مصادف با نهم ربیع الاول
گروه: مذهبی
تاریخ: ۰:۱۹ :: ۱۳۹۷/۰۸/۲۶
چگونگی انتقال امامت به امام زمان (عج)

حضرت مهدی (عج) بلافاصله پس از شهادت پدر بزرگوارشان در سن ۵ سالگی به امامت رسیدند و شبهات و روایات بسیاری درباره ایشان وجود دارد، که در زیر به آن‌ها پاسخ داده شده است.

سرویس مذهبی اقتضاد شمال:نهم ربیع الاول برای ما آغاز امامت و اول راه برای رسیدن به مدینه النبی و آن جامعه آرمانی است که همه ائمه اطهار (ع) نوید آمدن منجی بشیریت را داده اند. آغاز امامت هرکدام از ائمه معصوم (ع) پس از شهادت امام پیشین خود تعیین می شد، در این باره هم بلافاصله پس از شهادت امام حسن عسکری (ع) امامت از ایشان به حضرت ولی عصر (عج) منتقل شد. اما این اتفاق در خفا بود. چراکه حکومت وقت در تلاش برای نابودی حضرت بودند تا با تدابیر شدید امنیتی فرزند امام حسن عسکری (ع) را از بین ببرند، به همین منظور حضرت مهدی (عج) بعد از به دنیا آمدنشان در خفا قرار داشتند و تنها خانواده و اصحاب نزدیک حضرت با ایشان در رفت و آمد بودند.

براساس این گزارش و اسناد تاریخی که وجود دارد، حضرت مهدی (عج) بلافاصله پس از شهادت پدرشان در سن ۵ سالگی به امامت رسیدند. تا آن زمان هیچ از مردم عام شاهد حضور حضرت نبودند، تا وقتی که امام حسن عسکری (ع) به شهادت رسیدند، حضرت از پس پرده بیرون آمدند و عبای عموی خود جعفر کذاب را گرفتند، خود را امام معرفی کردند و بر پیکر امام حسن عسکری (ع) نماز خواندند و ایشان را دفن کردند. و از میان مردم رفتند.

چگونگی انتقال امامت به امام زمان (عج)/


دیدگاه تاریخی


از دیدگاه رایج تاریخی، پس این رویداد باور به دوازده امام و اینکه امام دوازدهم همان مهدی موعود است بطور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافت. در مقابل جاسم حسین می‌گوید طبق شواهد احادیثی مبنی بر آنکه امام دوازدهم همان قائم موعود خواهد بود پیش از وفات حسن عسکری در سال ۲۶۰ ه‍جری قمری مطرح بوده‌است. به نظر می‌رسد مدتی طول کشید تا این نظریه به صورت نهایی خود برسد و پس از آن هم توجیه‌ها و تبیین‌های دینی گسترده‌ای در موردش ارائه شد. شیعیان با دو رویکرد حدیثی و کلامی به تبیین نظریهٔ غیبت برخاستند.کلینی ( ۳۲۹ ه‍جری قمری/۹۴۱ م). در احادیث باب غیبت کتاب اصول کافی که در خلال دوره سفرا (موسوم به غیبت صغری) گرد آورد و به موضوع غیبت و علت آن پرداخت. به‌خصوص نعمانی در کتاب الغیبه به تبیین نظریه غیبت از طریق احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحات «غیبت صغری» و «غیبت کبری» را به کار برد.

