امروز اقتصاد کشور در شرایطی قرار دارد که نیاز جدی به تعامل و روابط بینالملل اقتصادی احساس میشود و از آنجا که آمریکا همه تلاش خود را بر آن داشته است تا ایران را منزوی کند و اقتصاد وابسته به نفت را هدف قرار داده است باید نسبت به صادرات غیرنفتی بیش از گذشته جدی باشیم.
عباس آرگون*:سالهاست تجارت و اقتصاد کشور دستخوش تصمیمات مسوولان پشت درهای بسته میشود. هرچند دور از ذهن است که مسوولان غم جامعه را ندانند و آن را به عینه ندیده باشند اما خواسته و ناخواسته از دریچه تصورات ذهنی خود تصمیم میگیرند و چنین نگاهی در تصمیمگیریها منجر به تصمیمات نادرستی میشود که اغلب ضربههایی جدی و خطرناک به اقتصاد کشور وارد میکند. حال آنکه تصمیمگیری زیر چتر تعامل و گفتوگو با بخش خصوصی و تاجرانی که هر آنچه در چنته داشتهاند وارد سیستم اقتصاد کشور کردهاند به طور قطع ثمرهای نیکو خواهد داشت.
امروز اقتصاد کشور در شرایطی قرار دارد که نیاز جدی به تعامل و روابط بینالملل اقتصادی احساس میشود و از آنجا که آمریکا همه تلاش خود را بر آن داشته است تا ایران را منزوی کند و اقتصاد وابسته به نفت را هدف قرار داده است باید نسبت به صادرات غیرنفتی بیش از گذشته جدی باشیم. امروز شرایطی حاکم است که اگر هوشمندانه مسائل را بررسی، مطالعه و رصد کنیم به طور قطع یک تهدید را در نقطه مهمی از تاریخ کشور تبدیل به فرصتی انکارناپذیر و ارزشمند خواهیم کرد. بیتوجهی به این فرصت اما نه تنها یک فرصتسوزی جدی خواهد بود بلکه منجر به ایجاد خلا و ناامیدی در تجارت کشور خواهد شد.
بدیهی است که موضوع پیمانسپاری در راستای کنترل خروج ارز از کشور مطرح شده است و برنامهریزیهایی را تدوین کرده تا بر اساس آن در شرایط دشوار اقتصاد کشور، ارز بیتدبیر و بیبرنامه از کشور خارج نشود. این برنامهریزی روی کاغذ و پشت میزهای تصمیمگیری جذاب و حتی در مسیر آسیبزدایی از اقتصاد کشور است اما نمیتوان انکار کرد که بازه زمانی تعیین شده به منظور بازگشت ارز به کشور بسیار کوتاه است و نمیتوان انتظار داشت یک تاجر در زمانی کوتاه توان بازگرداندن سرمایه به کشور را داشته باشد. این موضوع متاسفانه منجر به ناامیدی تجاری شده است که برای گام گذاشتن در مسیر تجارت بینالملل تلاش بسیاری کردهاند و امروز توان ادامه فعالیت خود در این حوزه را ندارند.
بدیهی است پایان دادن به یک پروسه بسیار سادهتر از آغاز آن است و تجار برای ورود به عرصه صادرات تلاش مداوم کردهاند. حال اگر با ناامیدی این تلاشها متوقف شود و صادرکننده اقدام به قطع فعالیت خود کند در ادامه این زنجیره تولید و اشتغال نیز دچار آسیب خواهد شد. صادرات جریانی مداوم است و به همان میزان که تولید و اشتغال در ادامه این زنجیره گسترش پیدا میکند، در صورت قطع یا توقف آن دچار آسیب نیز میشود. روشن است که تاجر منبع درآمدی لایتناهی ندارد و هنگام بازگشت سرمایه بار دیگر آن را به زنجیره اقتصاد تزریق خواهد کرد. از همین رو انتظار میرود دولت طرحهای تشویقی را بیش از طرحهای تنبیهی مورد توجه قرار دهد و با نگاهی جامع و همهجانبه شرایط بهتری برای صادرات کالاهای غیرنفتی فراهم کند.
*عضو کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران