تاریخ: ۳:۳۶ :: ۱۳۹۷/۱۰/۰۸
زنی خواهرش را کور کرد

زنی که در پی درگیری با خواهرش به او حمله و چشمش را کور کرده است، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

سرویس حوادث اقتصاد شمال، مردادماه سال ۹۵ زنی مجروح از طریق اورژانس به یکی از بیمارستان‌های دولتی تهران منتقل شد. وضعیت صورت زن جوان نشان می‌داد با جسمی نوک‌تیز به او حمله شده است. او مدام ناله می‌کرد و از درد چشمش گلایه داشت. پزشکان بعد از معاینه اعلام کردند وضعیت چشم این زن بسیار وخیم است. بعد از انجام عمل جراحی پزشکان گفتند موفق به بازگرداندن دید چشم زن جوان نشدند و ضربه‌ای که به صورت و چشم او وارد شده است، آن‌قدر کاری بوده که چشم را از حدقه بیرون کشیده شده و همه رگ‌های عصبی را قطع کرده بود. با توجه به این گزارش و وضعیت وخیم زن جوان، دختر او که همراه مادرش در بیمارستان حاضر شده بود، مورد پرسش مأموران پلیس قرار گرفت.

او درباره علت این حادثه گفت: مادر و خاله‌ام مدتی بود که سر مسائل مختلف با هم بحث و بگومگو داشتند. صبح روز حادثه با صدای مادرم از خواب بیدار شدم و دیدم که خیلی ناراحت است. تلفنش مدام زنگ می‌خورد و مادرم قطع می‌کرد. پرسیدم چه شده است. گفت: خاله و دخترخاله‌ات صبح زنگ زده و فحاشی کرده‌اند و حالا هم مدام زنگ می‌زنند من هم رد تماس می‌دهم تا صدایشان را نشنوم. نیم ساعت بعد یک‌دفعه صدای داد و فریاد از جلوی در خانه بلند شد. برای اینکه در این موضوع دخالت نکنم جلوی در نرفتم. با خودم گفتم مادرم و خواهرش درگیری‌شان را حل می‌کنند، اما یک‌دفعه صدای شکستن شیشه آمد. فوری لباس پوشیدم و پایین رفتم و دیدم خاله و دخترخاله‌ام با ماشین مقابل درِ خانه آمده‌اند و شیشه‌های خانه ما را شکسته‌اند. با دخالت من و چند نفر از همسایه‌ها درگیری تمام شد و خاله‌ام را به سمت ماشینش بردند. دخترش هم همراهش بود. آن‌ها مدام فحاشی می‌کردند و می‌خواستند مادرم را تحریک کنند.

این دختر ادامه داد: من از اینکه اتفاق بدتری بیفتد، ترسیدم و از همسایه‌ها خواستم که با پلیس تماس بگیرند، اما همسایه‌ها گفتند موضوع تمام شده و آمدن پلیس ممکن است دوباره دعوا را شروع کند. من مادرم را به سمت درِ خانه بردم. یک‌دفعه خاله‌ام با سرعت برگشت و یک ضربه به من زد. من روی زمین افتادم و مادرم تنها شد و این‌بار خاله‌ام یک ضربه به صورت مادرم زد. ضربه‌ای که به من خورد کاری نبود و من توانستم روی پای خودم بایستم، اما مادرم فریاد زد و روی زمین افتاد صورتش پرِ خون شده بود. چشمش از حدقه بیرون زده و روی صورتش افتاده بود. بلافاصله اورژانس را خبر کردیم و وقتی آمدند، گفتند چشم مادرم از حدقه بیرون زده است و بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردند. وضعیت آن‌قدر وخیم بود که تکنیسین‌ها گفتند نمی‌توانند هیچ کاری بکنند حتی نتوانستند به صورت مادرم دست بزنند. بعد از این گفته‌ها بود که مأموران با شکایت زن مجروح خواهر او را بازداشت کردند. متهم در بازجویی‌ها ادعا کرد خبری از اینکه چه کسی ضربه به صورت خواهرش زده است، ندارد. او گفت: اختلافات ما زیاد بود. خواهرم همیشه حرفی می‌زد و دعوا راه می‌انداخت و وقتی که ما موضوع را پیگیر می‌شدیم، با مظلوم‌نمایی خودش را تبرئه می‌کرد. آن روز هم من عصبانی شدم و با دخترم مقابل درِ خانه‌شان رفتم. من فقط یک ضربه با دست زدم، سوئیچ ماشین دستم بود وقتی او صورتش را کشید این اتفاق افتاد. من اصلا خودم متوجه نشدم که دقیقا چطور ضربه وارد شده است.

بعد از اینکه زن قربانی بهتر شد، شکایتی هم به دادسرا داد و گفت: خواستار قصاص خواهرش است.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم گفت: من به‌عمد خواهرم را نزدم و اتهام کورکردن او را قبول ندارم. من فقط با دست ضربه‌ای به خواهرم زدم وقتی که داشتیم از هم جدا می‌شدیم حین تقلا بود که این اتفاق افتاد و اصلا موضوع به من مربوط نبود. من دو بار مقابل درِ خانه خواهرم رفتم و با هم درگیر شدیم، اما هیچ‌وقت او را کتک نزده بودم. این‌بار می‌خواستم کاری کنم که خودش بفهمد دیگر نباید من را اذیت کند. زن شاکی نیز گفت: خواهرم گفته بود من را کور می‌کند و می‌خواهد داغ روی دلم بگذارد، او به سمت ماشینش رفت مدعی است سوئیچ دستش بوده، اما وقتی به سمت ماشین رفت و دوباره برگشت، من دیدم که چیزی از داخل ماشین برداشت و فکر می‌کنم با تیزی آن به من حمله کرد. من درخواست قصاص او را دارم و گذشت نمی‌کنم. با توجه به اینکه زن شاکی درخواست قصاص کرده بود، قضات برای بررسی درخواست او از پزشکی قانونی خواستند تا اعلام نظر کنند، اما متخصصان گفتند امکان قصاص وجود ندارد.

با ارسال این نظریه به دادگاه کیفری استان تهران، قضات وارد شور شدند و با توجه به اینکه امکان قصاص چشم این زن نبود، متهم را به پرداخت نصف دیه یک انسان و حبس محکوم کردند.

منبع:شرق

print

پاسخی بگذارید