پس از وی ابن بابویه ( ۹۹۱–۹۹۲) در کتاب کمال الدین در خصوص گردآوری احادیث مربوط به امام دوازدهم و غیبت او کوشید. از دیگر سو، متخصصان علم کلام از جمله شیخ مفید ( ۴۱۳ هجری قمری /۱۰۲۳ میلادی)؛ و شاگردانش بخصوص سید مرتضی (۱۰۴۴–۱۰۴۵) به تدوین نظریات کلامی امامت جهت تبیین ضرورت وجود امام زنده در شرایط غیبت پرداختند. اعتقاد به امام غائب، برکات متعددی برای شیعیان تحت آزار و ستم داشت. از آنجا که امام غائب پتانسیل تهدید کمتری نسبت به یک امام حاضر داشت تنش‌ها با حاکمان سنی مذهب کاهش یافت. اعتقاد به ظهور امام غائب باعث شد که انتظار بتواند جایگزین چالش مستمر نظام سیاسی حاکم شود. امام غائب باعث عامل وحدت شیعیانی شد که پیش از آن، هر گروه، دور یکی از امامان حاضر گرد می‌آمدند و دچار انشقاق شده بودند. به علاوه اعتقاد به ظهور امام غایب به عنوان مهدی شیعیان را در تحمل شرایط دشوار یاری نموده و به آن‌ها امید آینده‌ای سرشار از دادگری داده است.

چگونگی انتقال امامت به امام زمان (عج)/

ماجرای سرداب

معتضد عباسی سپاهی را از بغداد به سامرا برای دستگیری حضرت مهدی (عج) فرستاد. یکی از مأموران به نام رشیق می‌گوید: وقتی سپاه معتضد وارد سامرا شد، به طرف سرداب، زیرزمینی که مدتی محل زندگی سه امام بزرگوار بود، هجوم آوردند. آن‌ها پشت درب سرداب، صدای تلاوت قرآن را از حضرت مهدی (عج) شنیدند. لشکر پشت در اجتماع کردند و فرمانده شان پیشاپیش آن‌ها ایستاده بود. ناگاه حضرت مهدی (عج) از راهی که به درب سرداب می‌انجامید آمد و از پیش روی لشکر عبور کرد و از نظر‌ها غایب شد. در این هنگام، فرمانده خطاب به سپاه گفت: وارد سرداب شوید و مهدی را دستگیر کنید! سپاهیان گفتند: مگر ندیدی که او از روبه روی تو عبور کرد. ما گمان کردیم تو او را دیده‌ای و، چون فرمانی ندادی، ما نیز حرکتی از خود نشان ندادیم. بدین ترتیب، امام عصر (عج) با قدرت اعجاز از گزند سپاه معتضد نجات یافت و غایب شد.


لزوم اعتقاد در عصر غیبت


چگونگی انتقال امامت به امام زمان (عج)/

امام جواد (ع) می‌فرمایند: «حضرت مهدی علیه السلام بعد از اینکه یادش از خاطره‌ها محو شد و بیشتر معتقدان به امامتش، از اعتقاد خود برگشتند قیام می‌کند». شیعیان آن حضرت باید در عصر غیبت، اعتقاد به وجود مبارک آن حضرت، تقوا و دین داری را سرلوحه اعمال خود قرار دهند؛ چرا که امام صادق (ع) می‌فرمایند: «صاحب الامر غیبتی خواهد داشت که هر کس در آن دوره بخواهد دین دار بماند، باید سختی‌هایی را به جان بخرد و دو دستی به دین خود بچسبد».

چگونگی انتقال امامت به امام زمان (عج)/


طول عمر امام زمان (عج)


بلندی عمر امام با در نظر گرفتن عمر‌های درازی که قرآن به آن‌ها اشاره شده و در کتاب‌های تاریخی نیز آمده نظیر عمر نوح (ع)، موضوع عجیب و پیچیده‌ای نیست.

