حتی مراجعه به آمارهای رسمی ارائه شده از سوی بانک مرکزی همچنین ادعایی را تایید نمیکند. آمارهایی که روزگاری حتی آقای روحانی آنها را قبول نداشت و میگفت: «معیار اصلی تورم «جیب مردم» است نه بانک مرکزی و مرکز آمار».
سرویس سردبیری اقتصاد شمال :« اداره کشور با مردم است و باید برای آن از مردم سؤال شود. باید هزینه کارها به مردم گفته شود که اگر کاری انجام گرفت یا نگرفت چه تسهیلات و هزینههایی برای مردم به دنبال دارد. »
این اظهارات رئیسجمهور در حالی است که حتی مراجعه به آمارهای رسمی ارائه شده از سوی بانک مرکزی همچنین ادعایی را تایید نمیکند. آمارهایی که روزگاری حتی آقای روحانی آنها را قبول نداشت و میگفت: «معیار اصلی تورم «جیب مردم» است نه بانک مرکزی و مرکز آمار».
همین موضوع سبب شد که به میان مردم برویم تا ببینیم که جیب آنها که بنا به گفته رئیسجمهور معیار اصلی تورم است، اظهاراتشان را تایید میکند یا خیر؟
بازار تهران را که به عنوان یکی از فعالترین مراکز اقتصادی کشور شناخته میشود و میزبان اقشار مختلف مردم از اقصی نقاط کشور است برای تهیه گزارش خود انتخاب کردیم.
خانمی خانهدار که همراه دخترش برای خرید به بازار تهران آمده در پاسخ به سؤال ما میگوید: «آقای روحانی چون مایحتاج زندگیشان را خودشان تهیه نمیکنند و در بازار و مغازههای سطح شهر رفتوآمدی ندارند، طبیعی است که از قیمتها اطلاع درستی نداشته باشند. معلوم است وقتی مسئولی در خانه میلیاردی در شمال شهر زندگی میکند از درد مردم چطور میتواند خبر داشته باشد؟!» دخترش در ادامه صحبتهای مادر به ما میگوید: « قیمتها 3 برابر شده حتی بیشتر از 3 برابر».
خانم دیگری که کناری ایستاده و شاهد گفتوگوی ماست، وارد بحث شده و میگوید : «ببینید چون آقای روحانی تازه صحبت کردند به نظر من باید یک هفتهای از صحبتهایشان بگذرد تا بتوانیم اثراتش را ببینیم». بلافاصله خانم اول که مخاطب اصلی گفتوگوی ماست به آن خانمی که ظاهرا از طرفداران آقای روحانی است میگوید:«چه اثراتی؟ ما اثرات صحبتهایشان را دیدهایم و داریم میبینیم! واقعا باید آب و صابون بیاورند و رویشان را بشویند!»
ادعاهای جدید به جای عذرخواهی !
آقایی روی نیمکت روبروی درب ورودی بازار نشسته و با دوستش مشغول صحبت است. به سراغشان میرویم و نظرشان را راجع به اظهارات رئیسجمهور جویا میشویم، خودش را حیدرآبادی و کارمند یک شرکت خصوصی معرفی میکند و به ما میگوید: «آقای روحانی یا واقعیت را نمیخواهند قبول کنند یا میخواهند انکار کنند، اگر از قیمت مایحتاج اولیه و اساسی خانوارها و نه موارد دیگر اطلاع پیدا کنند، پاسخ خود را خواهند گرفت.» بعد از مکثی کوتاه ادامه میدهد: «برجام هیچ اتفاق مثبتی در زندگی ما ایجاد نکرد و یک دلخوشی بیهوده بود.آقای روحانی و جهانگیری که در ایام انتخابات مقابل مردم انشاء میخوانند و وضعیت مردم در دورههای قبلی را یادآوری میکردند الان باید بیایند بابت وعدههای عمل نشدهای که به مردم دادند عذرخواهی کنند نه اینکه ادعایهای جدید تحویل ما بدهند».
