفته و این وظیفه دولت را سنگینتر میکند. بانکها باید به تولید برای تامین سرمایه در گردش، تسهیلات دهند. تعیین نرخ سود بانکی و دریافت بهره مرکب از تولید با وضعیت کنونی مغایرت دارد و تولید علاوه براینکه باید چرخه تولید را با چنگ و دندان نگه دارد، از سویی جوابگوی جرایم دیرکرد معوقات نیز باشد.
سیاست نادرست رشد و توسعه بنگاههای بزرگ، دولت را از اصل دور کرده است. از حمایت بنگاههای کوچک و متوسط غافل مانده و نمیخواهد برای یک بار هم که شده با حمایت و برداشتن موانع از مسیر بنگاههای اقتصادی، توسعه اقتصاد را تجربه کند.
*عضو هیات نمایندگان اتاق تهران