عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: «ما اسناد تصویبشدهای در شورا داشتهایم که برخی از آنها ۳۰، ۴۰ جلسه و نزدیک به یک سال طول کشیده تا تصویب شوند، اما به مقام اجرا که میرسد، رئیسجمهور آنها را امضا و ابلاغ نمیکند و حتی یک جلسه اجرایی برای آن تشکیل نمیدهند.»
سرویس سیاسی اقتصاد شمال ، نگاهی انداخته به مطالب روزنامه های امروز شنبه که در فرهیختگان می خوانیم:
حسن رحیمپور ازغدی، استاد حوزه و دانشگاه روزگذشته پیش از خطبههای نمازجمعه تهران به موضوعات روز کشور اشاره کرد. او با بیان اینکه دو قرائت از نمازجمعه وجود دارد، گفت: «نمازجمعه محمدی و علوی و نمازجمعه انقلاب، با بقیه نمازجمعهها متفاوت است. نمازجمعه تریبونی است که باید هم خدمات حکومتیها را توضیح دهد تا مردم سوءظن پیدا نکنند، هم مسئولان به جای پاسخگویی به برخی مفاسد که چهار نفر دزد یا بیعرضه کاری نکنند، به کل سیستم تعمیم داده شود و ولینعمتها را متهم به تشویش اذهان و ضدانقلابیگری نکنند.»
رهبری را پاسخگوی چند میلیون کارمند در سه قوه نکنیم او با بیان اینکه رهبری را پاسخگوی چند میلیون کارمند در سه قوه نکنیم، افزود: «آنها را اینجا بیاوریم تا پاسخگوی عملکرد خود باشند. رهبری هم باید پاسخگوی وظایف خود باشد نه وظایف بر زمینمانده صدها هزار مسئول در حوزههای مختلف. نمازجمعهای که دهه به دهه نتواند مخاطبان خود را به شکل کمی و کیفی تجدید نکند و نمازجمعهای که با بطن جامعه ارتباط نگیرد، نمازجمعه انقلاب نیست. نباید تریبون نمازجمعه را تبدیل به تریبون تکرار مکررات کمفایده و بیفایده کنیم. برخی نمازجمعههای ما اینطور هستند و برخی نیز اینطور نیستند. بین دو قرائت از نمازجمعه مواظب باشیم کدام طرف میرویم. نباید گذاشت کارگری که قربانی اقتصاد برجامی شده، بیجواب بماند. هم خدمات حوزه و دانشگاه را بگوییم و هم صدماتی که زدهاند با کوتاهیهایشان باید در نمازجمعه بهطور شفاف مطرح شود. حوزه و دانشگاه و مدیریتها، همگی باید شجاعانه پاسخگو باشند و مسئولیتها را بپذیرند. همه نهادها باید پاسخگو باشند؛ اینکه چقدر امکانات گرفتهاند و چه کردهاند. یکی از نهادهایی که باید پاسخگو باشد، شورایعالی انقلاب فرهنگی و در رأس آن رئیسجمهور و دبیرخانه شورا است. همچنین اعضای حقوقی باید پاسخگو باشند. اعضای حقیقی نیز باید پاسخگوی مواضعی که گرفتهاند و نگرفتهاند باشند.»