شهروند دیگری که همان نزدیکی ایستاده و ما را نگاه میکند کمی جلوتر آمده و با لحنی که در آن بهت و حیرت موج میزند میگوید: «واقعا آقای روحانی گفتهاند قیمتها نسبت به قبل ارزانتر شده؟! من از جزیره قشم به اینجا آمدهام. قیمتها نسبت به چند سال گذشته که چه عرض کنم نسبت به چند ماه پیش که اینجا بودم خیلی گرانتر شده.» سپس با کنایه میگوید: «شاید آقای روحانی با ما شوخی میکنند! چون چنین حرفی غیرممکن است. حتی تولیدات داخلی هم افزایش قیمت چند برابری داشتهاند. ما انتظار داشتیم که حداقل تولیدات داخل نسبت به مشابه خارجی کاهش قیمت داشته باشد که این اتفاق هم نیفتاد.»
به سراغ شهروند دیگری میرویم که مقداری خرید کرده، او را دعوت به گفتوگو میکنیم و نظرش را راجع به اظهارات آقای رئیسجمهور جویا میشویم. خودش را علی ساکن نوشهر مازندران معرفی میکند و پاسخ میدهد: «به هیچ وجه صحبتهای آقای روحانی مورد تایید ما نیست، همه چیز گرانتر شده و مبنای همه چیز در کشور ما شده دلار! با این حال وقتی هم قیمت دلار کمی کاهش پیدا کرده، هیچ کاهش قیمتی را مشاهد نکردیم و روز به روز همه چیز گرانتر شده. اینها فقط شعار است و وقتی عمل نباشد چه فایدهای دارد. مردم هم سرگردان شدهاند. میخواهم این را بگویم که آقای روحانی واقعا هیچ کاری برای ما نکرد.»
حرفهای ما که اثری روی مسئولین ندارد
کمی جلوتر میرویم و شهروندان دیگری را برای گفتوگو دعوت میکنیم. برخی از آنها که از موضوع گفتوگو مطلع میشوند، رغبتی نشان نمیدهند و میگویند «وقتی حرفهای ما تاثیری روی مسئولین ندارد چه فایده؟» و بعد سرد و بیتفاوت به راهشان ادامه میدهند.
به سراغ خانم و آقای تقریبا مسنی که کنار یکدیگر نشستهاند، میرویم. آقایی با موهای جوگندمی، پالتویی بلند و دستمال گردن. پیش از پاسخ به سؤال، رو به عکاس کرده و میگوید: «لطفا از ما عکس نگیرید» و در پاسخ به سؤال ما میگوید: «خیر! صحبتهای آقای روحانی واقعیت ندارد. چیزی ارزان نشده اما تا دلتان بخواهد همه چیز گران شده خیلی هم زیاد!»
بله! اینترنت ارزانتر شده
شهروند دیگری که با مادر و همسر خود برای خرید به بازار آمده مخاطب بعدی ماست. از لحن صحبتهایش متوجه میشویم طرفدار آقای روحانی است. در پاسخ به سؤال ما میگوید: «باید ببینیم صحبتهای رئیسجمهور درباره ارزانی درباره چه بخشی است.اگر ما به صورت کلی بخواهیم ارزیابی کنیم، مثل خودرو، مسکن، طلا و ارز و… قیمتها بالاست اما در بعضی بخشهایی هم اینطور نبوده». میپرسیم میتوانید برایمان مثالی بزنید، کمی تامل میکند و پاسخ میدهد: «مثلا اینترنت! در بخش اینترنت شاهد کمی تغییر و کاهش قیمت بودهایم. قیمت دارو هم نسبتا ثابت بوده اما در بخشهای دیگر قیمتها سنگین بالا رفته است.» در خلال بحثهای ما همراههانش که گویا با وی هم نظر نیستند، جستهوگریخته به میان گفتوگوی ما میآمدند و از گرانی شدید قیمت مواد غذایی و مصارف خانگی گله میکردند.
نفر بعدی جوانی است از استان اردبیل، جلو آمده و خود را میراحمد معرفی میکند. وقتی نظرش را درباره اظهارات رئیسجمهور جویا میشویم میگوید: «آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور و صرفا برای سرکشی سری به بازار بزنند و قیمتها را ببینند و بعد از ارزانی بگویند. هیچ چیز طی این 3- 4 ساله در کشور ما ارزان نشده، مسکن 5 برابر، طلا 3 برابر همه چیز گران شده. شما یک رب گوجه فرنگی را درنظر بگیرید که مردم 5 هزار تومان میخریدند الان شده 15-16 هزار تومان.»
