آقای احمدینژاد همانند آقای ترامپ یک پدیده است و دشمنان و دوستان خاص خود را دارد.
رضا بردستانی: یک تحلیلگر مسائل سیاسی نزدیک به اصولگرایان به آفتاب یزد میگوید: « فارغ از دخالت و تصمیم نهایی شورای نگهبان در رد یا تایید صلاحیت محمود احمدینژاد؛ وی خصوصیتی دارد که کسانی که نخواهند به نظام رای دهند قطعاً به ایشان رای خواهند داد!»
حسین کنعانی مقدم به این نکته نیز اشاره میکند که: «اگر رئیس دولتهای نهم و دهم در همین مسیری که پیش روی خود قرار داده گام بردارد رنوشتی شبیه بنی صدر در انتظار او است چون شباهتهای نگرانکننده ای بین این دو وجود دارد؛ هر دو رئیس جمهور بودهاند و هر دو از آراء بالای مردمی برخوردار اما در میر درستی گام برنداشتند!»
احمد بخشایش اردستانی استاد دانشگاه و نماینده مجلس نهم اما معتقد است:«احمدینژاد حتی اگر خوشش نیز نیاید که شاید نیاید، شخصیتی همچون ترامپ دارد یعنی او نیز چون رئیس جمهور سابق آمریکا یک پدیده است.»
وی ادامه میدهد: «این دو ـ ترامپ و احمدینژاد ـ فارغ از مسائل اخلاقی، از لحاظ هنجاری و سبک کاری، یکی هستند و میتوانند جامعه را دو قطبی کنند به تعبیری روشن تر؛ به خوبی میتوانند دشمن را منکوب کنند و نیز دشمن را علیه خودشان تهییج و
تحریک کنند.»
> احمدینژاد؛ میآیم اگر…!
اگرچه محمود احمدینژاد گفته: «احساس وظیفه کنم کاندیدا میشوم.» اما احمد زیدآبادی در یادداشتی با عنوان «احمدینژاد و انتخابات»، علاقمندی احمدینژاد به ریاست جمهوری را بیش از علاقه طفل شیرخوار به پستان مادر تعبیر کرده است! اما تاکید کرده،«عبور شتر از سوراخ سوزن آسانتر از عبور احمدینژاد از صافی نظارت استصوابی شورای نگهبان است». زیدآبادی معتقد است:«احمدینژاد از غربال شورای نگهبان بگذرد، به راحتی رای میآورد! چون به چهرهای تبدیل شده است که با نادیده گرفتن کلیشههای رفتاری مقامهای رسمی، میتواند در مقام ریاست جمهوری، نهادهای حاکم را به چالش طلبیده و اوضاع را از بنیاد دگرگون کند!» در همین حال، اگرچه رئیس دولتین نهم و دهم، کاندیدا شدن را منوط به «احساس وظیفه» کرده اما این را نیز گفته که:« یکنفر را در ایران پیدا کنید که بگوید احمدینژاد از من خواسته است که او را تبلیغ کنم، من هرگز این کار را نکرده ام.»
> شکست در میدان ۷۲
در مقابل این ادعا اما برخی نوشته اند:« در شرایطی که طی دو هفته گذشته احمدینژاد و حامیانش تبلیغات سنگینی را در فضای سیاسی و شبکههای اجتماعی جهت راهاندازی کمپین درخواست از احمدینژاد برای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ تدارک دیده بودند، برنامه نهایی آنان برای گردهم آیی در ۲۲ بهمن با شکست مواجه شد. حامیان احمدینژاد که طی تبلیغات فراوان تلاش داشتند تا در ۲۲بهمن جمعیت زیادی را برای دیدار با احمدینژاد به میدان ۷۲ آورده و رئیس دولتهای نهم و دهم رسماً اعلام کاندیداتوری نماید، تنها با حضور ۲۰۰ تن از سراسر کشور روبرو شدند. پس از عدم استقبال از این برنامه انتخاباتی، محمود احمدینژاد از حضور در میان مردم و اعلام کاندیداتوری صرفنظر کرده و برادر خود را برای تشکر از افراد حاضر در میدان ۷۲ میفرستد.»
