تاریخ: ۸:۳۳ :: ۱۳۹۷/۰۸/۲۶
سقوط آزاد ارز و سکه؛ سیاسی یا اقتصادی؟

پس از خروج آمریکا از برجام و تهدید به اجرای شدیدترین تحریم‌های تاریخ علیه اقتصاد ایران موجی از ناامیدی به اقتصاد ایران وارد شد. عده‌ای از ونزوئلایی ‌شدن اقتصاد سخن گفتند و برخی سخن از فروپاشی اقتصادی را پیش کشیدند.

به گزارش اقتصاد شمال،اما تحلیل‌ها به همین جا ختم نشد برخی اقتصاددانان ظهور دلارهای ۲۵ هزار تومانی و ۴۰ هزار تومانی‌ را هم پیش‌بینی کردند و تکرار اَبَرتورم‌های رقم‌خورده در دولت احمدی‌نژاد را حتمی دانستند. در واقع همه این خبرهای منفی در نیمه ابتدایی سال پیش‌خور شدند و اولین نشانه‌های آن در بازار ارز، طلا و سکه بروز کرد. بر این اساس بسیاری از کارشناسان و شهروندان انتظار داشتند با شروع دور دوم تحریم‌های آمریکا علیه ایران و پس از ۱۳ آبان اقتصاد ایران شرایط به‌مراتب بدتری را تجربه کند، اما درست چند روز پس از شروع تحریم‌های آمریکا رفته‌رفته جو بازارهای ارز و سکه رو به آرامی گذاشت و به جرات می‌توان گفت این روزها شاهد آرام‌ترین شرایط ارز و سکه در طول حداقل یک سال اخیر هستیم. اتفاقی که دولتمردان و مسئولان بانک مرکزی آن را از دستاوردهای خود می‌دانند و اذعان دارند با سیاست‌های درست و بهنگامی که در پیش گرفته‌اند و با یک ضرب‌الاجل اقتصادی عنان بازار را در دست گرفتند تا به آمریکا نشان دهند اقتصاد ایران با هیچ تحریمی به بن‌بست نمی‌رسد. اما از سوی دیگر عده‌ای از کارشناسان معتقدند که از همان زمان که ترامپ تهدیدهای خود مبنی بر لغو برجام را آغاز کرد، دولت با اتخاذ سیاست‌های مختلف تا جایی که توانست زمینه‌های رشد قیمت ارز و سکه را به وجود آورد تا اولا اخبار منفی پیش از اجرای تحریم‌ها پیش‌خور شوند، درثانی تقاضای موجود در بازار در نیمه دوم سال فروکش کند و ثالثا حبابی در بازار به وجود آورند که قیمت‌ها را حتی از میزان تاثیر تحریم‌ها بالاتر ببرد تا دولت با ترکاندن این حباب پس از تحریم‌ها نشان دهد که اقتصاد ایران وابسته به سایر کشورها نیست. اینها از جمله عواملی هستند که اقتصادی‌ بودن کاهش نرخ ارز و سکه را در چند روز اخیر زیرسوال می‌برد. ضمن اینکه اعدام سلطان سکه، بر شائبه‌ سیاسی ‌بودن روند نزولی بازار دامن می‌زند.
چقدر سیاسی؟ چقدر اقتصادی؟
با اینکه اکنون عده زیادی از کارشناسان با برشمردن دلایلی از جمله واکنش معکوس به تحریم‌ها و اعدام سلطان سکه از پشت‌پرده سیاسی کاهش نرخ ارز و سکه سخن می‌گویند، اما در این زمینه پارامترها اقتصادی هم می‌توان برشمرد که چندان سیاسی‌بودن این جریان را تایید نمی‌کند. به‌ویژه آنکه پیش از این بارها برخی از اقتصاددانان کاهش قیمت کاهش قیمت دلار را پیش‌بینی کرده بودند و دولتمردان بارها در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های خود به آن تاکید داشتند. به عنوان مثال عبدالناصر همتی در اولین مصاحبه خود پس از انتصابش به عنوان رئیس کل بانک مرکزی نسبت به کاهش نرخ دلار واکنش مثبتی نشان داد و آن را جزو وعده خود برشمرد. چنان‌که او اعتقاد داشت با راه‌اندازی بازار ثانویه و اجرای بسته‌های جدید ارزی طی چند ماه بازار ارز به ثبات می‌رسد. همچنین رئیس دولت دوازدهم نیز بارها اعلام کرد که بدون در نظرگرفتن فشارهای