آقای روحانی خودشان بازار میروند؟!
خانمی که با همسایهشان به بازار تهران آمده دعوت ما را برای گفتوگو میپذیرد و در پاسخ به سؤال ما میگوید : «همه چیز گرانتر شده و قدرت خرید مردم هم بسیار پایینتر آمده. اگر هم مردم خرید کنند خیلی کم است.» همراه وی نیز با لحنی که تاییدکننده صحبتهای اوست به ما میگوید: «آمدهایم مثلا برای شب یلدا خرید کنیم پستهای که 80 هزار تومان بوده بود شده 70-160 هزار تومان. ما واقعا نمیدانیم ارزانی چیست!؟ خشکبار و کالاهای تولیدی کشورمان که دیگر ربطی به دلار ندارد، اینها چرا اینقدر گران شدهاند؟!»
کمی جلوتر، در مجاورت سبزه میدان همصحبت جوانی میشویم که به همراه همسر و پدر همسرش برای خرید به بازار آمده ، درباره اظهارات رئیسجمهور به ما میگوید: «شاید آقای روحانی راجع به اختیارات و وظایف خود به عنوان رئیسجمهور صحبت کردهاند که مثلا میتوانند قیمتها را کنترل و ارزانی ایجاد کنند، نه اینکه این کار را کردهاند. حالا انشاءالله که بشود. اما من صحبتهای رئیسجمهور را نمیتوانم تایید کنم».
برای پدر همسرش هم که پیرمرد سالخورده اما سرحال و خوشپوش است و فرد مطلع و اهل مطالعهای به نظر میرسد سؤالمان را تکرار میکنیم، آقا یوسف به ما پاسخ میدهد: «چنین حرفی را چه کسی در کشور میتواند از آقای رئیسجمهور بپذیرد ؟ بله از لحاظی ارزانی داشتهایم اما بیشتر شبیه طنز و شوخی است! مثلا لبنیاتی که طی یک سال گذشته 100 درصد افزایش قیمت داشته و با کاهش مثلا 8 درصدی مواجه شده را میگویند ارزانی. این ارزانی است؟! آن 8 درصد کاهش را هم نخواستیم!»
به جای مرهم نمک به زخم مردم میپاشند
نظر شهروند میانسال دیگری را که بههمراه همسرش از کنار ما در حال عبور بود و خریدهای خود را روی دوشش انداخته بود، درباره اظهارات آقای روحانی و ارزانی آوردن برجام میپرسیم. با قدری تامل، خنده تلخی تحویلمان میدهد و میگوید: «چه بگویم! جنسی که همین چند ماه پیش هزارتومان بوده را امروز 5 هزارتومان خریدهام. خودشان هم میتوانند تشریف بیاورند با چشم خود ببینند. در شرایطی که گرانی به شدت مردم را تحت فشار قرار داده چنین حرفی به جای مرهم واقعا نمک پاشیدن به زخم مردم است.» سپس ادامه میدهد: «بهخدا مملکت خیلی خوبی داریم و بهترین ملت را داریم، مسئولین اگر بخواهند میتوانند به این گرانیها هم سامان بدهند.»
آقای محمد سلیمی بازنشسته تامین اجتماعی هم که به همراه همسر خود طول خیابان 15 خرداد را طی میکند، نظری مشابه با سایر مخاطبانمان دارد. وقتی نظرش را درباره اظهارات آقای روحانی جویا میشویم پاسخ میدهد: «آقای روحانی از نگاه کلان خود میگویند ارزانی شده اما ما اثرات آن را در کف جامعه ندیدهایم. واقعیت این است که ما سفرههایمان نسبت به 3-4 سال پیش خیلی کوچکتر شده و اصلا نمیشود صحبتهای ایشان را تایید کرد و به قول خودشان این حرفها بیشتر مصرف خارجی دارد و در داخل کشور خریداری ندارد!»
کدام وعده محقق شده که این دومی باشد؟!