> نامهای که مصرف تبلیغی – انتخاباتی دارد
محمود احمدینژاد بازهم دست به نامه نگاری زده است؛ این بار اما مقصد پاستور و شخص حسن روحانی است، نامهای که اگرچه گلایهمندانه و برای تشریح یک ماجرا است که هنوز صحت و سقم آن را نمیدانیم اما ادبیات نامه به گونهای تنظیم شده که تا ۲۴ ساعت بعداز انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ کاربرد و تاثیر میتواند داشته باشد. اگرچه نامه برای انتشار کامل دارای اگر و اماهایی است اما چنین به نظر میرسد که محمود احمدینژاد، خود را برای رد صلاحیت احتمالی و صحنه سازیهای بعدی در حال آماده کردن است و چنین استنباط میشود که رئیس دولتین نهم و دهم از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، دستاوردهایی بالاتر از رسیدن به پاستور
مدنظر دارد!
> هیچ جناحی هوادار احمدینژاد نیست!
کنعانی مقدم در گفتگو با آفتاب یزد پیرامون آمدنها و نیامدنها و موضوع احمدینژاد اظهار میدارد:«ابتدا باید ببینیم پایگاه و جناح سیاسی آقای احمدینژاد کجا قرار دارد؟»
وی ادامه میدهد: «تا جایی که بنده اطلاع دارم هیچ کدام از
جناحهای سیاسی تمایلی به حضور آقای احمدینژاد در انتخابات ندارند اگر ایشان به صورت مستقل میخواهد حضور پیدا کند میتواند ثبتنام کند اما بعید میدانم شورای نگهبان با توجه به عملکرد ۸ساله و پس از آن، حتی صلاحیتهای عمومی ایشان را تایید کند اما این که ایشان در انتخابات آینده میتواند به عنوان بازیگر صحنه حضور داشته باشد و از کاندیدای خاص حمایت کند، این امکان وجود دارد و باید دید آیا اقبال عمومی نسبت به اینکه ایشان نامزد در سایه داشته باشد وجود دارد یا خیر.»
> بازی خراب کنِ قابلی است!
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه میدهد:«با توجه به اینکه عملکرد ایشان از بعد دوران ریاست جمهوری شان چندان مورد حمایت جناحهای سیاسی نیست بیشتر به عنوان بازیکنی که در صحنه حضور دارد اما به این معنی که بازی بلد نیست اما بازی خراب کردنش حرف ندارد، خواهد بود. یعنی بخواهد بازی انتخابات را تحت تاثیر خودش قرار دهد.» کنعانی مقدم تاکید میکند:« بعید است به عنوان نامزد حائز اهمیت در انتخابات حضور داشته باشد.»
حسین کنعانی مقدم در ادامه اظهار میدارد:« احمدینژاد بیشتر دوست دارد یک سلبریتی سیاسی باشد و نامه نگاریهایی که اکنون با کشورها و شخصیتهای مختلف از جمله آقای بایدن، آقای پوتین و دیگران انجام میدهد میخواهد از رزومه سابق خود به عنوان رئیس جمهوری بیشتر برای دیده شدن و سلبریتی شدن استفاده کند این در حالی است که کشور مدیر اجرایی میخواهد که بتواند همه جناح سیاسی کشور را وارد عرصه خدمت کند. بعید میدانم کسی حاضر باشد در تیم آینده وی حضور فعالی داشته باشد. برخلاف مسائلی که مطرح میشود طرفداران زیادی دارد، در عرصه اجرایی کشور کاملا تنها است.»