رهبری پاسخگوی وظایف خود است این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه این بحث خود گفت: «باید پاسخگو باشیم که به خودمان رسیدیم یا محرومان. رهبری هم باید پاسخگوی وظایف خود باشند که پاسخگو هستند. اما نباید کاری کرد که رهبری مجبور باشند پاسخگوی کوتاهیهای ما و از جمله قصوری باشند که از سوی سه قوه و مخصوصا رئیسجمهور صورت میگیرد. نمازجمعه انقلابی نمازجمعه امیرالمومنین است که خانمی به نام «سوده» از دیار خود میآید و نزد حضرت میرود و میگوید قبل از اینکه نماز را بخوانی، پاسخ مرا بده. مسئول شما در شهر ما آدم خشن و بیادبی است و حقالناس را رعایت نمیکند. امیرالمومنین همانجا از برخی مسئولان توضیح میخواهند و وقتی سخنان آن خانم تایید میشود، همانجا نامه عزل آن مسئول را به آن خانم میدهد تا به دست او برساند؛ این میشود مدیریت علوی. باید به این روح مقدسی که در نسل سوم و جمهوری مظلوم جوانه میزند، سلام بگوییم. امر به معروف حکمالله و نیاز قطعی است. هزار سال غربت شیعه را از یاد نبریم. با شتاب و بیفکر حرف نزنیم، اما حتما حرف بزنیم. نمازجمعه زنده، جریان خون را در رگهای جامعه حفظ میکند. بار سنگینی از دهه 50 بر دوش ما قرار دارد. استخوانهایمان درد میکند و این بار سنگین را باید به دوش فرزندانمان بسپاریم. همه ما رفتنی هستیم و میرویم و اسلام میماند. انقلاب باید بماند و ما باید فدای انقلاب شویم. نگذاریم کسانی از مسئولیتها آویزان شوند و اسلام را فدای خودشان کنند؛ اگرچه در شورایعالی انقلاب فرهنگی.»
تعدادتان خیلی کم است عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه عدهای معدود به جای کل حوزه و روحانیت پاسخ سوالات و شبهات را میدهند و از چهار طرف میجنگند و از دو طرف فحش میخورند، افزود: «شماها کجایید؟ در صحنههای خطر نیستید. آنجا که شفاف و منطقی باید سخن بگویید، تعدادتان خیلی کم است. نمازجمعه قلب تپنده جامعه است که باید به مردم امید بدهد و دشمنان را مأیوس کند؛ نمازجمعهای که مغز بیدار جامعه باشد و برای مشکلات مادی و معنوی و اخلاقی مردم مدام راهحل بدهد. امامجمعه باید در کنار کارگر محرومی که قربانی اقتصاد برجامی یا قربانی خصوصیسازیهای بیحساب و کتاب و بینظارت شد، بایستد. هیچامامجمعهای حق ندارد به کارگری که در اقتصاد برجامی بیکار شده و خانوادهاش بهخاطر نظارت غلط حکومت در مساله خصوصیسازی گرسنه مانده است، بگوید اینها به نمازجمعه چه ربطی دارد، بروید جاهای دیگر حرفتان را بزنید؛ ربط دارد آقا! عین ربط است. تشریفات در نمازجمعه حرام است و صف اول نمازجمعه، مقابل دوربین نشستن فضیلت نیست، امنیت 90 درصد مسئولان در خطر نیست، احتیاجی به محافظ و تشریفات ندارند؛ امنیت اسلام در خطر است. ویآیپینشینیها در سراسر کشور مضر به حال جمهوری اسلامی است. برای دفاع از حیثیت جمهوری اسلامی چند مسئول دزد و فاسد و حقوق نجومیبگیر را به صف اول بیاورید و مثل امیرالمومنین شلاق بزنید تا ببینید نمازجمعه چگونه هم جوانتر میشود و هم جمعیت آن هزار برابر. مسئولان صالح و خدمتگزار هم باید بیایند و به سوالات پاسخ دهند و تشویق بشوند تا قربانی چند مسئول فاسد نشوند. مدیرانی که دروغ گفتند و وعده دروغ دادند و امیدهای دروغ و ترسهای دروغ در دل ملت پروراندند، نه صداقت داشتند، نه شفافیت و نه مسئولیتپذیری. باید در این محفل مقدس به صراحت مورد خطاب و نهی از منکر قرار بگیرند. نهضت امر به معروف و نهی از منکر را سرکوب نکنید؛ نه در فیضیه قم، نه در دانشگاه و جامعه و نه در نمازجمعه. عزل و نصبها باید در سه قوه زیر ذرهبین برود.»