شهروند دیگری حدودا 35 ساله به همراه دو کودک خردسال خود در سبزه میدان، مقابل ورودی بازار طلافروشان در انتظار همسرش ایستاده، دعوت ما را برای مصاحبه میپذیرد و در پاسخ به اظهارات دیروز رئیسجمهور به ما میگوید: «ارزانی ندیدهایم. همه چیز هم روز به روز در حال افزایش است. مسکن، کالاهای اساسی و خوراک و پوشاک همه چیز رفته بالا. 3- 4 سال گذشته را کاری نداریم، همین چند ماه اخیر را ببینید!»
کمی آن طرفتر دو خانم کنار هم و روی سکوهای ورودی بازار طلافروشان نشسته بودند، سراغ آنها هم رفتیم و همین سؤال را از آنها پرسیدیم. خانمی که چند کیسه پلاستیکی از خریدهایش را دور دستش حلقه کرده بود پاسخ داد: « آخر چه چیزی ارزانتر شده؟ شما به ما بگویید! بخصوص مواد غذایی که قیمتها سرسامآور بالا رفته». خانم محجبهای که کنارش نشسته بود، صحبتهایش را قطع کرد و گفت: «آخر کدام یک از وعدههای دولت راست بود و محقق شد که این دومیاش باشد؟ اگر در وعدههای خود صادق بودند، نباید در قیمت کالاها اینقدر شاهد هرج و مرج میبودیم». خانمی که مخاطب اولمان بود با کنایه میگوید: «اینها را بنویس!»
برای خانم و آقای جوانی که در حال عبور از کنارمان بودند و ظاهرا خرید هم کرده بودند، هم صحبتهای آقای روحانی را بازخوانی کردیم، خندهای تحویلمان دادند و گفتند: «ما که هر دفعه چیزی خریدهایم از دفعه قبل گرانتر شده!» بعد با خنده و لحنی کنایهای ادامه داد: «ما که کاهش قیمتی ندیدیم. از دیگران بپرسید شاید برای آنها ارزان شده باشد!»
به داخل بازار و بین مردم بیاید تا واقعیت را ببیند
خانم سیف و دخترشان هم که برای خرید به بازار آمدهاند، در این باره به ما گفتند: «ما حتی در کالاهای ایرانی هم شاهد کاهش قیمت نبودهایم و افزایش قیمت داشتهایم و به هیچ وجه نمیشود صحبتهای آقای رئیسجمهور را تایید کرد.»
یک زوج نسبتا جوان که کنار یکدیگر نشستهاند مخاطب بعدی گفتوگوی ما هستند. خانم فروشنده است و به ما میگوید: «به هیچ عنوان قیمتها حتی با چند ماه گذشته هم قابل مقایسه نیست، همه چیز چند برابر گران شده و به راحتی این مسئله را در بازار میشود دید. نمیشود که در بالا دست نشست و گفت همه چیز خوب و عالی است. بیاید داخل بازار و بین مردم، با مردم که باشید و با آنها صحبت کنید میفهمید که واقعیتی که در جریان دارد چیست. قیمتها همه افزایش پیدا کرده و هیچ چیزی ارزان نشده.»
سپس همسرش از روی نیمکت بلند شده و به ما میگوید: « من زنبوردار هستم و قبل از روی کار آمدن دولت آقای روحانی، حتی به ذهنمان هم خطور نمیکرد که روزی این تغییرات روی کار ما تاثیر بگذارد چون کار ما در دشت و بیابان است و چندان ارتباطی به بازار ندارد. اما امروز جعبه خالی که با 30 هزارتومان تولید میشد و به دست ما میرسید بالای 100 هزارتومان شده. ما امروز با زنبورهایمان در حقیقت بازی میکنیم و سودی از نگهداری آنها عاید ما نمیشود. چون هرچه درمی آوریم خرج خودش میکنیم و دیگر قدرت خرید هم نداریم.»
