گروه: اجتماعی
تاریخ: ۰:۵۳ :: ۱۳۹۶/۰۸/۲۰
تاثیر سلبریتیها بر گرایش افراد به عملهای زیبایی بر اساس الگو و نقشپذیری است. در سالهای اخیر مقولهای تحتعنوان سلولهای آینهای در مغز انسان کشف شده است.
این سلولها باعث پردازش بینایی، شنوایی و حرکت میشود. امروزه ثابت شده دیدن و شنیدن میتواند بهعنوان یک الگو یا نقشپذیری در افراد تاثیرگذار باشد. افراد با نقشپذیری از سلبریتیها بهدنبال همانندسازی خود با آنها هستند.
تعداد قابلتوجهی از این افراد را قشر جوان تشکیل میدهند. بر اساس بررسیهای انجامشده در اکثر نقاط دنیا قشر جوان بهدنبال الگوپذیری از افراد برجسته هستند، طبیعتا افراد در سنین میانسالی و کهنسالی نسبت به مد انعطافپذیر نیستند، اما در بین این افراد نیز بهندرت الگوپذیری از مدلها مشاهده میشود. بخش قابلتوجهی از این الگوپذیری از طریق رسانه انجام میشود. بخش دیگری از آن نیز از طریق هنرمندان، ورزشکاران و… است.
قشر جوان بهدلیل جستوجوی الگو و نقشپذیری از سبک و سیاق افراد برجسته جامعه در زندگیاش است. هر قدر داشتههای شخصی و اجتماعی افراد تهی باشد، طبیعتا بیشتر در معرض مدهای نمایشی از سوی بازیگران، فوتبالیستها و… قرار میگیرند. افراد بهویژه نسلجوان با تبعیت از مدهای تبلیغشده از سوی سلبریتیها و افراد برجسته جامعه در پی مطرحکردن خود هستند.
الگوپذیری پیر و جوان ندارد
این روزها در کشور ما در مراسم و جشنها اجاره تیپهای مانکنی مشاهده میشود. این مقوله از سوی نوکیسههای جامعه ترویج میشود. این مساله میتواند در بین قشر جوان همهگیر شود. امروزه با دقت به ظاهر جوانان دیگر فرد ثروتمند، فقر و طبقه اجتماعی آنها قابلتشخیص نیست. این مساله نشاندهنده همانندسازی فرد با شخصیتهای معروف است. افراد برجسته از طریق رسانهها به جامعه معرفی شده و همین مساله خطر نقشپذیری را در بین جوانان بهدنبال دارد. برخی افراد در سنین میانسالی در پی نقشپذیری از افراد برجسته جامعه هستند.
برایمثال عملهای زیبایی همچون لیفینگ، لیپوساکن و… افزایش یافته است. پزشک بهشکل تضمینی آلبوم در اختیار مشتری قرار میدهد و از آنها همانندسازی چهره بر اساس مدلهای موردنظر و مطرح هالیوود را جویا میشود. این مساله نشاندهنده آسیب اجتماعی بیخویشتنی یا ازخودبیگانگی است. بر اساس پژوهشهای انجامشده اغلب جوانان تمایل ندارند همچون والدین خود زندگی کنند، درحالی که اغلب آنها همچون والدین خود رفتار میکنند. این مقوله از گذشته تاکنون در بین جوامع بشری ریشه دوانده است.
فقط جوانان دنبال مد نمیروند
همانطور که قبلتر مطرح شد، امروزه در بین قشر جوان پدیده مدگرایی رواج یافته است. نمیتوان افراد استقبالکننده از مد و مدگرایی را تنها زنان دانست، بلکه مردان جامعه نیز بهشکل مستقیم یا غیرمستقیم زنان را به پیروی از مد تشویق میکنند. در الگوپذیری از طریق مد باید مردان جامعه را مورد نقد قرار داد. این در حالی است که اغلب چنین مواردی به شکل یکسویه مورد نقد قرار میگیرد. درحال حاضر در برخی از طبقات اجتماعی پیروی از مد یا انجام برخی عملهای زیبایی اجباری شده و افراد از این طریق خواستار مطرح کردن خود هستند. در اصل پیروی از مد بر اساس سلیقه افراد و تبلیغات موجود در جامعه بروز کرده و شدت یافته است.