سخنگوی شورا نیستم، اما عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی به حضور مجدد خود در نمازجمعه اشاره کرد و گفت: «بهعنوان عضو حقیقی شورایعالی انقلاب فرهنگی در سالروز تشکیل این شورا دعوت دوستان را پذیرفتم تا بهعنوان فردی که در شورا تنها صاحب یک رأی است و دارای اختیارات بیشتری نیستم، پاسخگو باشم و سخنگوی شورا هم نیستم.» او با اشاره به سوالات زیادی درباره تعطیلی سخنرانیهای او در نمازجمعه گفت: «خود من هم نفهمیدم چه شد. یک شخصی مسئول ستاد نمازجمعه بود که عزل شد و پیش من هم آمد و شفاف حرف نزد؛ متناقض حرف میزد. یک جا میگفت تحت فشار هستم و وقتی میگفتم از طرف چه کسی و چرا، شفاف جواب نمیداد و یک بار دیگر میگفت تقصیر خودم بوده و حرفهایی از این قبیل. در این فاصله نیز بارها دوستان جدید نمازجمعه تهران و شهرهای دیگر لطف کردند و دعوت کردند و بنده کوتاهی کردم. این بار هم به خاطر مساله مهم شورایعالی انقلاب فرهنگی که باید آن را شورای مظلوم نامید، نه بهعنوان منتقد بلکه بهعنوان منادی مظلومیت شورا آمدهام و به دوستان گفتم من نمازجمعه نخواهم آمد؛ اگر خواستید آن مباحث یا مباحث دیگری ادامه پیدا کند من همان آدم هستم و به همان سبک حرف میزنم و فعلا قبول کردهاند و آمدهام تا ببینم بعد چه میشود. از بنده راجع به مسائل مختلف یا راجع به خودم در فضای مجازی تهمت و شایعه و دروغ مطرح میشود و حتی در خبرگزاریهای رسمی چیزهایی میگویند که روح من هم از آنها خبر ندارد. تکذیبیه هم میدهیم منتشر نمیکنند. در رسانهها و بهخصوص فضای مجازی تا اطلاع ثانوی اصل را بر دروغگو بودن خبرها قرار بدهید، مگر ثابت باشد که راست است.»
رئیسجمهور حتی یک جلسه اجرایی تشکیل نمیدهد او افزود: «نه در اینستاگرام هستم نه توئیتر. توئیتر را از طرفی ممنوع کردند، از طرفی خود مسئولان آنجا عضو هستند. این توهین به مردم است؛ یا آزاد کنید یا به قانون احترام بگذارید. من نه وقت دارم نه پول و امکانات. البته یکی دو گروه از دوستان به کمک آمدند تا انشاءالله سایت را در فضای مجازی فعال کنیم که پاسخ برخی ابهامات داده شود.» رحیمپور درباره شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز گفت: «اولا این را بدانید که دو نفر از سران سه قوه، کلا در جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی شرکت نمیکنند؛ راحت! آقایان برادران دو قوه، کلا در جلسات شورا شرکت نمیکنند و این خلاف قانون است. رئیس شورا، همیشه رئیسجمهور است و رئیسجمهور فعلی، بسیاری از جلسات شورا را لغو میکند و برگزار نمیکند. رکورد پایینترین مصوبات شورا مربوط به سه سال اخیر است. جلساتی که باید ماهی دو بار تشکیل شود و هفتهای یک بار هم کم است، ماهی یک بار و گاهی دو ماه یکبار تشکیل میشود؛ نیم ساعت تا یک ساعت را هم سخنرانی میکنند. ما اسناد تصویبشدهای در شورا داشتهایم که برخی از آنها ۳۰، ۴۰ جلسه و نزدیک به یک سال طول کشیده تا تصویب بشوند، اما به مقام اجرا که میرسد، رئیسجمهور آنها را امضا و ابلاغ نمیکند و حتی یک جلسه اجرایی برای آن تشکیل نمیدهد.» او با بیان اینکه دوستان دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی به من گفتند بیش از ۱۵ مصوبه مهم شورا به دفتر رئیسجمهور رفته که ایشان نه جواب میدهد نه رد، گفت: «این هم خلاف قانون است. هیچ رئیسجمهوری در هیچ دورهای حق ندارد مصوبات شورا را امضا و ابلاغ و اجرا نکند. نباید به بهانه اینکه دادهایم