دو دوست جوانی که هر دو کاسب هستند، دعوت ما را برای گفتوگو میپذیرند. اولی درباره اظهارات آقای روحانی به ما میگوید: «حقیقتش ارزانی که ندیدهایم. همه چیز را اگر بخواهیم مقایسه کنیم حتی به نسبت شش ماه گذشته تقریبا 50 درصد به بالا گران شده. حالا هر جا به نسبت خودش. ما از شهرستان آمدهایم از شاهرود استان سمنان. آنجا هم تقریبا مشابه همینجاست. قیمت خشکبار هم که فضایی گران شده. ما خواستیم برای شب یلدا قیمت بگیریم قیمتها عجیب گران شده بود. در حوزه مسکن هم به همین شکل، در شهرستان ما 40 تا 50 درصد چه برای خرید چه برای اجاره افزایش قیمت داشتهایم.».
برای دوستش هم که سؤالمان را تکرار کردیم ابتدا کمی خندید و گفت: « من خردهفروش لباس هستم، جنسی که ما از دست اول تهیه میکنیم نسبت به یک سال پیش نزدیک 120 درصد افزایش قیمت داشته» و بعد دوباره خندید.
کجا زندگی میکنند؟!
مخاطب بعدی ما صندلیساز است. نبش خیابان ناصرخسرو منتظر همسرش ایستاده. چند عدد چوب نوار پیچ شدهاش را روی زمین گذاشته و به آنها تکیه داده. از او راجع به صحبتهای رئیسجمهور میپرسیم، اشارهای به چوبهایی که در دست گرفته میکند و میگوید: « دو ماه پیش این چوب را میگرفتم 45 هزار تومان الان شده 75 هزار تومان. رنگ بود 12 هزار تومان الان شده 35 هزار تومان. ماهی 180 هزارتومان اجاره مغازه میدادم الان شده 430 هزار تومان. بازار الان این شکلی است، این شده تکلیف ما. از صحبتهای آقای رئیسجمهور خبر نداریم، این چیزی که خودمان میبینیم را میگوییم. قدرت خریدمان کم شده قدرت فروشمان هم کم شده. سه سال پیش ماهی 500 تا تولید داشتیم الان شده ماهی 100 تا».
از خانمی که با کودکی خردسال و مادرش در حال عبور از خیابان ناصر خسروست هم راجع به صحبتهای جناب روحانی سؤال میکنیم، ابتدا کمی میخندد و بعد با همان خنده ادامه میدهد: «واقعا نمیدانیم آقای روحانی مردم را چه فرض کردهاند! شما روی هر چیزی که فکر میکنید دست بگذارید و ببینید یک هزارتومانی کاهش قیمت داشته؟ احتمالا جایی که آقای روحانی زندگی میکنند باجایی که ما در حال زندگی هستیم متفاوت است!»
از گشایش 1000 ال سی تا 20 درصد ارزانتر!
از سوی دیگر رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود در دیدار با مسئولان وزارت راه و شهرسازی با تأکید بر اینکه بدون همکاری با بانکهای خارجی هزینهها 20 درصد گرانتر و با وجود همکاری هزینهها کاهش مییابد، تصریح کرد: اگر FATF، باشد هزینهها 20 درصد ارزانتر است و بدون آن گرانتر خواهد بود و کسی که علیه این مسئله شعار میدهد، باید هزینهاش را هم بپردازد. پذیرفتنی نیست که یک نفر در ارگان و نهادی شعار دهد و آثار این شعار برای مردم ترجمه نشود.
آقای روحانی گفته است که بدون همکاری با بانکهای خارجی هزینهها 20 درصد گرانتر میشود و در ادامه تصریح کرده است که با FATF هزینهها 20 درصد ارزانتر میشود.
برای راستیآزمایی اظهارات روحانی درباره رابطه FATF و همکاری با بانکهای خارجی نیازی نیست راه دوری برویم. فقط کافی است که وعدههای روحانی درباره ارتباط برجام با گشایشهای بانکی را مرور کنیم.
روحانی -دی 94- در نشست خبری خود در محل سالن اجلاس سران با اشاره به دستاوردهای بسیار برجام از باز شدن «هزار السی»-آن هم در یک روز تعطیل در کشورهای غربی- خبر داد و تصریح کرد:«در همین تجربه چند ساعته امروز هزار السی در بانکهای مختلف باز شد و این نشان داد آنها که میگفتند باور نکنید، اشتباه میکردند».
پس از این اظهارنظر قابل تامل، علاوهبر منتقدان و فعالان اقتصادی، حتی رسانههای ذوقزده برجام نیز به موضوع گشایش 1000 السی واکنش نشان داده و آن را زیر سؤال بردند.
