«تورم مستمر و بالا در ایران باعث شده حساسیت بالایی نسبت به این شاخص اقتصادی در کشور وجود داشته باشد، اما عدم شناخت دقیق و صحیح آن باعث بروز تناقضها و سوء برداشتهایی در بین مردم شده است.»
سعید مسگری:اقتصاد ایران در نیم قرن اخیر همواره تورمهای بالا را تجربه کرده است به طوری که میانگین تورم پنجاه سال اخیر حدود بیست درصد بوده است. این تورم بالا سبب شده است مردم نسبت به تورم و نرخ اعلامی برای آن حساس باشند. توجه مردم به نرخ تورم با وجود عدم شناخت دقیق از این شاخص سبب شده است باورهای غلطی درباره آن شکل گیرد. در اینجا تلاش میکنیم به بیان نحوه محاسبه شاخص تورم و یکی از باورهای نادرست پیرامون آن بپردازیم.
برای شروع بحث به این سوال توجه کنید. دوازده عدد در اختیار داریم و میانگین آنها را محاسبه میکنیم. سپس یکی از این اعداد را دو برابر میکنیم و میانگین را مجددا محاسبه میکنیم. میانگین جدید چند برابر میانگین قبلی خواهد شد؟ جواب ساده است. اگر از بین دوازده عدد یک عدد را دو برابر کنیم میانگین دوازده عدد، تنها به اندازه یک دوازدهم عددی که دو برابر شده افزایش خواهد یافت. یک باور غلطی که در اکثر مردم و حتی اقتصادخواندهها وجود دارد این است که افزایش تورم باید به همان اندازه افزایش قیمتها باشد. مثلا اگر قیمتها دو برابر شود تورم نیز باید صد درصد شود. وقتی این باور محقق نمیشود و مردم مشاهده میکنند تورم اعلامی افزایش شدیدی نداشته است آمار اعلامی را زیر سوال میبرند و آن را نادرست و ساختگی قلمداد میکنند.
ظاهرا استدلال این افراد درست است. زیرا افزایش قیمتهایی که آنها حس میکنند متناسب با تورم اعلامی نیست. یعنی تورم رسمی تنها نشان دهنده بخش کوچکی از افزایش قیمتهایی است که مردم در زندگی خود حس میکنند. دلیل این مشکل و تناقض برداشت نادرستی است که از شاخص تورم وجود دارد و شناخت صحیحی از آن در جامعه وجود ندارد. تورمی که بهصورت رسمی اعلام میشود همان تورم دوازده ماهه (سالانه) است که نشان دهنده میزان افزایش میانگین دوازده ماهه شاخص قیمتها نسبت به میانگین دوازده ماه قبل شاخص قیمتها است. یعنی تورم اعلامی میانگین دوازده ماه اخیر قیمتها را در نظر میگیرد و رشد آن را نشان میدهد و نه صرفا قیمتهای اخیر را.
وقتی به یکباره قیمتها بالا میرود تنها شاخص قیمت ماه اخیر افزایش پیدا میکند و شاخص قیمتها در یازده ماه قبل ثابت باقی میماند. دقیقا همان اتفاقی که در سوال ابتدایی پرسیده شد رخ میدهد. یعنی اگر تمام کالاها هم قیمتشان دو برابر شود میانگین دوازده ماهه تنها به اندازه یک دوازدهم شاخص قیمتهای ماه آخر افزایش پیدا میکند. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم با دو برابر شدن قیمت همه کالاها، تورم بلافاصله صد درصد شود. یک سال طول خواهد کشید تا شاخص همه ماهها دو برابر شود و تورم یک ساله به صد درصد برسد. البته تورم صد درصدی و دوبرابر شدن همه کالاها را برای مثال و فهم بهتر موضوع گفتیم و درحقیقت همه کالاها دو برابر نشدهاند و نخواهند شد.
در جمعبندی میتوان گفت با توجه به ماهیت شاخص تورم، افزایش قیمتها بصورت سریع در آن نمود پیدا نمیکنند و اگر جهش قیمتها رخ دهد یک سال طول خواهد کشید تا اثر این جهش به طور کامل بر تورم اعلامی نمود پیدا کند. لذا نباید انظار داشت تورمی که ما احساس میکنیم برابر و یا متناسب با تورمی باشد که اعلام میشود و تناقض این دو به معنای نادرست بودن تورم رسمی نیست بلکه به دلیل ماهیت شاخص تورم سالانه و نحوه محاسبه آن است. البته افزایش قیمتها اثر سریع خود را بر تورم نقطه به نقطه میگذارد و بوسیله این نوع تورم میتوان افزایش قیمتها را بصورت لحظهای رصد کرد. زیرا تورم نقطه به نقطه افزایش قیمتها در ماه اخیر را نسبت به ماه مشابه قبل نشان میدهد و میتوانیم بررسی کنیم سطح عمومی قیمتها نسبت به زمان مشابه سال قبل چقدر تغیییر کرده است. این نوع تورم برخلاف تورم سالانه که مورد توجه همه قرار دارد، افزایش قیمتها را کند و با تاخیر نشان نمی دهد.
در کشور ما شاخص دیگری برای تورم نیز محاسبه میشود که تورم ماهانه نام دارد. در تورم ماهانه افزایش قیمتها در هر ماه نسبت به ماه قبل محاسبه میشود. یعنی تورم ماهانه نشان میدهد که در هر ماه نسبت به یک ماه قبل چقدر قیمتها افزایش یافته است. این شاخص نیز میتواند بصورت دقیقی افزایش لحظهای قیمتها را نشان دهد. باید توجه داشت که شاخص اصلی تورم همان تورم سالانه (دوازده ماهه) است. تورم نقطه به نقطه و ماهانه از ابداعات داخلی ما است و در سایر کشورها محاسبه و اعلام نمیشود. تورم سالانه نیز دارای ماهیت خاصی است که میانگین دوازده ماه از سال را در نظر میگیرد و نمیتواند افزایش دفعی قیمتها را به سرعت انعکاس دهد. برای انکه از شاص تورم درست استفاده کنیم و درباره آن دچار تردید و سوء برداشت نشویم باید به ماهیت و نحوه محاسبه آن توجه داشته باشیم.