به مشاوران تا نظر بدهند، مصوبات را معطل بگذارند. اصلا بعد از تصویب مصوبه در شورا، هیچکس حق ندارد نظر بدهد؛ باید برود برای اجرا. اگر کسی حرفی دارد، روسای سه قوه، معاونان آنها، وزرا و وکلا و مهمترین افراد در شورا هستند و همانجا حرفهایشان را بزنند و چکشکاری کنند. وقتی تصویب شد، دیگر ارائه به مشاور، معنا ندارد. کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل را دولت اجرا میکند و برای اجرای آن، بودجه تخصیص داده و تقسیمکار شده است؛ در حالی که شورای نگهبان سالها قبل چند اشکال به آن وارد کرد. با این حال، سند ملی کودک و نوجوان که سال گذشته در شورایعالی انقلاب فرهنگی و با حضور رئیسجمهور تصویب شده، ماههاست که در دفتر رئیسجمهور قرار دارد. ایشان میگویند در دفتر خودم نیست؛ در دفتر بغلی است. نه امضا میشود نه ابلاغ و اجرا. سندی که خودمان تصویب کردهایم و ایشان هم رئیس جلسه بوده، ابلاغ نمیشود و آن چیزی که سازمان ملل داده دارد اجرا میشود؛ این است مظلومیت شورایعالی انقلاب فرهنگی.»
در شورا از لیبرالِ مذهبی داریم تا محافظهکارِ بلهقربانگو وی با بیان اینکه وزیران و نهادهایی که در شورا عضو هستند و خودشان رأی میدهند باید هر چند ماه یا یکسال یکبار، به شورا گزارش بدهند، اما این کار را نمیکنند. نه اجرا میکنند، نه گزارش میدهند. آیا شورایعالی انقلاب فرهنگی قرارگاه فرماندهی است؟ قرارگاه فرماندهی بدون فرمانبر؟ برخی اعضای شورا و کسانی که دوستان ما هم هستند، کاملا شخصیت و رفتار دوگانه دارند و ملاحظات شخصیشان بر مسئولیت شرعی و تکلیف قانونیشان میچربد. افکار اعضای شورا همجهت و قرارگاهی نیست؛ همه شفاف نیستند. برخی عضویت در شورا را یک موقعیت شخصی میبینند نه یک رسالت انقلابی و سنگر مکتبی. در اظهارنظر کردن یا نکردن، ملاحظات شخصی برخیها غالب است. در شورایعالی انقلاب فرهنگی، از لیبرالِ مذهبی داریم تا محافظهکارِ بلهقربانگو، تا کسانی که مکتب و خط انقلاب و امام را شناختهاند و میخواهند اجرا کنند، اما عرضه ندارند. ما اعضای شورا از هیچجا بازخواست نمیشویم و کسی به ما نمیگوید شما که 10 یا 20 سال است آنجا نشستهاید، دارید چه میکنید. در شورا مصوبات بسیار خوبی داشتهایم که آرشیو شدهاند و برنامه عمل قرار نمیگیرند. سه قوه خودشان شریک تصمیمگیری و تصویب مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی هستند، ولی کار خودشان را میکنند. روسای سه قوه، وزیران و مدیران، تقریبا در هیچ یک از بودجهبندیها و عزل و نصبها پاسخگوی مصوبات شورا نیستند. آیا ما اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی، مشاور فرهنگی رئیس شورا و منصوب او هستیم؟ نه! ما همردیف او هستیم. رئیس شورا، رئیس جلسه است و از طرف شورا مأمور میشود اجرا کند. روسای سه قوه هم اینطور هستند. چرا گفتهاند سران هر سه قوه در شورا حضور داشته باشند؟ برای اینکه هر سه قوه مصوبات را عمل کنند، چون خودشان در جریان تصویب بودهاند. شورایعالی انقلاب فرهنگی اگر میخواهد قرارگاه فرهنگی کشور باشد، باید یک دادگاه عالی تشکیل بشود تا کل کسانی که مصوبات شورا را در نهادهای حکومتی رعایت نمیکنند، در آن دادگاه بازخواست شوند. در این سالها هرچه فکر کردم میبینم راه دیگری وجود ندارد. باید هرکس در این شورای سیاستگذاری و تصمیمگیری و استراتژیست فرهنگ و علم در کشور کوتاهی کند، در این دادگاه پاسخ بدهد؛ باید بودجهاش را کم یا قطع کنند و باید عزل بشود.
