در دنیای امروز مدیریت صحیح نخبگانی (به عنوان شاخه ای منفرد و بسیار تخصصی به منظور شناسایی، پرورش و به کار گیری آنها) از عوامل مهم موفقیت در توسعه علمی، فناوری، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به شمار می رود.
کشورهای جهان مدرن برای اینکه در بلندمدت از نظر اقتصادی پایدار و در مسیر توسعه دائمی باشند، باید بتوانند استعدادها را پرورش دهند و شرایطی را برای فعالیت کارآمد آنها در داخل کشور ایجاد کنند.
در پایان قرن بیستم و در قرن بیست و یکم، رویکرد انسان محوری برای ارزیابی توسعه اقتصادی کشورها در اقتصاد جهانی، با تکیه برعلم و نظریه پردازی های جدید، روند و شکل نوینی به خود گرفت.
این رویکرد مبتنی بر اهمیت مردم به عنوان موتور محرکه اصلی توسعه اقتصادی کشور است.
بسیاری از محققان بر این باورند که یکی از دلایل اصلی تمایز اقتصادی کشورها در جهان امروز، توزیع نابرابر مردم در فضای جغرافیایی جهان و نحوه استفاده آنها از نخبگان و استعداد های برتر است. در واقع سرمایه اصلی کشورها مردم، توانایی ها، استعداد های آنها و مهم تر از همه جمعیت نخبگانی فعال و کارآمد آن کشور است.
در حقیقت مردم، معدن استعدادهای برتر و استعدادهای برتر منبع خبرگان و نخبگان هستند. زیرا این مردم هستند که قوای نظامی، کارکنان بخش سلامت، کارگران واحدهای صنعتی و سایر بخش های یک کشور را تشکیل می دهند. در این میان هرچه میزان جمعیت نخبگانی فعال و کارآمد بیشتر باشند یک کشور مسیر توسعه و پیشرفت را بهتر و سریع تر طی می کند، و صد البته برای تحلیل و کالبد گشایی این مفهوم دلایل متنوع و قابل تاملی وجود دارد.
برای مثال، در اپیدمی کرونا این نخبگان پزشکی بودند که عبور از این ورطه دشوار را با فداکاری کادر درمان، تلاشهای حوزه دارویی، صف و ستاد پزشکی و ساخت واکسن های ضدکرونا تسهیل کردند. در حقیقت نخبگان سکان دار حرکت واحد های تولیدی و خدماتی و دفاعی می باشند، که در حیطه تخصصی خود مشغول به کار هستند.
بنابر این می توان گفت استعداد انسانی اکنون به طور فزاینده ای توسعه اقتصادی یک کشور را تعیین می کند و نقش استعدادها و نخبگان بر اهمیت منابع طبیعی و سرمایه فیزیکی غلبه دارد. بطوریکه اگر یک کشور فاقد نخبگان فعال و کارامد به عنوان بهره بردار کاردان و کارآمد باشد، داشتن سرمایه های طبیعی چندان کمکی به اقتصاد، رفاه و پیشرفت آن کشور نخواهد کرد، حتی به احتمال بسیار درگیر مشکلات و نامعادلات متنوع و بلکه مخاطره آمیزی خواهد شد. چراکه چنین کشوری یا مورد مطامع گوناگون قرار می گیرد، و یا افراد ناکارامد این سرمایه ها را حیف و میل می کنند.
صد البته به گواهی تاریخ، قرون و اعصار، بسیار شاهد نمونه هایی از چنین سناریوها بوده است. بنابراین، کشورهای جهان مدرن برای اینکه در بلندمدت از نظر اقتصادی پایدار و در مسیر توسعه دایمی باشند، باید بتوانند استعدادها را پرورش دهند و شرایطی را برای فعالیت کارآمد آنها در داخل کشور ایجاد کنند.
در اقتصاد دانش محور امروزی، یافتن و حفظ نخبگان و کارآمدسازی آنها پیش از ورود به چرخه خدمت به کشور اولویت اصلی است. افراد با استعداد به دنبال فرصتهایی برای رشد هستند، و به کشورها و سازمان هایی سرازیر میشوند که فرصتهای فراوانی برای این کار فراهم میکنند.
یک راه موثر برای جذب و حفظ استعدادها ایجاد محیطی امن و زیست بومی از هر نظر قوی است، که افراد با استعداد بتوانند در آن رشد کنند. اگر شرکتها، نهاد ها و سازمان ها واقعاً در مورد جذب، حفظ و توسعه استعدادهای باکیفیت، جدی هستند، باید خود را بهعنوان پلتفرمها (سکوهای) رشد استعدادها ببینند، که در آن افراد بتوانند سریعتر از شرایط و محیطهای دیگر توانایی های خود را به منصه ظهور و کاربری برسانند.
این به نوبه خود می تواند یک چرخه خود تقویت کننده ایجاد کند؛ زیرا نخبگان فرصت های بیشتری برای رشد ایجاد می کنند. برای تبدیل شدن به بستری برای توسعه استعدادها، باید به گونه ای کلی نگر، در مورد ادغام محیط های فیزیکی و مجازی، و همچنین سیستم های مدیریتی که به ایجاد انگیزه، سنجش و توسعه استعدادها کمک می کند، فکر کرد.
در دنیای امروز مدیریت صحیح نخبگانی (به عنوان شاخه ای منفرد و بسیار تخصصی به منظور شناسایی، پرورش و به کار گیری آنها) از عوامل مهم موفقیت در توسعه علمی، فناوری، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به شمار می رود. رشد تمامی فاکتورهای مرتبط، در گرو رشد فردی و اجتماعی جامعه است، تا به مصداق جامعه منبع نخبگانی، پتانسیل فردی و اجتماعی نخبگان زودتر و با کیفیت هوشمندانه تری به تراز کارآمدی و حداکثری برسد.
*رئیس بنیاد نخبگان استان کرمانشاه