تاریخ: ۲۲:۴۶ :: ۱۳۹۸/۰۶/۲۹
گذری بر ادبیات جنگ در موزیک جیگای انزلی

موزیک جیگا یا به روایتی حافظیه انزلی در آخرین پنجشنبه شهریور شاهد برگزاری سیزدهمین گام از پویش فرهنگی " تو هم بخوان " با موضوع گذری بر ادبیات جنگ بود.

سرویس فرهنگی  اقتصاد شمال:دوستداران کتاب به خوانش دو داستان کوتاه و بخشی از یک رمان و سخنرانی با محوریت ادبیات جنگ گوش فرا دادند.

محمد کهنسال از کنشگران اجتماعی گیلان داستان ” من قاتل پسرتان هستم”  از احمد دهقان را برای گردآمدگان این محفل فرهنگی خواند . روایت روزگار تلخ آنان که جنگ را با گوشت و پوست خود تجربه کرده اند ؛ و زخمی ماندگار از جنگ بر روح و ذهنشان باقی مانده.

. “محسن،  پسر شما ومربی من، هم چنان خر خر می کرد. موج می زد و آب می ریخت توی سوراخ گلوش و فواره فواره می جوشید. همان طور که مچ دست محسن را گرفته بودم، کشیدمش زیرآب. با انکه روی آب بیهوش و بی حال بود ولی تا سرش رفت زیرآب، تکانی خورد و دستش را کشید.”

در ادامه برنامه محمد رضا حسین زاده کارگردان تئاتر با صدای گیرا و اجرای هنرمندانه اش حاضران را با  “نقاش باغانی”  هوشنگ گلشیری آشنا کرد.

داستان شش نفر که از تهران زیر بمباران در دوران جنگ راهی شمال می شوند  .

“پرسیدم: مگر چی شده؟ گفت: این تابلو آبرنگ حسابی کلافه­اش کرده. فکر می­کند که یکی خیلی وقت پیش همان را کشیده که او همین دیروز عصر با همان اشکال موج­ها و حتی لکه­ی ابری که او توی آب دیده­بود. گفتم: خوب، یکی شاید درست همین ساعت از فصل از همانجا به آب نگاه کرده. گفت: من هم همین را گفتم. اما در جوابم گفت این لکه ابر وقتی نگاه می­کردم همین­جا نبود که حالا هست. من فکر کردم بهتر است درست کنار سایه­ی پایه­ی پل بکشمش ” .

زهرا میری هنرمند جوان و فرهیخته عرصه تئاتر گیلان فصل پانزدهم کتاب ” دا ”  از سیده زهرا حسینی را به زیبایی و با اجرایی نمایشی برای حاضران خواند . خاطرات تلخ  دختری ۱۷ ساله از اشغال خرمشهر .

” من بلند شدم و گفتم: حاج آقا خون شما چه رنگیه؟ گفت: خب قرمزه. گفتم : خون ما هم همرنگ خون شماست، چرا شما باید بمونید و ما بریم ؟! گفت: خب مصلحت اینه. گفتم : این چه مصلحتیه هنوز که اوضاع اونقدر بحرانی نشده ، ما که توی محاصره نیفتادیم. می دونیم شما نگران هستید دشمن ما رو محاصره کنه و به اسارت ببره اما ما قول میدیم که اسیر نشیم. نمی خواهیم منتی هم بذاریم ولی شما بگید اگه ما نباشیم واقعا مردها می تونند کارهایی رو که خانمها انجام میدند به عهده بگیرند؟ مگه نه این  که مردها باید فرصت و انرژیشون را بذارند برای خطوط ؟ حاج اقا حضور ما در اینجا لازمه مگه تو صدر اسلام در جنگهای رسول الله خانمها نبودند؟ ”

*نگاه سطحی آفت ادبیات جنگ

اسماعیل محمدپور شاعر و پژوهشگر حوزه ادبیات در سخنانی به بررسی اجمالی مفهوم ادبیات جنگ و پیشینه آن در ایران و جهان پرداخت .

این نویسنده گیلانی اظهار داشت: همه ما در جهان با واژه جنگ آشنا هستیم اما دامنه این واژه در جهان سوم و منطقه غرب آسیا که کشور ما نیز در آن واقع شده ملموس تر است چرا که همیشه بستر جنگ در این منطقه به وفور بوده بنابر این همین ویژگی خود زاینده ادبیات جنگ بوده.