رئیسجمهور در قبال اقدامات شورا پاسخگو نیست او با بیان اینکه رهبر انقلاب اخیرا به اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی گفتند من در پیشگاه خدا با شما اعضای شورا احتجاج میکنم که من شما را شناختم و برای این کار گذاشتم اما کوتاهی کردید، گفت: «ما هم اینجا پیشنهاد میکنیم که این وضعیت که بخواهیم شاهد بینظمی و عدم شفافیت و عدم پاسخگویی در موسیقی، سینما، تئاتر، نشر کتاب، فضای مجازی بیشناسنامه و… باشیم، نباید ادامه پیدا کند و سران سه قوه و مسئولان نهادها و وزرا و وکلا و مسئولان نهادهایی مثل سازمان تبلیغات، صداوسیما و سایر نهادها که منصوب مستقیم رهبری هستند و معاون رئیسجمهور که مسئولیتش تنظیم بودجه است- و اصلا علت حضورش در شورا این است که اگر مصوبهای بار مالی دارد و خلاف قانون است همانجا بگوید، نه اینکه تصویب بشود و بیندازند دور- یا باید بگویند مصوبات شورا نادرست و خلاف قانون بوده یا باید اجرا کنند؛ با حیثیت رهبری و جمهوری اسلامی و با حقوق فرهنگی و آموزشی و علمی مردم بازی نکنید. چند روز پیش در جلسه شورایعالی انقلاب فرهنگی همین دعوا و جر و بحث شد که چرا مصوبات شورا را میبرید در دفتر رئیسجمهور معطل میگذارید و چرا دستورات سازمان ملل را یکییکی، بیصدا و باصدا اجرا میکنید و بعد میگویید قبلا رونوشت دادیم به شما؟ نه سند ۲۰۳۰ به شورا آمد و نه موارد متعدد دیگر. کنوانسیون کودک را اجرا میکنند و نمیگویند بار مالی دارد. سند شورای انقلاب فرهنگی در همین باب را از سال گذشته نگه داشتهاند. این موارد یکیدوتا نیست. این تفکر غربزده و غربپرست، این تفکر ما نمیتوانیم و آنها میتوانند، این تفکر «به آنها بهانه ندهیم» و رعیتشان باشیم، از «میرزا ملکمخان» تا امروز با شدت و ضعف وجود دارد، ولی ما باور نمیکردیم در چهلمین سال جمهوری اسلامی، در حکومت جمهوری اسلامی کسانی را در سه قوه داشته باشیم که اینطوری فکر میکنند. رئیسجمهور در قبال شورایعالی انقلاب فرهنگی و اقدامات آن، پاسخگو نیست و سران دو قوه دیگر، کلا صورتمساله را پاک کردهاند و در جلسات شرکت نمیکنند، از دبیر شورا خواستم گزارشی را در اختیار من قرار بدهد تا در نمازجمعه ارائه کنم و کتابچه مهمی به من دادند که فرصت نمیکنم محتوای آن را مطرح کنم و اگر دوستان مایل بودند، در فرصتی دیگر آن را شرح خواهم داد.»