روحانی همچنین-23 تیر 94- گفته بود: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم (که در روز اجرای برجام-دی 94-)…تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حملونقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق».
روحانی تاکید کرده بود که به واسطه برجام تمامی تحریمهای بانکی و مالی لغو خواهد شد و نه تعلیق اما وی-اردیبهشت 97- گفت:«من از سیستم ارز در چهار سال گذشته ناراضی بودم از سیستم فعلی هم خیلی خشنود نیستم. ما باید به سیستم سوم برسیم. چهار سال گذشته میرفتیم با گرفتاری فراوان اسکناس تهیه میکردیم در هواپیما میگذاشتیم، بیمه میکردیم در فرودگاه با ماشین مسلح ارز را در بانک مرکزی میآوردیم».
وی در ادامه درباره فتحالفتوح برجام در توزیع دلار با گونی گفت: «صبح چندگونی دلار را به صرافیها میدادیم، صرافیها هم خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند. چطور تقسیم میکردند و به کی میدادند جنسهایی هست در میوهفروشی وقتی پرتقال میآید میوههای خوب را زیر میگذارد و میگوید قبلا فروختم، پرتقال خوب زیر میماند برای از ما بهتران».
روحانی مدعی شده است که با FATF هزینهها 20 درصد ارزانتر میشود. این در حالی است که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه چندی پیش در صحن علنی مجلس با اشاره به لوایح مرتبط با FATF گفته بود: «نه بنده و نه آقای رئیسجمهور نمیتوانیم تضمین دهیم که با پیوستن به لایحه حمایت مالی از تروریسم(CFT) مشکلاتمان حل خواهد شد».
متاسفانه مقامات ارشد دولت از پاسخ کارشناسی به انتقادات دقیق صاحبنظران و کارشناسان درباره FATF طفره رفته و همچنان مشغول جدال با دشمن فرضی هستند.
سود برجام!
روحانی در دیدار وزیر، معاونان و مدیران وزارت راه و شهرسازی گفته است: اینکه برجام باشد یا نباشد باید برای مردم ترجمه شود که بودن آنچه قدر سود دارد و نبودنش چقدر میتواند ضرر داشته باشد، مگر میشود در دنیای امروز با بانکهای جهان همکاری نداشت؟ منتها کسی در گوشهای نشسته و مردم را تحریک میکند که اگر این قرارداد امضاء شود، اسلام از دست میرود. ای کاش اسلام را میفهمید و چنین حرفی را میزد.
آقای روحانی گفته است «اینکه برجام باشد یا نباشد باید برای مردم ترجمه شود که بودن آنچه قدر سود دارد و نبودنش چقدر میتواند ضرر داشته باشد». در پاسخ به این اظهارنظر آقای روحانی باید گفت که بدون برجام دلار حدود 3000 تومان بود و با برجام دلار تا حدود 19000 تومان نیز افزایش یافت. بدون برجام، هستهای داشتیم و تحریم هم بود و با برجام، هستهای رفت ولی تحریمها نه تنها نرفت بلکه زیرساخت گستردهتری هم پیدا کرد.
آقای روحانی گفته است «مگر میشود در دنیای امروز با بانکهای جهان همکاری نداشت؟». وی طوری وانمود میکند که گویا منتقدان دولت با ارتباط با بانکهای جهان مخالفند!. حمله به دشمن فرضی و بیان اینگونه اظهارات بیشتر با هدف سرپوش گذاشتن بر سیاست خارجی خسارتبار و بدون دستاورد دولت مطرح میشود.
سیف-رئیسسابق بانک مرکزی- در سال 95 گفته بود که «برجام تقریبا هیچ دستاوردی برای مردم ایران نداشت». عراقچی-معاون سیاسی وزیر خارجه- نیز در هفتههای گذشته گفته بود که «مزایای برجام نزدیک به صفر شده است».
متاسفانه مقامات ارشد دولت علیرغم اذعان به بیخاصیت بودن برجام، همچنان به تعریف و تمجید از آن میپردازند. این در حالی است که حتی از بیان یک دستاورد برای برجام نیز ناتوان هستند.
منبع:کیهان