این روزها انتقادهای زیادی با این مضمون مطرح میشوند که مگر نه اینکه کالاها به دلیل افزایش قیمت دلار گران شده بودند، اما حالا که دلار ارزانتر از گذشته است، چرا همچنان گران هستند و تغییر قیمتی نداریم؟
ایلناز ابراهیمی:مثل این است که بگویی باران که میبارد خیس نشوم، چتر هم که بالای سرت بگیری حداقل زمین خیس خواهد شد. البته باران رحمت الهی کجا و بالا رفتن نرخ ارز و افت ارزش پول ملی کجا، قیاس معالفارق است. ولی منظور کسانی هستند که معتقدند با وجود افزایش کلی نرخ ارز نسبت به سال گذشته، چون در آبان ماه و اوایل آذر نرخ ارز پایین آمده است پس نرخ تورم باید کاهش یافته و کالاها ارزان شوند و در پی این انتظار و برآورده نشدن آن استدلال میکنند که چون قیمت هیچ چیزی ارزانتر نشده است، پس کاهش نرخ ارز به خصوص دلار تصنعی بوده و قیمتها ساختگی هستند و نرخ دلار مجدداً به همان ۱۸ هزار تومان خواهد رسید.
در این میان انواع و اقسام نقدها و کنایههاست که به سمت دولت و بانک مرکزی سرازیر میشود و بسیاری از روزنامهها و سایتهای خبری مهم کشور، سیاستگذاران را به اهمال در نظارت بر بازار و اصناف را به بیانصافی متهم میکنند و میپرسند «مگر نه اینکه کالاها چون دلار گران شده بود، گران شدند حالا دلار ارزان تر از گذشته است، چرا همچنان گران هستند؟ چرا تغییری در قیمتها ایجاد نمیشود؟ چرا همچنان متر فروشندگان برای فروش کالای خود دلار ۱۸ هزار تومان است».
این برداشت، شاید ناشی از عدم آگاهی یا بیتوجهی به میزان افزایش نرخ ارز نسبت به سال گذشته یا سازوکار اثرگذاری افزایش نرخ ارز بر تورم در اقتصاد باشد که از آن به «عبور نرخ ارز» یاد میشود. به هنگام بروز شوکهای مثبت ارزی در هر اقتصادی، که به معنی افت ارزش پول ملی است نیروهایی در بازار فعال میشوند که در نهایت قیمت کالاهای نهایی موجود در سبد مصرفی خانوار و به تبع آن نرخ تورم را افزایش میدهند، به این ترتیب که از یک سو با بالا رفتن نرخ ارز قیمت تمام کالاهای نهایی وارداتی مورد استفاده در اقتصاد از پوشاک گرفته تا داروهای وارداتی، اتومبیلهای خارجی و … افزایش مییابد و از طرف دیگر افزایش نرخ ارز قیمت کالاهای واسطه وارداتی را بالا میبرد که در نهایت خود را به شکل افزایش هزینه تمامشده و در نتیجه بالا رفتن قیمت کالاهای نهایی نشان میدهد، این همان اتفاقی است که در مورد صنایع سلولزی کشور اتفاق افتاده و به دلیل گران شدن مواد اولیه، قیمت محصولات سلولزی از دستمال کاغذی گرفته تا پوشک بچه گران شد و در این بین محدودیت در واردات و ترس مردم از کمیاب شدن چنین کالاهایی و هجوم آنها برای خرید و انبار کردن آنها نیز به این گرانی دامن زد.
پس افزایش نرخ ارز از دو کانال مستقیم و غیرمستقیم موجب افزایش نرخ تورم میشود و بسیاری از اصحاب جراید، صاحبنظران و عموم مردم بر این امر واقفند ولی نکتهای که در این بین توجه زیادی به آن نمیشود ساز و کار عبور نرخ ارز از لحاظ شدت و مدت زمان لازم است به این معنی که اولاً یک درصد افزایش در نرخ ارز موجب چه میزان واکنش در نرخ تورم است و در ثانی چقدر طول میکشد که این اثرگذاری تکمیل شده و دیگر، تحولات نرخ تورم را بتوان فارغ از اثرات شوکهای ارزی دانست.
مطالعات متعدد بر روی اقتصاد ایران نشان میدهد که عبور نرخ ارز به صورت آنی و دفعتاً صورت نمیپذیرد به این معنی که با افزایش نرخ ارز، واکنش قیمتها را نمیتوان تنها محدود به هفته یا حتی ماه بعد دانست و کمابیش چیزی حدود هشت فصل یا نزدیک دو سال لازم است تا تمام اثرات تورمی نرخ ارز در اقتصاد مشاهده شود. این امر بدان معنی است که اثر جهش اصلی نرخ ارز که در تابستان و اوایل پاییز امسال در اقتصاد رخ داد، بر روی قیمتها هنوز به طور کامل تخلیه نشده و امسال و به احتمال قوی سال آینده نیز شاهد اثرپذیری نرخ تورم از این واقعه خواهیم بود.
از طرف دیگر معمولاً در بیشتر اقتصادهای جهان عبور نرخ ارز نامتقارن است به این معنی که کاهش نرخ ارز، تورم را به همان اندازهای پایین نمیآورد که افزایش نرخ ارز موجب بالا رفتن آن شده بود. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که با کاهش نرخ ارز، قیمتها به سرعت به جای اولیه خود باز گردند چرا که اولاً نرخ ارز با وجود کاهشهای اخیر، هنوز نسبت به قبل از جهش، افزایش بیش از ۱۰۰ درصدی نشان میدهد. در ثانی هنوز تمام اثرات این جهش ارزی در تورم مشاهده نمیشود و به احتمال زیاد تا چند فصل دیگر هم تورم کشور تحت تأثیر جهش ارزی خواهد بود و سوم این که افت قیمت ارز به همان شدت و حتی سرعت جهش ارز نمیتواند در جهت عکس افزایش آن بر تورم اثرگذار بوده و آن را کاهش دهد. پس افت نرخ ارز، به درستی بنا به دلایلی که بحث در خصوص آن مجالی دیگر میطلبد، در حال وقوع است. قیمتها ارزان نشدهاند چون هنوز اثر کامل شوک ارزی اولیه به صورت کامل ظاهر نشده و اثرگذاری آن بر تورم همچنان ادامه خواهد داشت و این ارزان نشدن را نمیتوان دلیلی بر غیرواقعی و تصنعی بودن افت نرخ ارز دانست.