دولتها مقید نیستند در چارچوب سیاستهای مصوب شورا عمل کنند رحیمپور با بیان اینکه دولتها غالبا مقید نیستند در چارچوب سیاستهای مصوب شورا عمل کنند، اظهار داشت: «ما ابزار تشویق و تنبیه، مخصوصا به لحاظ اختصاص بودجه به دستگاهها را نداریم. نظام برنامهریزی کشور در موارد زیادی از مصوبات شورا تبعیت نمیکند و محل نمیگذارد و فقط تایید میکند. همه میگویند اسناد بالادستی انشاهای خیلی قشنگ و اهداف عالی و نورانی هستند، اما حلقه وصل آنها با اسناد پاییندستی در بسیاری موارد وجود ندارد. بسیاری از اسناد از جمله الگوی پیشرفت 50ساله که اخیرا رهبر انقلاب ابلاغ کردند، همه اینها از دل قانون اساسی است. ما بهترین اسناد بالادستی در جهان را داریم، اما اسناد پاییندستیاش کجاست؛ در نظام برنامهریزی کشور کجاست و تصمیمات و سیاستگذاری و در برنامهها کجا قرار دارد؛ بهخصوص در حوزه فرهنگی. حالا در حوزه آموزش و علم و فناوری گاهی هست. در حوزه فرهنگی، سند مهندسی فرهنگی که نزدیک به یک سال وقت شورای انقلاب فرهنگی را گرفت، هنوز یک جلسه از سوی سه قوه برای اجرای آن برگزار نشده است؛ باور میکنید؟ هنوز جلسه نخست را برای اجرای این سند برگزار نکردهاند. فقط گفتند بهبه؛ خیلی سند خوبی است! برخی میگویند شورایعالی انقلاب فرهنگی بحران مشروعیت یا قانونی دارد و جایگاهش کجاست. از همان اول سال ۵۹ که امام دستور داد ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل بشود، آنجا گفت که ضرورت انقلاب فرهنگی اولا امر مستمری است و این انقلاب تا همیشه است؛ اصلاحات انقلابی. البته انقلابیبودن به معنای دستپاچه بودن نیست. هرچیزی در سطح خودش اما با اراده انقلابی؛ نه شک در انقلاب و اصول انقلاب و نه اینکه بعد از 40سال کسانی را در سه قوه ببینیم که دارند حرفهای ابتدای دهه 60 امثال بازرگان و بنیصدر و لیبرالهای مذهبی را در سیاستخارجه، فرهنگ و عدالت اقتصادی تکرار میکنند و دوباره همان دعواها مطرح میشود و فقط آدمهایش عوض شدهاند. این ارتجاع و بازگشت به عقب است. مگر هر 40 سال یکبار باید از صفر شروع کرد و دوباره در قانون اساسی تردید کرد؟ آنهم توسط کسانی که 30، 40 سال پیش خودشان آدمهای درجه دو و سه جبهه انقلاب بودند و همین حرفها را زدند که مشهور شدند و حالا که به جایی رسیدهاند و وقتی قدرت را در دست گرفتهاند، در همان حرفها تشکیک کنند. من به شما بگویم که این تسامح سالهاست که دارد صورت میگیرد. در دهههای قبل هم کموبیش داشتهایم. شورایعالی انقلاب فرهنگی سال ۶۳ تشکیل شد و امام گفت وظیفه شورا این است که انقلاب بارور بشود. اگر این شورا نباشد و درست عمل نکند، این انقلاب بارور نخواهد شد. رهبر انقلاب سال ۹۲ میگوید فرهنگ حاشیه و ذیل اقتصاد و سیاست نیست؛ اقتصاد و سیاست حاشیه و ذیل فرهنگ هستند. ایشان گفتند شورایعالی انقلاب فرهنگی، قرارگاه مرکزی فرهنگ کشور است و باید سیاستگذاری کند. صریح گفتند کار شما فقط سیاستگذاری هم نیست؛ باید دنبال ضمانت اجرا باشید، از طریق روسای سه قوه و بهخصوص رئیسجمهور و رئیس مجلس.