مد افراد را میکشد
بر اساس علم روانشناسی افراد بهدلیل واقعیتگریزی خواستار همانندی با دیگران هستند. این عملکرد بهنوعی در قالب عصیان و نافرمانی ارزیابی میشود. این مساله عملکردی درونی است. با این تفاسیر باید گفت نسل جوان با تابعیت از مد با خود آشتی نکرده است. جوان بهدلیل هیجانخواهی خواستار جلب توجه دیگران است، اما وقتی وضعیت برای او بهشکل مطلوب وجود ندارد، از طریق این نوع الگوپذیریها بهدنبال خودنمایی است. برایمثال در گذشته سندرومی تحتعنوان لاغری مطرح بود. در آن دوران برخی افراد تحتتاثیر این سندروم خود را لاغر کرده و برخی از آنها از شدت لاغری فوت میکردند.
در این میان باید گفت که مد و مدگرایی حتی در حد مرگ نیز افراد را پیش برده است. از سوی دیگر بخشی از رفتار افراد در جامعه بر اساس تقلید است. برای مثال آموختن بخشی از زبان به شیوه تقلید انجام میشود و بخش دیگر آن بر اساس یادگیری است. افراد با مشاهده هر مساله آن را در وجود خود جویا شده و مداخلهگران دیگر همچون خودخواهی و تمایل به مساله مشاهدهشده باعث الگوپذیری از شرایط میشود. این نوع الگوپذیری در جشنها کاملا ملموس است. امروزه در جامعه ما در برخی جشنها و مهمانیها مانکن اجاره داده میشود. این مقوله در جامعه امروز ایران پیامهای مناسب را بهدنبال ندارد.
رسانه، اهرم مدگرایی در جامعه
در گذشته بهدلیل نبود ارتباطات تغییرات با آهنگ کند دنبال میشد و هرازگاهی جامعه تحتتاثیر مد قرار میگرفت. بر اساس گفتههای اندیشمندان رسانه، رسانهها در ترویج مد تاثیر بسزایی دارند و در پشت این قضیه مساله سرمایهداری مطرح میشود. در واقع خاصیت مدگرایی افزایش تولید و کسب سود برای شرکتهای تولیدکننده است. در این شرایط انسان به کالا تبدیل میشود. برای مثال امروزه فردی که بینی خود را عمل کرده، همچون دیگر افراد مورد ارزیابی قرار نمیگیرد، بلکه سرمایه برای بدنش هزینه کرده است.
این در حالی است که برخی افراد درگیر در مساله مد برای عمل جراحیهای شایع وام گرفته و از طریق سرمایه قسطی خواستار عمل جراحی هستند، در حالی که انسان هر 10 سال یکبار باید نسبت به بدن خود با آگاهی رفتار کند. بنده بهعنوان یک استاد دانشگاه تغییرات اجتماعی را بهسرعت مشاهده میکنم. برای مثال در بین دوستانم یک فرد 55 سال بهدلیل تزریق بوتاکس عصب چشمش فلج شده است.
او بهدلیل این نقص نمیتواند چشمش را باز کند و در محافل با یک عینک آفتابی ظاهر میشود. حال این سوال مطرح است که چرا باید یک فرد تحصیلکرده و میانسال بهدنبال افزایش زیبایی باشد؛ این مساله نشاندهنده بحران ارزشهاست. انسان در جامعه مصرفی بهعنوان یک کالا مورد استفاده قرار میگیرد. این مساله با پیامدهای ناگوار دیگر نیز مواجه است. با بررسی آهنگ مدگرایی در جامعه باید تاکید کرد که وضعیت جامعه روزبهروز بدتر میشود.
حسن عشایری