تحلیلگر سیاسی اصولگرا در پایان و در واکنش به این موضوع که چنانچه احمدینژاد بخواهد خط قرمزهای بیشتری را نادیده انگارد خاطرنشان میکند:«اگر بخواهیم مشابهت سیاسی درست کنیم فکر میکنم رفتاری که بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور ایران انجام داد و با انحرافی که انجام داد و با عبوری که از انقلاب کرد اکنون حال و روزش را میبینیم که در فرانسه چگونه به سر میبرد. پس چنانچه احمدینژاد بخواهد در همین مسیر طی طریق کند به نظر میرسد جا پای آقای بنی صدر خواهد گذاشت و مشکلاتی که بنی صدر ایجاد کرد ممکن است ایشان هم ایجاد کند اما باید ببینیم که اقبال عمومی و مردم از چنین چهرههایی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده چقدر میتواند باشد.»
> احمدینژاد یک پدیده است مثل ترامپ
احمد بخشایش اردستانی استاد جامعه شناسی سیاسی دانشگاه و نماینده اسبق مجلس در تحلیل رفتارها و مواضع شبه انتخاباتی محمود نژاد به آفتاب یزد میگوید:«آقای احمدینژاد همانند آقای ترامپ یک پدیده است و دشمنان و دوستان خاص خود را دارد.»
بخشایش اردستانی ادامه میدهد:«آقای ترامپ در آمریکا اکنون به شدت جمهوری خواهان را تحت تاثیر قرار داده، هشتاد درصد جمهوری خواهان تابع او هستند و در ذهن شان جا افتاده که انتخابات فسادآمیز بوده و نمیشود این مسئله را از ذهن مردم درآورد و هیچ جمهوری خواهی جرات نمیکند در سنای آمریکا رای به استیضاح او دهد چون در آینده فردی که رای دهد دچار مشکل میشود.»
این استاد دانشگاه میافزاید:«آقای احمدینژاد هم همین سبک را دارد. فارغ از مسائل اخلاقی از لحاظ هنجاری و سبک کاری این دو یکی هستند و میتوانند جامعه را دو قطبی کنند به خوبی میتوانند دشمن را منکوب کنند و دشمن را علیه خودشان تهییج و تحریک کنند ضمن آن که محمود احمدینژاد، طرفداران خاص
خودش را دارد.»
> احمدینژاد در دوران ۸ ساله کارکارستانی نکرد
نماینده مجلس نهم ضمن عادی قلمداد کردن تلاش احمدینژاد برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اظهار میدارد:« طبیعت قدرت اقتضا میکند و تمامی روسای جمهور گذشته برای حضور در انتخابات گام برداشتند. آقای احمدینژاد هم یک بار ثبت نام کرد احتمالا این دوره هم خواهد آمد. او سختی کشیده است و علی رغم اینکه کنار گذاشته شد و در تلویزیون مشاهده نشد اما عدهای از مردم به او اقبال نشان دادند. دلیل هم این نیست که مثلا او کاری کرده باشد در دوره ۸ ساله ایشان هم کار کارستانی انجام نشد ولی چون دکتر روحانی و تیمش در ۴ سال دوم معیشت مردم را بد مدیریت کردند مردم به گذشته بازگشتند.»این استاد دانشگاه گفت:« بعید میدانم احمدینژاد تایید صلاحیت شود.»