روسای دولتها بسیاری از مصوبات را ابلاغ نکردهاند رحیمپور با اشاره به سخنان سال ۹۰ رهبر انقلاب مبنیبر اینکه دایره وظایف شورایعالی انقلاب فرهنگی خیلی وسیعتر از دانشگاه و آموزش و پرورش است و در حوزه فرهنگ کل جامعه و در همه ابعاد باید پاسخگو باشید، تصریح کرد: «خیلی خب، پاسخگو باشیم. به نظر من تکتک اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی را بیاورید و بگویید در این سالها چه اختیاراتی داشتید و چهکار کردید. رهبری یکی از وظایف شورایعالی انقلاب فرهنگی را طراحی شیوههای اجرایی تصمیمها در حوزه استراتژیک دانستند، چه کسانی مانع هستند؟ چه کسانی اصلا به این مسئولیت عمل نمیکنند؟ سال ۸۶ رهبری به شورا اعلام کرد که باید سازوکارهای لازم را برای هماهنگی و مدیریت کلان دستگاههای فرهنگی در اسرع وقت تدوین کنید؛ به ابعاد جدید تهاجم فرهنگی توجه کنید. باید برنامهریزی قدرتهای سلطهگر را در استفاده از روشها و ابزارهای نو بفهمید که میخواهند انقلاب را از ریشه بردارند. رهبری به شورا دستور دادند تا جبهه فرهنگی انقلاب را در برابر جبهه فرهنگی معارض و ضداسلام و انقلاب ساماندهی کنید؛ بهخصوص در عرصه ترویج مفاسد اخلاقی. خب مسئولانی که فضای مجازی دستشان است، بیایند جواب بدهند. و اما درباره راهکارها؛ یک راه این است که یا اعضای حقوقی شورا و در رأس آنها سران قوه بیایند صریح اعلام کنند که از این به بعد مصوبات شورا را به این دلایل عمل نمیکنیم یا به این دلایل عمل میکنیم. یک راه دیگر این است که اعضای حقیقی شورا استعفا کنند و به محضر رهبری بگویند این مسئولیت شرعی که به عهده ما گذاشتهاید تا شورایعالی انقلاب فرهنگی را تبدیل به قرارگاه کنیم، توانش را نداریم. روسای سه قوه باید بگویند که وقتی رهبری در ۸۱ میگویند مصوبات شورا باید ابلاغ و اجرای آن توسط رئیسجمهور تضمین شود، چرا عملی نمیشود. رهبر انقلاب فرمودهاند مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی باید سریع ابلاغ بشود و روسای دولتها در همه دورهها بهخصوص دوره فعلی بسیاری از مصوبات را ابلاغ نکردهاند.»
