ابزارهای متنوعی که بانک مرکزی در راستای ماموریت قانونی خود برای کنترل تورم به کار میگیرد در برخی موارد سودآور و در برخی موارد وی را متحمل زیان میکند
کامران ندری*- اما آنچه روشن است این است که در شرایط تورمی هزینه فعالیتهای بانک مرکزی از درآمدهایش پیشی میگیرد و این موضوع وی را متحمل زیان میکند.
اما از آنجا که بانک مرکزی یک نهاد انتفاعی محسوب نمیشود و هدف غایی و نهایی وی کنترل تورم به عنوان یکی از سیاستهای پولی است، الزام وی از سوی مجلس به پرداخت مالیات موضوعیت ندارد. بر این اساس این سوال مطرح است که نمایندگان مجلس که از دانش کافی نسبت به سیاستگذاری بانک مرکزی برخوردار نیستند، با عنایت به کدام سیاست اقتصادی، بانک مرکزی را مکلف به پرداخت مالیات حاصل از خرید و فروش ارز میکنند، اما توجهی به التزام وی به کنترل تورم به عنوان وظیفه کلیدیاش نمیکنند!
بنابراین به نظر میرسد نمایندگان مجلس از اشراف کامل نسبت به مسائل اقتصادی برخوردار نیستند و التزام بانک مرکزی به پرداخت ۹ هزار میلیارد تومان مالیات، نه تنها از وجاهت قانونی برخوردار نیست که واداشتن وی به چاپ پول پرقدرت و آثار تورمی که به دنبال دارد، به لحاظ اقتصادی نیز قابل قبولنخواهد بود.
حتی اگر بانک مرکزی بتواند از محل درآمدی دیگری غیر از آنچه تحت عنوان چاپ پول پرقدرت نامیده میشود قادر به پرداخت مالیات باشد، موضوع اصلی آن است که دولت به جای آنکه بانک مرکزی را مکلف به پرداخت مالیات حاصل از درآمدهای کسب شدهاش کند، سیاستی وضع کند که در راستای آن سود حاصل از فعالیتهای بانک مرکزی برای افزایش سرمایهاش مورد استفاده قرار گیرد تا بتواند آن را در راستای حل مشکلات نظام بانکی به کار گیرد.
بنابراین براساس آنچه گفته شد، چنانچه دولت به دنبال آن باشد که کسری بودجهاش را از منابع درآمدی بانک مرکزی تامین کند و وی را تحت فشار خواستهاش برای جبران کسری بودجهاش قرار دهد، روزهای سختی در انتظار اقتصاد کشور خواهد بود.
*عضو هیات علمی پژوهشکده پولی و بانکی