توضیحات وزارت کشور در خصوص مطالب مطرح شده در نامه نگاری به رئیس جمهور
در پی انتشار نامهای منسوب به رئیس جمهور محترم سابق که واجد اطلاعات خلاف واقع و تعابیر غیر صحیح، از جمله تشکیل ستادی در وزارت کشور برای برخورد با یک تجمع فاقد مجوز در روز ۲۲ بهمن در شرق تهران است، روابط عمومی وزارت کشور، نکاتی را در شش محور، برای آگاهی اصحاب شریف رسانه و تنویر افکار عمومی اعلام کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت کشور، متن کامل این توضیحات بدین شرح است:
باسمه تعالی
نظر به انتشار نامهای منسوب به رئیس جمهور محترم سابق که واجد اطلاعات خلاف واقع و تعابیر غیر صحیح، از جمله تشکیل ستادی در وزارت کشور برای برخورد با یک تجمع فاقد مجوز در روز ۲۲ بهمن در شرق تهران است، نکات ذیل برای آگاهی اصحاب شریف رسانه و تنویر افکار عمومی اعلام میشود:
۱. وزارت کشور به عنوان یک دستگاه ملی و حاکمیتی، در عرصههای مختلف، مسئولیتهایی هم چون مدیریت سیاست داخلی و امنیت داخلی کشور، سیاستگذاری کلان و نظارت بر اجرای سیاستها و دستورالعملها در زمینههای گوناگون را مبتنی بر شرح وظایف و حدود اختیارات مصرح قانونی بر عهده دارد؛ مبتنی بر این امر، اساسا سطح اقدامات میدانی و عملیاتی اعلام شده در نامه یادشده، نازلتر از سطح برنامه ریزی و تصمیمگیری وزارت کشور است و به نظر میرسد، وصول اطلاعات غلط و سوگیرانه با انگیزههای احتمالا سیاسی و جناحی، این نسبتهای خلاف واقع و ادعاهای خلاف صحت را موجب شده است.
۲. بر اساس مقررات قانونی جاری در کشور، صدور مجوز قانونی برای تشکیل تجمعات، منوط بر پذیرش مسئولیت تجمع از سوی تشکلهای مختلف دارای مجوز از جمله یکی از بیش از ۱۲۰ حزب قانونی و رسمی کشور است. بدیهی است در فقدان این مسئولیت پذیری، امکان مدیریت و نظم بخشی به تجمعات منتفی بوده و زمینه برای سوء استفاده جریانهای موج سوار و وقوع حوادث مخل آرامش، همواره فراهم خواهد بود.
۳. پذیرش قانون و تمکین در برابر فرایندهای قانونی، از اصول اساسی و لوازم بدیهی توسعه و بسط مردم سالاری و آزادیهای قانونی است و بیتوجهی به قوانین و مقررات کشور، نتیجهای جز هرج و مرج و بیقانونی نخواهد داشت. بر همین اساس، در قوانین مرتبط، برگزاری تجمعات سیاسی، دارای فرایندهای مشخص است که لازم است به دور از جریان سازیها و فضا آفرینیهای سیاسی و جناحی، از سوی همگان مراعات شود.
۴. در خصوص تجمع مورد اشاره در نامه اخیر ارسال شده برای رئیس محترم جمهور، مطلقاً، درخواستی به فرمانداری و یا استانداری تهران واصل نشده و بالطبع، مجوزی هم صادر نشده است.
۵. علیرغم فقدان ارائه هرگونه درخواست و بالطبع، عدم صدور هرگونه مجوز برای تجمع مورد اشاره، بر خلاف ادعای مطرح شده، مدارای قانونی اعمال شده و ضمن کنترل و مراقبت لازم، برخورد سخت و خشنی از سوی عوامل نظم و امنیت، اعمال نشده و لازم است مستندات ادعای مطرح شده مغایر با این رویکرد کلی، به مراجع ذیربط، ارائه شود.
۶. در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی که بیش از هر زمان دیگری، تداعی بخش وحدت و انسجام ملی است، عدم استقبال مخاطبان از یک تجمع فاقد مجوز؛ علیرغم تبلیغات چند روزه مجازی، بیش از هر چیز، بیانگر عدم اقبال عمومی به رویکردهای غیراصیل و غیرسازنده در عرصه سیاست است و فروکاستن ریشه این عدم اقبال به ادعاهای خلاف واقعی نظیر تشکیل یک ستاد موهوم در یک وزارتخانه، نمیتواند جبرانکننده این «عدم اقبال» باشد و یا منجر به «دیده شدن» شود.