تیمور گورگین را چکاد ترانه های گیلکی خواندند و در پاسداشتی برای پیشکسوتان، یاد یار برآن نهادند و در دیدار با وی که سراینده ترانه های ناصر مسعودی حرمت فرهنگ به جای آوردند.
یادیار برنامهای در تجلیل از پیشکسوتان پهنه فرهنگ و هنر استان است که از سوی حوزه هنری طرح ریزی شده و در نخستین دیدار، تجلیل از تیمور گورگین انجام شد.
گورگین، زاده ۱۳۱۳ رشت است که نخستین مجموعه شعرش در سال ۱۳۳۰ با مقدمه استاد سعید نفیسی منتشر شد؛ گورگین علاوه بر انتشار چند عنوان کتاب شعر، نقد و تصحیح دیوان شعرا یکی از چهرهای ماندگار ترانههای گیلکی است که آثار متعدد او توسط بزرگان موسیقی از جمله استاد ناصر مسعودی اجرا شده است.
ناصر مسعودی یادمان خوش ترانههای گیلکی است و صدایش را ˈ مخمل آبیˈ خواندهاند و نوایش را سخاوتی در تاریخ موسیقی …، اما درگپ و گفت با مفاخر گیلان که واژهها نغز است و پندآموز وقتی از ناصر مسعودی سخن میگویی”تیمور گورگین” – شاعر بیشتر ترانههای مسعودی – حرف مشترکشان میشود.
در پی جویی ایرنا گیلان از تیمور گورگین به خمام در هفت کیلومتری رشت رو به روی مدرسه نظام الملک کوچه بوستان گویی فضا دیگر بود، جهان رام و زندگی آرام…
ˈتیمور گورگینˈ با عصایی در دست با چهرهای پرجلال بر پلکان ایستاده بود؛ وارد خانه که میشویم گویی در استمرار نبودیم ساده بود و کوچک، خیلی کوچک…
بر دیوارها شاعران و نویسندگان و مفاخر کشور نفس میکشیدند؛ دیوارها پر از عکس بود، یا در چارچوب قاب و یا قیچی شده از روزنامهها…
نیما یوشیج دست بر زیر چانه، انگار داشت نگاشته یک سالگی فرزندش را مرور میکرد و میگفت: پسرم! یک بهار، یک تابستان، یک پاییز و یک زمستان را تجربه کردی، از این پس همه چیز جهان تکراریست جز مهربانی…
پروین اعتصامی پر فروغ نگاهت میکرد و دیگران دیگر، و چه بسیار بودند…
استاد بر پتویی به سختی نشست و دور و برش پر بود از قلم و کتابهای قدیمی و مرکب…؛ صدایش نافذ بود و بی مقدمه، صدای مسعودی را ˈمخمل آبیˈ خواند و گفت اشعار من با حنجره اش انس داشت.
ترانههای گیلکی را در مایه شور و دشتی میداند و میگوید: اگر غم نباشد هیچ نوینی، زاده نخواهد شد.
میگوید: ۷۰ درصد ترانههای ناصر مسعودی را شاعر بوده و اسب سفید نخستین ترانه بعد از دختر رشتی بود که مسعودی آن را خواند و افتخار مسعودی این است که آوای گیلکی را در جهان گسترد.
وی ادامه میدهد: اشعار من سه بعدی است و برگرفته از سرزمینم و صدای مسعودی که پرورش یافته استادانی چون علی اکبر شهنازی، محمودی خوانساری و احمد عبادیست، هویت گیلان است.
اسب سفید، گل شقایق، تی عید ترا مبارک، گول لاله ول بی گفته، آب طلا، خوشه برنج و … اشعاریست از گورگین که با صدای ناصر مسعودی خوانده شده است.
زمان همچون پرنیان زیر پایش بود؛ عینکش را به چشم زد و اشعارش را با نی مینگاشت و در جواب اینکه آیا چون پوررضا و مسعودی باز هم پرورش مییابند؟ گفت: آینده با دست و دامنی پر از مژده و پیغام است و استعدادها بسیار، باید که کشف شوند.
از خود زیاد نگفت و در کتابها خوانده بودیم که ˈ تیمور گورگین ˈ زاده ۱۳۱۳ محقق، شاعر ترانههای گیلکی معروف به مولانای گیلان نویسنده کتابهایی چند و مقاله نویس سالهای دور در روزنامههای اطلاعات و همشهری است.
متوجه شد با شگفتی به دستانش نگاه میکنم که نی را بر صفحه کاغذ می دواند، گفت: پس از ۴۶ سال نگاشتن انگشتانش حس ندارند اما باز هم از نگاشتن باز نمیایستند.
میگوید: مردم با مسعودی، سرزمینشان را در جهان آشنا میبینند و من با او ˈبوی باران، بوی پونه، بوی خاک؛ شاخههای شسته باران خورده پاک…ˈ
زمان به سرعت میگذشت و چه لحظههای پری! و من در این اندیشه که انسانهای بزرگ را چه اندازه هستی، اندک است…
یاد یار برنامهایست برای بزرگداشت و قدردانی هنرمندان پیشکسوت استان که به صورت فصلی از سوی حوزه هنری گیلان طرح ریزی شده است.