در قرآن کریم آمده است: وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَهٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ؛ و به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم پس در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد تا طوفان آن‌ها را در حالى که ستمکار بودند فرا گرفت. (سوره عنکبوت، آیه ۱۴)

فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِین، لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛ و اگر او (حضرت یونس) از زمره تسبیح‏ کنندگان نبود قطعا تا روزى که برانگیخته مى‏شوند در شکم آن [ماهى] مى‌‏ماند. (سوره صافات، آیات ۱۴۳ و ۱۴۴)

تورات نیز در شرح زندگی پیشینیان به عمر‌های طولانی برخی از آن‌ها اشاره دارد: حضرت آدم ۹۲۰، شیث پسر آدم ۹۱۲، انوش پسر شیث ۹۰۵، لمک ۷۷۷ و حضرت نوح ۹۵۰ سال عمر کردند. فلاسفه اعتقاد دارند بهترین دلیل برای امکان چیزی، واقع شدن آن است.

ضمن اینکه بی تردید تأملی در کائنات و آنچه در اطراف ما قرار دارد، تأکیدی بر قدرت بیکران خالق هستی بخش است و پس شک نیست اینکه خداوند اراده کند بنده‌ای بسیار بیشتر از سایرین عمر کند، به هیچ عنوان غیرممکن، بعید و عجیب نیست.

چگونگی انتقال امامت به امام زمان (عج)/

احادیث ائمه اطهار (ع) درباره امام زمان (عج)

ـ. «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
المَهدِی طاووسُ أَهلِ الجَنَّهِ.
مهدی (ع) طاووس اهل بهشت است. (الشِّهاب فی‌الحِکَمِ و الآداب، ص. ١۶)

٢ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
افضلُ اَعمالٍ اُمّتی اِنتظارُ الفَرَج.
افضل اعمال امت من انتظار فَرَج و ظهور امام زمان علیه‌السلام است. (الشِّهاب فی‌الحِکَم و الآداب، ص. ١۶)

٣ـ «حضرت مهدی (عج)»:
اَکثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمال‌الدین، ج. ٢، ص. ۴٨۵)

۴ـ «مولی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)»:
اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.
همواره در انتظار (فرج و ظهور صاحب‌الزمان علیه‌السلام) باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید. (بحار، ج. ١۵، ص. ١٢٣)

۵ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
مَن ماتَ مِنکُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ کان کَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر می‌برد. (بحار، ج. ۵٢، ص. ١٢۶)

۶ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
مَن اَنکَرَ القائِمَ مِن وُلدی أَثناءَ غَیبَتِهِ ماتَ میتَهً جاهِلیهً.
کسی که قائم (مهدی) را که از فرزندان من است در دوران غیبتش مُنکِر شود، بر حالت جاهلیت قبل از اسلام از دنیا خواهد رفت. (منتخب‌الاثر، ص. ٢٢٩)

٧ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِکَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت.
اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی می‌کند تا قائم ما اهل بیت (علیه‌السلام) ظهور یابد. (منتخب‌الاثر، ص. ٢۵۴)

٨ـ «حضرت مهدی (عج)»:
فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِکُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخبارکُم.
ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست. (بحار، ج. ۵٣، ص. ١٧۵)
٩ـ «حضرت مهدی (ع)»:
اِنّی اَمانٌ لِأَهلِ اِلأرضِ کما أَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لِأَهلِ السّماء.
من برای اهل زمین أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند. (بحار، ج. ٧٨، ص. ٣٨)

١٠ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
المُنتَظِرُ لِلثّانی عَشَر کَالشّاهِرِ سَیفَهُ بَینَ یدَی رُسولِ الله صلی‌الله علیه و آله یذُبُّ عَنهُ.
کسی که در انتظار امام دوازدهمین خود به سر می‌برد همانند کسی است که در رکاب رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) شمشیر کشیده و از آن حضرت دفاع می‌نماید. (کمال‌الدین، ص. ۶۴٧)

١١ـ حضرت مهدی (ع):
إنّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم ولا ناسین لِذِکرِکُم و لَولا ذلِکَ لَنَزلَ بِکُم اللّأْواءُ وَاصطَلَکُمُ الأَعداءُ.
ما در رعایت حال شما هیچ کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم وگرنه محنت و دشواری‌ها شما را فرا می‌گرفت و دشمنان شما را از بُن و ریشه قلع و قمع می‌ساختند. (بحار، ج. ۵٣، ص. ٧٢)

