هرچند که رییس بانک مرکزی گفته بود که «باید مراقب قیمت ریال باشیم نه دلار» که حرف بسیار عجیبی است. در چنین شرایطی که کمتر از سهماه قیمتها حدود ۵۰درصد تغییر داشتند، چگونه به مغازهداران و تولیدکنندگان بگوییم که قیمت را ثابت نگه دارند
به گزارش اقتصاد گستر شمال ،شهریار شفیعی*جاماندن کسبه و تولیدکنندگان از بازار پدیدهای است که در اقتصاد تورمی رخ میدهد. به این مفهوم که فرض کنید بهای یک محصولی ۱۰۰هزار تومان است و تولیدکننده یا مغازهدار آن را ۱۲۵هزار تومان میفروشد. در اینجا تولیدکننده براساس اسناد مالی ۲۵هزار تومان سود کرده اما آنچه در عمل رخ میدهد این است که فرد اگر بخواهد آن محصول را دوباره تولید کند یا بخرد به دلایل مختلف اقتصادی باید آن را با قیمت بیشتری خریداری کند.
کسبه و تولیدکننده هم مجبور است این کار را انجام دهد اما به مرور زمان این فرد از بازار عقب میماند. البته که دوباره با قیمت بیشتری خریداری میکند و سود خود را به دست میآورد اما زمانی که کنشگران اقتصادی این کار را چندبار انجام دهند، شاهد این هستند که سرمایه در گردش آن کوچکتر میشود. بنابراین کسبه یا تولیدکننده ظاهرا روی کاغذ سود کرده اما باطنا ضعیفتر شده و مدام مجبور است تا سرمایه در گردش خود را تزریق کند که از بازار عقب نماند.
حال فرض کنید تولیدکننده و مغازهداران در این شرایط با پدیدهای مانند افزایش نرخ بنزین هم روبهرو شوند. افزایش قیمت بنزین فقط خود بنزین را شامل نمیشود و بر باقی حوزهها تاثیرگذار است و شوک عجیبی را به اقتصاد وارد میکند. به این دلیل که بخش بزرگی از اقتصاد بحث حملونقل و پخش است. بر همین اساس تولیدکنندگان و کسبهها به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی از فروش کالاهای خود خودداری میکنند. به این دلیل که ترس آن را دارند تا با همان قیمتی که فروختند، نتوانند دوباره خریداری کنند و در نتیجه رکود اقتصادی که مساله اصلی جامعه است، تشدید میشود. اقتصاد ایران سالهای سال است که هم تورم و هم رکود را تجربه میکند.
اینکه در داخل اقتصاد کشور هم تورم و هم رکود وجود داشته باشد یک پدیده عجیبوغریب است که باعث ایجاد التهاب و ترس در جامعه میشود و تمام معاملهگران را از ادامه کار منصرف میکند. بنابراین اگر بخواهیم بیطرفانه وضعیت اقتصاد را تحلیل کنیم خواهیم دید که کسبه و تولیدکنندگان ما مدام دچار یک نوع هراس هستند که آیا از بازار عقب میمانند یا خیر؟ ادامهدار شدن این ماجرا باعث میشود شهروندان ما هم برای تامین مصرف عادی کالای پرمصرف خود استرس زیادی را تجربه کنند. بنابراین در اینجا پرسش اصلی برای تولیدکنندگان و مغازهداران این است که کالای خود را با چه قیمتی بفروشیم که در حاشیه امن باشیم؟ پاسخ به این پرسش بسیار سخت است؛ به این دلیل که اگر بگوییم کالا را به قیمت بیشتری عرضه کنند اول از همه با مبانی ارزشی و اخلاقی سازگار نیست و کسب درآمد از این طریق به گونهای حلال نیست. از طرفی اگر قیمتها را مدام افزایش دهند در حوزه رقابت دچار یک عقبماندگی میشوند، اما از سوی دیگر باید به تولیدکنندگان و مغازهداران حق داد. تولیدکننده اگر قیمتها را افزایش ندهد نمیتواند به فعالیت خود ادامه دهد.
ملاحظه بفرمایید که در بازار غیررسمی در دیماه سال گذشته قیمت دلار حدود ۵۰ هزار تومان بود که در همین چند روز پیش به حدود ۷۰هزار تومان رسید. هرچند که رییس بانک مرکزی گفته بود که «باید مراقب قیمت ریال باشیم نه دلار» که حرف بسیار عجیبی است. در چنین شرایطی که کمتر از سهماه قیمتها حدود ۵۰درصد تغییر داشتند، چگونه به مغازهداران و تولیدکنندگان بگوییم که قیمت را ثابت نگه دارند و از خرید مجدد کالا ترسی نداشته باشند. در نهایت با چنین وضعیتی تولیدکننده با ترس، افزایش قیمت را عملی میکند.
این پدیده بهگونهای شده که اقتصاد کشور به غیر از معضلات ساختاری که سالیان سال با آن درگیر بوده، ذهن بسیاری از کنشگران اقتصادی را به خود جلب کرده و آن این است که ما با چه قیمتی بفروشیم که از بازار عقب نمانیم. در اینجا مسوولان باید به این داستان توجه کنند و متوجه پیامدهای تصمیمشان باشند. اگر به این موضوع دقت نشود هزینههای بسیار سنگینی را به تولیدکنندگان و اقتصاد آسیبدیده ایران وارد میکند و دود آن هم به چشم مردم میرود و باعث ایجاد ترس و نگرانی در جامعه میشود.
* رییس هیات علمی آکادمی برند ایران