وی با اشاره به این که ادبیات جنگ معطوف و مختص به عصر حاضر نیست بلکه نشانه های آن حتی در متون مقدس مثل انجیل و قرآن کریم و در عهد عتیق و ادبیات بسیار دور وجود دارد افزود: رد پای جنگ در ادبیات دوران باستان در کشورهای مختلف و در ادبیات یونان و روم باستان و ایران باستان پر رنگ دیده می شود.

به گفته وی در حوزه ادبیات یک تفاوت عمده بین نگاه ایرانیان در حوزه جنگ و نگاه غربی ها به جنگ وجود دارد و آن این که

در ادبیات کهن ایران صلح طلبی به وفور و آشکارا دیده می شود در صورتی که در ادبیات کهن غرب یک روحیه برتری جویی همواره در شخصیتها و قهرمانان دیده می شود.

این پژوهشگر ادبیات تصریح کرد: مظهر این در ادبیات کهن ایران شاهنامه فردوسی است . عموما قهرمانان شاهنامه پیش از قرار گرفتن در مقابل دشمن با اندرز و نصیحت دعوت به صلح می کنند و وقتی می بینند که نتیجه نمی دهد از منظر دفاع از وطن و ناموس جنگ را آغاز می کنند .

به گفته وی در ادبیات داستانی کهن غرب این نوع قهرمان پروری دیده نمی شود به ویژه در روم باستان شخصیتهای قهرمانی گلادیاتورها هستند که در فضایی بزرگ که شهروندان و پادشاه است بر اساس قدرت و زور بازو در میدان جنگ قرار می گیرند و با شکست دادن حریف مورد توجه و تحسین قرار می گیرند.

وی یاداور شد: اما جنگ جهانی اول و دوم این اتفاق را در غرب دگرگونه کرد . آثاری تولید شدند که از جنگ طرفداری  می کردند و اثاری که جنگ را مذمت می کردند .

وی تصریح کرد: در تعریف عام،  ادبیات جنگ و ضد جنگ ( که البته من قائل هستم که هر دو در زیر مجموعه ادبیات جنگ جای می گیرند) آن دسته از آثاری که جنگ را ویرانگر می دانند ادبیات ضد جنگ نام گرفته اند.

محمدپور خاطرنشان کرد: در جنگ جهانی دوم ادبیات تولیدات خوبی داشته و برخی از آثار برجسته ادبیات داستانی غرب شکل می گیرد مثل کارهای همینگوی “خورشید همچنان می درخشد” که بازتاب زندگی یاس الود سربازان بازگشته از جنگ است، زنگها برای که به صدا در می آید یا “وداع با اسلحه” که یک داستان عاشقانه در بستر جنگ است ، ” در غرب خبری نیست ” با نگاه تقبیح جنگ و به رخ کشیدن مصائب و ویرانی های جنگ اتفاق می افتد. عمدتا نگاه داستان نویسان پس از جنگ جهانی دوم نیز با همین رویکرد اتفاق افتاده .

محمدپور اظهار داشت: اما وقتی در حوزه ادبیات جنگ در ایران صحبت می شود باید از عهد باستان و شاهنامه شروع کنیم . ادبیات مشروطه نیز که مبتنی بر آزادی خواهی و روشنگری است نوعی از ادبیات جنگ محسوب می شود .نهضت جنگل که خود روزنامه جنگل نوعی ادبیات جنگ و ترویج این نگاه است .و ادبیات بعد از انقلاب اسلامی که به دلیل جنگ هشت ساله بسیار پر رنگ تر می توان در این حوزه  نظر داد.

وی خاطرنشان کرد: در ادبیات جنگ رویکردهای  ارزش مدار، جامعه محور ، انتقاد محور و انسان محور وجود دارد.

به گفته وی در رویکرد ارزش مدار که در سالهای اولیه جنگ شکل گرفت بنا به اقتضای همین دوره عموما ستایش مقاومت و پایداری و دفاع از کشور با هدف تهییج رزمندگان و مردم و تقویت روحیه سلحشوری در آحاد جامعه بود .

این پژوهشگر ادبی افزود: بسیاری از رمان های نوشته شده در سالهای اولیه جنگ مثل نخلهای بی سر از قاسمعلی فراست ،کوچه اقاقیا راضیه تجار،اتش در خرمن حسین فتاحی ،طعم باروت مجید قیصری ، سفر به گرای ۲۷۰ درجه از احمد دهقان در این دسته می گنجد.

