تاریخ: ۱۵:۴۲ :: ۱۳۹۸/۰۹/۰۹

"به سان رهنوردانی که در افسانه‌ها گویند، گرفته کولبار ِ زاد ِ ره بر دوش ، در مهگون فضای خلوت " ییلاقهای تالش راه خود آغاز کردند.

گروهی نیک اندیش که آرزو و آرمانشان زدودن غبار محرومیت از جان و جهان کودکان محروم است کوله هایی پر از پوشاک، نوشت افزار و لوازم بهداشتی را بر دوش گرفته و به زیستگاه های دورافتاده تالش بردند.

وحید فرحی رییس اداره کتابخانه های تالش که دانش آموخته دکترای تاریخ از دانشگاه خوارزمی تهران است، همراه جمعی از دوستان فرهیخته و دغدغه مند خود پویشی را با نام  “نگاه”  آغاز کردند تا شرمسار کودکانی نباشند که چشم به راه یک کف دست محبتند.

در این آمد و شدها فقر آموزشی نیز گروه را بر آن داشت که فعالیت فرهنگی را نیز به این کمکهای مادی اضافه کنند.

فرحی می گوید: پویش نگاه را با کمک خیرین نیک اندیش برای ارائه کمکهای مادی از سال ۹۵ آغاز کردیم تا برای بچه ها کفش و کاپشن  و لوازم بهداشتی و نوشت افزار ببریم .

در همین اثنا تصمیم بر آن شد که جدا از کمک های مادی،  به تربیت و آموزش این کودکان نیز توجه شود.

به همین خاطر طرح ” کوله کتاب” نیز به پویش ” نگاه” وارد شد و از اردیبهشت ۹۸ با بردن کتاب به روستای ییلاقی شاه میلرزان خطبه سرا در تالش آغاز شد.

از همان نخستین کوله کتاب و دیدن علاقمندی بی حد و حصر این کودکان ، انگیزه گردانندگان این طرح افزون و عاملی شد برای ادامه این پویش در دوردست ترین نقاط تالش.

او که خود ادیب و اهل قلم نیز هست چنین روایت می کند که  صبح زود با دلی سرشار از عشق به کودکان دیارمان در مناطق دور افتاده و ییلاقی بار سفرمان را می بندیم . خوب  می دانیم که سمیه و محسن و نسرین چشم به راه ما هستند. وسایل جمع اوری شده را با شور و شعف بی حد در پشت وانت جا می دهیم مسیرمان جاده ای خاکی و سنگلاخ است اما  سراپا شوق دیدن لبخند شادی و رضایتشان به راه می افتیم .

محسن را از آن دوردستها چشم به راه رسیدنمان می بینیم،  آمدنمان را به دیگران اطلاع می دهد ، انگار تنها خبر مهم این روستا در این سالها آمدن ما چند نفر بوده .

کودکان چون پروانه هایی رنگین به دور ما می چرخند گویا تمام دنیای این بچه ها در وانت کوچک ما خلاصه شده است .

کتاب را که به دستشان می دهیم انگار خورشید در چشمان زلالشان طلوع می کند.

روسری گل گلی آبی رنگی را که به دخترکانمان وعده داده بودیم به آنها می دهیم و چه ملکه های کوچک شادمانه ای می شوند با این هدیه ناچیز.

برایشان کتابی خواندیم به نام صلح . گفتیم که صلح و عشق و دوستی را از همین روستای کوچکتان آغاز کنید . حتی اگر یک قلب با عشق و صلح درآمیخته شود برای کل بشریت کافیست .

و هنگامی که نگاهشان کردیم دریافتیم که چشمان زیبا و پاک آنها خود دریای صلح و عشق است  و  فلسفه زندگی را می شود از آنها آموخت.

پروانه خواهند شد روزی، از پیله محرومیت به در می آیند و پر می کشند به لطف دانشی که از معلمان فداکار و دلسوز فرا می گیرند.

و کتابهایی که با کوله ها به مناطق سخت گذر و عشایری برده می شود بال پروازشان خواهد شد روزی .

ایرنا

print

پاسخی بگذارید