١٢ـ حضرت مهدی (ع):
اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختم‌کننده راه اوصیا هستم و به وسیله من خدا بلا‌ها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع می‌نماید. (غیبت شیخ طوسی، ص. ٢۴۶)

١٣ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
یخرُجُ المَهدی و علی رَأسِه غَمامَهٌ فی‌ها مُنادٍ ینادی «هذا المَهدی خَلیفهُ اللهِ فَاتَّبِعوهُ»
زمانی که حضرت مهدی (ع) ظهور می‌کند ابری بالای سر دارد که در آن منادی ندا می‌کند «این مهدی خلیفه‌الله است، از او متابعت و پیروی کنید.» (بحار، ج. ۵١، ص. ٨١)

چگونگی انتقال امامت به امام زمان (عج)/

١۴ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
قَبْلَ قیامِ القائمِ (علیه‌السلام) خَمسُ علاماتٍ مَحْتُوماتٍ. اَلیمانی وَ السُّفیانی و الصَّیحَهُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکِیهِ وَ الخَسفُ بِالبَیداء.
پیش از ظهور حضرت قائم (علیه‌السلام) وقوع این پنج علامت حتمی است: ظهور یمانی (از یمن)، سفیانی (از شام)، صیحه و فریاد آسمانی، کشته شدن نفس زکیه (سیدی بزرگوار در مسجدالحرام) و فرو رفتن لشکر سفیانی در زمین بیداء (بیابان میان مکه و مدینه). (الزام‌الناصب، ج٢، ص. ١٣۶ ـ. بحار، ج. ۵٢، ص. ٢٠۴)

١۵ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
وَ قَتلُ غلامٍ مِن آلِ مُحمّدٍ عَلیهِمُ السلامُ بَینَ الرُّکنِ و المَقامِ اِسمُهُ محمدُبنُ الحَسَنِ «اَلنَّفسُ الزّکیهِ».
(از علائم نزدیک ظهور حضرت) جوانی از آل محمد (علیه‌السلام) به نام محمد بن الحسن «نفس زکیه» میان رکن حجر‌الاسود و مقام ابراهیم به شهادت می‌رسد. (بحار، ج. ۵٢، ص. ١٩٢)

١۶ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لَیسَ بَینَ قِیامِ قائِمِ آلِ مُحمدٍ علیهم السلام وَ بینَ قَتلِ النّفسِ الزّکِیهِ الاّ خَمسَ عَشَرَهَ لیلهً.
فاصله میان قیام قائم آل محمد (علیه‌السلام) و شهادت «نفس زکیه» تنها پانزده روز خواهد بود. (بحار، ج. ۵٢، ص. ٢٠٣)

١٧ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
قُداّمُ القائِمِ مَوتَتان: مَوتٌ احمرُ وَ موتٌ اَبیضُ حتّی یذَهَبَ مِن کُلِّ سبعهٍ خمسهٌ! اَلموتُ الأحَمرُ السَیفُ و المَوتُ اَلأَبْیضُ الطَاّعونُ.
پیش از قیام حضرت، دو نوع مرگ و میر خواهد بود: یکی مرگ سرخ و دیگر مرگ سفید آنچنان (سهمگین و هولناک) که از هر هفت نفر پنج نفر از بین خواهند رفت! مرگ سرخ با شمشیر (اسلحه) و مرگ سفید بیماری (همه‌گیر) طاعون است. (کمال‌الدین، ص. ۶۵۵)

١٨ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لایقومُ حتّی یقتَلَ الثُّلثُ و یموتُ الثُّلثُ و یبقَی الثُّلث!
قیام حضرت نخواهد بود تا زمانی که یک سوم مردم کشته شوند و یک سوم دیگر می‌میرند و تنها یک سوم باقی خواهند ماند! (بشارت‌الاسلام، ص. ١٧۵)