وی تصریح کرد: در رویکرد ارزشمدار به جنگ ، شخصیتهای داستان در بسیاری از مواقع به جای این که شخصیت باشند یک تیپ هستند و در کل داستان در حد همین تیپ باقی می مانند.

محمدپور، رویکرد دیگر را جامعه محور دانست که بازتاب مصائب جنگ و تاثیر آن بر زندگی بر مردمان را به رخ می کشد. تصویر ویرانگری و پیامدهای جنگ در زندگی آدمها که معروف ترین آثار این حوزه باغ بلور و دو چشم بی سو محسن مخملباف، زمین سوخته احمد محمود یا راه دراز استانبول اثر مصطفی زمانی نیا است که در خیلی جاها این را ضد جنگ می شناسند اما این بر رویکرد جامعه محور شکل گرفته است  .

رویکرد سوم که در حوزه ادبیات داستانی شکل گرفته رویکرد انتقاد محور و با نگاه منفی به جنگ است که این ها نه بر اساس مبانی اعتقادی یا انسان دوستانه بلکه عموما در رد یا تشکیک جنگ شکل گرفته اند .

این پژوهشگر ادبی اظهار داشت:آخرین رویکرد که در یکی دو دهه اخیر مورد توجه داستان نویسان قرار گرفته و عموما داستان های خوبی که نوشته شده بر مبنای همین است داستان های انسان محور هستند که محور آن  ارزش های والای انسانی جدای از ایدئولوژی است .

وی خاطرنشان کرد: این رویکرد بر بستر انسان دوستی و نوع دوستی است. جنگ در این داستان ها به جای این که نبرد خیر و شر باشد  و علاقه به این که از کشته دشمن پشته بسازد و بر آن پرچم بزند ، جنگ را مرثیه ای می داند که هر دو طرف را آسیب می زند.

محمدپور تصریح کرد: ویژگی های این حوزه و رویکرد آن عموما پرهیز از روایت های کلیشه ای و قراردادی و حرکت به سمت معنای مدرن ،  وضوح بیشتر خشونت در این کارها است. آثاری مثل “من قاتل پسرتان هستم” احمد دهقان ، پل معلق محمد رضا بایرامی ، سه دختر گلفروش مجید قیصری ، “تو میگی من اونو کشتم” از احمد غلامی   ، “نفس نکش، بخند، بگو سلام”  از حسن بنی عامری و “شطرنج با ماشین قیامت” از حبیب احمدزاده با رویکرد انسان دوستانه در ادبیات جنگ شکل گرفته است.

وی اظهار داشت:به نظر می رسد بعد از این دوره تجربه در ادبیات جنگ و دفاع مقدس ایران ، داستان نویسان و رمان نویسان ما به این پختگی رسیده اند که با نگاه سطحی به حوزه دفاع مقدس نمی توان با مخاطب ارتباط برقرار کرد  و باید روایتهای واقع بینانه تر اتفاق بیافتد همانطور که در حوزه ادبیات نمایشی و فیلم و تئاتر هم این اتفاق افتاده است.

*ادای احترام به از جان گذشتگان

آرمین صافدل از بانیان پویش تو هم بخوان گفت : هدف ما از برگزاری نشست سیزدهم با رویکرد ادبیات جنگ ادای دینی بود به همه آنانی که در جنگ هشت ساله یا هر دوره ای برای ایران جانفشانی کردند.

این کنشگر فرهنگی اظهار داشت: در وهله دیگر قصدمان این بود که نشان دهیم در این حوزه می شود در سطح شهرستان کارهای جدی کرد و با امکانات خیلی معمولی کار کرد . خواستیم از این قالبهای کلیشه ای فاصله بگیریم و بگوییم می شود همین حرکت های نو را در حوزه های دیگر مثل سینما و هنرهای تجسمی پیاده کرد و نسل جوان و اقشار مختلف با دیدگاه های متفاوت را با بزرگی کار رزمندگان آشنا کرد و در اصل روحیه ایثارگری مقاومت و دفاع را با زبانی نو و کاری نو پرورش داد. درسی برای  ارگانها و نهادهایی که با امکانات خیلی وسیع تری سالها است حرفهایی می زنند که کسی نمی شنود.

در خاتمه سیزدهمین گام از پویش ” تو هم بخوان” با مبادله کتابهای هدیه آورده شده به امید گسترش فرهنگ کتابخوانی و افزایش خرد جمعی خاتمه یافت .

print

پاسخی بگذارید