از شورای مدیریت حوزهها جواب بخواهید که چهکار کردید وی، یکی از وظایف شورایعالی انقلاب فرهنگی را مدیریت کلان و هدایت کل دستگاههای فرهنگی، آموزشی و پژوهشی و رسانههای کشور دانست و گفت: «اینها را باید از شورا بخواهید، ولی اختیارات هم باید به شورا بدهید. کسانی که امکانات و رسانه و پولهای بیتالمال در اختیار دارند، باید کنار شورا باشند؛ همه هم در شورا هستند و خودشان رأی میدهند و تصویب میشود، اما بیرون که میروند مثل اینکه دوشخصیتی هستند و کار خودشان را میکنند. از شورای مدیریت حوزهها جواب بخواهید که چهکار کردید با این مصوبات؟ مدیریت حوزههای علمیه و دانشگاهها پاسخ بدهند. دهها هزار طلبه بااستعداد در اختیار مدیریت حوزههای علمیه و مدرسان حوزههاست؛ 40سال از انقلاب میگذرد، شما که نباید حرفهای 40سال پیش را به ما تحویل بدهید. 40سال قبل همین بهانهها را میآوردید. وظیفه سیاستگذاری برای تعیین سهم اعتبارات فرهنگی و پژوهشی و تعیین اولویت هزینهکرد اعتبارات در برنامههای پنجساله و بودجه سالیانه از وظایف شورایعالی انقلاب فرهنگی است؛ اما مگر اصلا در زمان تدوین بودجه از شورا سوال میکنند؟ شورایعالی انقلاب فرهنگی باید برنامههای توسعه فرهنگی، علمی و اجتماعی کشور را دائم ارزیابی کند؛ از شورا و دبیرخانهاش بپرسید که ارزیابی کردهاید؟ نتیجهاش چه بوده؟ همه چیز را که نباید به پای اسلام و انقلاب گذاشت. میگویند ولیفقیه باید پاسخ بدهد؛ بله، ولایت فقیه باید پاسخگوی مسئولیتهای خودش در حدود اختیارات خودش باشد، اما وقتی مسئولیتی به ما سپرده شده، ما باید جواب بدهیم.»
صداوسیما باید هر سال پاسخگو باشد رحیمپور ازغدی طراحی سازوکارهای مناسب برای نظارت بر اجرایی شدن مصوبات را یکی از وظایف شورا دانست و گفت: «کدام نظارت و با کدام اهرم؟ چه کسی به ما جواب میدهد؟ چه کسی محل میگذارد؟ همانهایی که عضو شورا هستند و مسئولیت دارند جواب نمیدهند و وقتی از آنها سوال میپرسی یا انتقاد میکنی، پاسخت را با متلک میدهند. یکی از وظایف شورا این است که برنامههای توسعه علمی، فرهنگی و اجتماعی کشور را دائما ارزیابی کند. مدیریت فعالیت فرهنگی، علمی خارج از کشور را در رایزنیهای فرهنگی مدام ساماندهی کند و در ارتباط با آنها سیاستگذاری انجام دهد. اما آیا رایزنیهای فرهنگی، تحت کنترل شورا هستند و به این شورا جواب میدهند؟! آیا سفارتخانهها پاسخگو هستند و اصلا آیا وزارتخارجه کاری به شورا دارد؟ صداوسیما باید هر سال بابت عملی کردن مصوبات شورا پاسخگو باشد، اما آیا این کار را انجام میدهد؟ ما باید پیوست فرهنگی برای تمام طرحهای ملی و کلان اقتصادی عمرانی و صنعتی کشور تصویب کنیم. کدام طرح کلان را به شورا میآورند تا پیوست فرهنگی آن را ارائه دهیم، بعد هم بیایند جواب دهند که ما چقدر به پیوست ارائهشده توسط شما عمل کردیم. سیاستگذاری برای بازبینی و تحول محتوایی رشتههای علوم انسانی و اجتماعی یکی از وظایف شورایعالی انقلاب فرهنگی است و هیاتی برای این کار تشکیل شد. آقایان فاضل و استاد بیایند جواب بدهند؛ ۹ سال گذشت، در حوزه علوم انسانی چه کردند و با چه موانعی روبهرو بوده و هستند. از شما، رسانهها و خواص حوزه و دانشگاه خواهش میکنم از همه کسانی که در شورایعالی انقلاب فرهنگی مسئولیت حقیقی و حقوقی دارند، بخواهید که چه چیزهایی را تصویب کردهاند و بر سر مصوبات چه آمده و مدیریتهای اجرایی چه چیزهایی را اجرا کردند و چه مصوباتی را اجرا نکردند و چرا. آماده هستم فحشهای جدید را بشنوم و تحمل کنم.»