١٩ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
کَذَبً الوَقّاتون، إنّا اَهلُ بَیتٍ لانُوَقِّتُ.
دروغ می‌گویند کسانی که زمان ظهور حضرت را پیشگوئی می‌کنند. ما خاندان اهل بیت برای فَرَج حضرتش زمان معین نمی‌کنیم. (بحار، ج. ۵٢، ص. ١١٨)

٢٠ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
اذا خَرَجَ أَسنَدَ ظَهْرهُ اِلَی الکَعبهِ وَ اجتَمع له ثلاثُمِأَهٍ وَ ثَلاثَهَ عَشَرَ رجَلاً. فَأَوَّلُ ما ینطِقُ بِهِ هذِهِ الإیه «بَقِیهُ‌الله خیرٌلکُم اِنْ کُنتُم مؤمنین.»
زمانی که حضرت ظهور می‌کند به خانه کعبه تکیه می‌دهد و در خدمتش سیصد و سیزده نفر (یاران به تعداد لشکریان بدر) حضور پیدا می‌کنند. اول سخن حضرت آیه شریفه است: «بَقِیهُ‌اللهِ خیرٌلکُم اِنْ کُنتُم مُؤمنین». (اِعلام الوری، ص. ۴٣٣)

چگونگی انتقال امامت به امام زمان (عج)/

تفاوت مهدویت از دیدگاه اهل سنت

با توسعه دکترین مهدویت در نزد شیعیان، فقه سنت سعی کرده تا از اعتقاد به مهدی فاصله بگیرد. با وجود حمایت از اعتقاد به مهدی توسط بعضی محدثین مهم اهل سنت، اعتقاد به مهدی هیچگاه به عنوان مبانی اصلی فقه اهل سنت در نیامده‌است. در اعتقادات اهل سنت به مهدی اشاره شده‌است، ولی به صورت اندک. بسیاری از علمای مشهور اهل سنت مانند محمد غزالی از بحث کردن در مورد این موضوع اجتناب کرده‌اند. البته به گفته مادلونگ این اجتناب کمتر بخاطر عدم اعتقاد به مهدی و بیشتر (بگفته رضا اصلان بخشی) بخاطر برانگیختن شورش‌ها و جنبش‌های اجتماعی بوده‌است. هر چند همچنان بحث‌های شدیدی بین علمای سنی در خصوص نقش مهدوی و سیاسی وی وجود دارد. موارد استثنایی مانند ابن خلدون در کتاب مقدمه وجود دارد که آشکارا با اعتقاد به مهدی مخالفت می‌کند و تمام احادیث مربوط به مهدی را ساختگی می‌داند. در میان محدثین و علمایی که به مهدی پرداخته‌اند دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. در احادیثی در کتاب‌های اهل سنت مهدی همان عیسی مسیح است. در روایاتی دیگر حرفی از هویت فرد نیست یا گفته شده‌است که به همراه عیسی قیام می‌کند. همچنین مهدی از نسل حسین، نسل حسن یا فرزند حسن عسکری (ع)، امام یازدهم شیعه دوازده امامی، ذکر شده‌است.

طبق گفتهٔ ویلفرد مادلونگ در دانشنامهٔ اسلام، بین قرون هفتم تا سیزدهم هجری برخی علمای اهل سنت از این عقیده که حجت بن حسن همان مهدی منتظر است حمایت کردند.

در سال ۶۴۸ ه‍. ق/۱۲۵۰ میلادی. محدث سوری شافعی مذهب، محمد ابن یوسف الگنجی القریشی، کتابی تألیف کرد با عنوان البیان فی اخبار صاحب الزمان که در آن با استناد به احادیث اهل تسنن اثبات نمود امام دوازدهم همانا مهدی است.

منبع:خبرنگاران

print

پاسخی بگذارید