خارجی هر گاه دولت بخواهد می‌تواند نرخ ارز را کاهش دهد. البته اکنون این موضوع بر شائبه دخالت دولت در بازار ارز و دستکاری آن می‌افزاید. زیرا زمانی که نرخ‌ها در بازارهایی نظیر سکه و ارز روند صعودی در پیش گرفتند، مسئولان اقتصادی عوامل بیرونی را عامل اصلی این نوسانات قلمداد می‌کردند، اما اکنون روند کاهشی نرخ ارز را به مدیریت صحیح خود نسبت می‌دهند و آن را نشأت‌گرفته از ضرب‌الاجل‌های خود می‌دانند. حال باید دید که مسئولان دولت، به‌ویژه رئیس دولت، رئیس بانک مرکزی و مسئولان ارشد اقتصادی در زمینه روند نزولی بازار چه واکنشی از خود نشان می‌دهند. زیرا همچنان این سوال مطرح است که اگر دولت توان اجرای سیاست کاهش نرخ دلار و سکه را داشت اجازه افزایش قیمت‌ها را داد؟ و همچنین آنها باید به این سوال پاسخ دهند که چنین روندی تا چه حد جنبه سیاسی دارد و چه مقدار آن نشأت‌گرفته از مسائل اقتصادی است.
کاهش تقاضا و ارزان‌ شدن ارز و سکه
با اینکه نگرانی‌های بسیاری نسبت به وضعیت اقتصاد کشور در نیمه دوم سال وجود داشت، اکنون در میانه پاییز ماجرا به شکل دیگری رقم خورده است شاید کاهش نرخ دلار دارای ابعاد سیاسی باشد، اما در این زمینه نباید از کاهش تقاضا در بازار غافل شد. البته در این زمینه برخی کارشناسان دولت را متهم به دستکاری تقاضا می‌کنند و کاهش تقاضای موجود را هم برگرفته از عوامل سیاسی می‌دانند. زیرا از گروه‌هایی که طی نیمه اول سال تقاضا در بازار ارز را افزایش دادند، دیگر خبری نیست. گروه‌هایی که آنها را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد. در این مدت حتی مردم عادی برای حفظ ارزش سرمایه و قدرت خریدشان به بازار سکه و ارز هجوم آوردند. واردکنندگان رسمی گروه دیگری بودند که در بازار ارز مشاهده می‌شدند. قاچاقچیان و فعالان اقتصاد زیرزمینی دسته سوم فعال در این بازارها بودند. به این سه گروه می‌توان مسافران خارج کشور را هم اضافه کرد. ایرانیان ساکن در خارج نیز آخرین گروهی هستند که در این مجموعه می‌توان برشمرد. حال پس از گذشت چند ماه هیچ یک از این گروه‌ها در بازار دیده نمی‌شوند. چنان‌که مردم عادی دیگر سرمایه‌ای برای ایجاد تقاضا در بازار ندارند. فعالیت واردکنندگان رسمی نیز به سامانه نیما منتقل و هدایت شد. فعالیت قاچاقاچیان و سودجویان ارزی هم دیگر توجیه اقتصادی ندارد. زیرا اکنون کاهش قدرت خرید مردم تقاضا برای کالاهای خارجی را کاهش داده است و قاچاقچیان اگر کالایی وارد کنند بعید است که خریداری پیدا برای آن بیابند. با کاهش قدرت خرید تقاضا برای مسافرت‌های خارجی نیز افت محسوسی داشته است. گروه پنجم نیز برای اینکه متوجه زیان بیشتری نشوند رفته‌رفته سپرده‌گذاری ریالی خود را به ارز تبدیل کردند و سرمایه خود را از ایران بردند. در نتیجه دیگر تقاضای آنچنانی برای دلار وجود ندارد که بازار به سمت نرخ‌های بالاتر حرکت کند. از همین رو کارشناسان معتقدند که با روی کارآمدن ترامپ دولت تصمیم به مدیریت عرضه و تقاضا گرفت تا قیمت‌ها را پیش از شروع تحریم تا سرحد امکان افزایش دهد و اکنون با شروع تحریم‌ها در طرحی از پیش‌تعیین‌شده دیگری تقاضایی در بازار وجود ندارد و خودبه‌خود از نرخ ارز و سکه کاسته می‌شود.

منبع:آرمان

print

پاسخی بگذارید