طبقه متوسط طبق محاسبات و برآوردها لاغر و کوچکشده است و حتی میتوان تا دهک ششم را در دهک درآمدی پایین تلقی کرد.
به گزارش اقتصاد گستر شمال،الهام روحانی: مرکز آمار روز اول آذر میانگین نرخ تورم سالانه در آبان ۱۴۰۱ را ۴۴ درصد اعلام کرد که رشد ١.١ درصدی نسبت به مدت مشابه ماه قبل از آن (مهر ماه) داشت. باید دانست که تورم با فقر همبستگی دارد یعنی افزایش تورم، قدرت خرید مردم را کاهش میدهدو خط فقر را بالا می برد. در این ارتباط فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون شوراهای اسلامی کار، خط فقر نسبی خانوارها در ایران را ۱۸ میلیون و ۲۹۰ هزار تومان می داند. در مقابل وحید محمودی، اقتصاددان خط فقر برای یک خانوار دونفره ساکن شهر تهران را ۳۲ میلیون تومان و برای خانوار روستایی در استان تهران، ۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تخمین می زند. البته این محاسبات بر اساس هزینه خانوار فاقد مسکن در تهران محاسبه شده است. در این ارتباط مرتضی افقه، کارشناس اقتصاد توسعه و استاد دانشگاه شهید چمران اهواز خط فقر ۳۲ میلیون تومان را به واقعیت نزدیک میداند. متاسفانه اکنون درآمد شش دهک از مردم که دستمزد ۶ تا ۲۰ میلیون تومان دارند، دچار فقر نسبی شده است. در ادامه نظرات این اقتصاددان را میخوانید.
عضو هیئتعلمی دانشگاه چمران معتقد است: طبقه متوسط طبق محاسبات و برآوردها لاغر و کوچکشده است و حتی میتوان تا دهک ششم را در دهک درآمدی پایین تلقی کرد. از بین رفتن طبقه متوسط تبعات اجتماعی بلندمدت نگرانکنندهای خواهد داشت.
مرتضی افقه، کارشناس اقتصاد توسعه و استاد دانشگاه شهید چمران اهواز، در گفتوگو باخبر آنلاین و در واکنش به آمارهایی که در خصوص خط فقر ارائه میشود؛ گفت:در ایران برای اندازهگیری خط فقر استاندارد خاصی وجود ندارد و مطالعات مختلف با روشهای مختلفی در این خصوص صورت میگیرد اما با توجه به شرایطی که وجود دارد به نظر میآید که آمارهای منتشرشده مبنی بر خط فقر ۳۲ میلیون تومانی برای یک خانوار دونفره ساکن شهر تهران به واقعیت نزدیک باشد.
شکاف عمیق درآمدی
افقه در خصوص آمارهای تورمی آبان ماه که از سوی مرکز آمار ارائه شد؛ گفت: یکی از معیارهای شکاف طبقاتی نسبت دهک دهم به دهک اول است و افزایش آن نشاندهنده افزایش فاصله طبقاتی است که در حال حاضر در کشور به ۱۵ رسیده است؛ به این معنی که دهک دهمیها ۱۵ برابر بیشتر از دهک اول کسب درآمد میکنند و هرچقدر این عدد کمتر باشد نشاندهنده فاصله طبقاتی کمتر و هرچقدر بیشتر باشد نشاندهنده فاصله طبقاتی بیشتر است و ایران در حال حاضر ازجمله کشورهایی است که در آن این عدد بالا است. او در ادامه گفت: ساختارها در حال حاضر در کشور در جهت تجمع ثروت در دست اقلیتی است که محرومیت انبوهی از مردم از تولید ملی را در پی خواهد داشت و دهک دهم ازجمله افرادی هستند که میتوان آنها را ابر ثروتمند تلقی کرد و حتی اختلاف ثروت این دهک از سایر دهکهای پردرآمد و ثروتمند نیز زیاد است.
اعتراض به نابرابری درآمدی
افقه در ادامه در خصوص تبعات شکاف طبقاتی گفت: این شکاف طبقاتی عوارض اجتماعی و فرهنگی گستردهای دارد که سالها است نمود و بروز پیداکرده است و بخشی از ریشه اعتراضات فعلی را نیز میتوان در نابرابری درآمدی و فقر و متراکم شدن ثروت در بخشی کوچکی از جامعه جستوجو کرد که همسو شدن آن با خواستههای اجتماعی منجر به خشم شده است.
دهک ششمیها هم کمدرآمدند
این کارشناس اقتصاد توسعه در خصوص جایگاه طبقه متوسط در تقسیمبندی دهکها گفت: «طبقه متوسط طبق محاسبات و برآوردها بهشدت لاغر و کوچکشده است و حتی میتوان تا دهک ششم را در دهک درآمدی پایین تلقی کرد و از بین رفتن طبقه متوسط تبعات اجتماعی بلندمدت نگرانکنندهای خواهد داشت. افقه در خصوص تبعات گستردگی فقر در جامعه گفت: فقر یک عامل بازدارنده برای رشد و پیشرفت اقتصادی است و فاصله طبقاتی کارایی و مشارکت در فرایند توسعه را مختل میکند. فقر از جنبههای مختلف بر رشد اقتصادی تأثیر میگذارد؛ یکی از جنبه تأثیر بر رشد فکری و جسمی کودکان است که به دلیل تغذیه نامناسب در دوره کودکی و عدم تأمین نیازهای لازم در میانمدت و بلندمدت رخ میدهد و افراد نمیتوانند در فرایند توسعه مشارکت داشته باشند و از طرف دیگر احساس تبعیض و نارضایتی منجر به کاهش بهرهوری افراد خواهد شد و عملاً بهرهوری لازم مانند یک فرد در شرایط عادی را از بین خواهد برد و چه به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم گسترش فقر بر کاهش رشد اقتصادی و نابرابری به صورت یک دور باطل اثرگذار خواهد بود.