در صفحه نخست روزنامه شرق تصویر تاجگردون نقش بسته و بالای تصویر این نقل قول از وی به چشم میخورد که «من هم اطلاعاتی از آقایان دارم اما نمیگویم»[!!]
کیهان نوشت:این جمله خود گویای عدم صلاحیت این فرد است. اگر به واقع این ادعا صحت دارد وی به عنوان نماینده مردم در مجلس چرا تاکنون در جهت احقاق حق مردم برنیامده است؟!
نکته قابل تامل این است که در این مصاحبه از مجموع موارد مطرح شده درباره تاجگردون که از جمله اصلاحطلبان و عضو هیئترئیسه فراکسیون امید در دوره قبل مجلس بود او به مواردی پرداخته مانند اینکه منتقدان حضور وی در مجلس درباره پدربزرگ وی و اقداماتش حرف زدهاند!! در بخشی از این مصاحبه که از تاجگردون پرسیده میشود: «در ادامه بحث شبکهسازی موضوع معرفی افراد به نهادها و دستگاههای مختلف پیش میآید. آیا نزدیکان شما در نهادهای مختلف حضور دارند؟» و او در پاسخ میگوید: «۳۱سال است که کار میکنم و دوستان زیادی در دولت و خارج از دولت دارم. نمیتوانم این را انکار کنم. بههرحال در این ۳۱ سال چوب خشک نبودم. اما اینکه افراد را در نهادهای مختلف چیده و شبکهگذاری کرده باشم، درست نیست.»
همچنین از او پرسیده شده که «یعنی کسانی که به نام تاجگردون در این شرکتها هستند، تشابه اسمی با شما دارند؟» و تاجگردون گفته: «۲۰ شرکت که فقط تشابه اسمی است. حتی گچسارانی هم نیستند و اهل اصفهان، کرمان و استانهای دیگر هستند. »
اما مهمترین بخش اظهارات تاجگردون آنجاست که میگوید: «ببینید اولین خبرگزاری که شروع به تولید محتوا علیه من کرد، فارس بود. هیچکس در مجلس نمیدانست من[!!] به خبرگزاری فارس پول میدهم[!!]؛ اما خبرگزاری فارس که این را میداند. اگر این استدلال درست بود که خبرگزاری فارس یا مهر نباید علیه من کار میکردند؛ چراکه اینها از ردیفهایی که فقط من میدانم، پول میگیرند. این حرفها چیست؟ من این حرفها را توهین میدانم؛ البته نه توهین به خودم، بلکه به جمهوری اسلامی.»
در این رابطه دو نکته مهم وجود دارد: نخست اینکه تاجگردون به گونهای سخن میگوید که گویی از پول شخصی خود به نهادها یا خبرگزاریها داده است. چنانکه خواندید گفته است: «هیچ کس در مجلس نمیدانست که من[!!] به خبرگزاری فارس پول میدهم».
نکته دوم اینکه این ردیف بودجهای که تاجگردون مدعی است برای خبرگزاریهای فارس و مهر در نظر گرفته است یا قانونی بوده و یا نبوده است. اگر قانونی بوده که چرا او باید در یک مصاحبه این گونه از اقدام قانونی سخن بگوید و آن را وسیلهای برای تخریب یک خبرگزاری قرار دهد؟! و اگر قانونی نبوده که در این رابطه متهم نخست خود اوست.
فارس: تاجگردون بازهم دروغ گفت
دیروز اما خبرگزاری فارس نسبت به این موضوع که تاجگردون مدعی شده واکنش نشان داد. گزارش فارس با این تیتر منتشر شده بود: «تاجگردون باز هم دروغ گفت/ اعتراف ناخواسته به مهمترین نقد معترضان به اعتبارنامه!»
در گزارش فارس آمده است: «صرفنظر از این اتهام دروغ در حالیکه خبرگزاری فارس به هیچ عنوان ردیف بودجهای در بودجه عمومی کشور ندارد، آقای تاجگردون ضمن این خلافگویی آشکار ناخواسته به موضوعی اعتراف میکند که اتفاقا مورد انتقاد نمایندگان معترض به اعتبارنامه وی است. نمایندگان در جلسات کمیتهها و صحن علنی مجلس و همچنین در گفتوگو با رسانهها به دفعات به رویه مفسدهانگیز آقای تاجگردون در دستکاری بندهای قانون بودجه به نفع مصالح و روابط شخصی خود و سوءاستفاده از موقعیت ویژه ریاست کمیسیون بودجه اشاره کرده بودند.»
این نوشتار افزوده است: «حالا آقای تاجگردون در گفتوگوی امروز خود به بهانه انتقاد از خبرگزاری فارس در واقع همین اتهام را تایید میکند. گفتوگوی ایشان به خوبی نشان دهنده آن است که وی در مقام رئیسکمیسیون برنامه و بودجه با اعمال نظرات شخصی و تخصیص بیتالمال برای خود پوششی برای اهداف شخصی و ناصواب خود ایجاد کرده است. تا جایی که به گفته نمایندگان مجلس وی با همین پوشش توانسته شبکه فساد تحت امر خود را سازماندهی نماید.»
سقوط درآمد ارزی با برجام
روزنامه دولتی ایران دیروز گفتوگویی را با سعید لیلاز، عضو حزب کارگزاران منتشر کرد. وی گفته است: «معمولا ما فراموش میکنیم یا رؤسای محترم کمیسیونهای مجلس فراموش کردهاند که درآمد ارزی بهترین سال دولت آقای حسن روحانی، معادل درآمد ارزی در بدترین سال دولت آقای احمدینژاد بود. یعنی کاهش قیمت جهانی نفت خام، همه آثار مثبت برجام را محو کرد، به گونهای که درآمد ارزی در سال ۹۴ به ۳۳ میلیارد دلار رسید، همچنانکه درآمدهای ارزی در بهترین سال دولت آقای روحانی که سال ۹۶ بود، معادل درآمدهای ارزی سال ۹۲ بود که بدترین سال از نظر درآمد ارزی در دوره اول تحریم محسوب میشود. در واقع هیچگاه دولت آقای روحانی وفور درآمدهای ارزی را تجربه نکرد. باوجود این ما موفق شدیم اقتصاد ایران را احیا کنیم، کما اینکه رشد اقتصادی ایران در سال ۹۵ از رکورد خود در سال ۱۳۹۰ عبور کرد و شاخص تولید صنعتی نیز به ۱۰۶ تا ۱۱۰ واحد رسید، آن هم نسبت به سال ۹۰، یعنی قبل از شروع دور نخست تحریمها علیه ایران.»
اگر در شرایط فعلی تحریم وجود دارد، در زمان دولت دهم هم وجود داشت و در همان وضعیت و اتفاقا بدون برجام، ایران ۱/۵ میلیون بشکه نفت میفروخت اما در دولت روحانی با وجود اجرای پیشدستانه تعهدات برجامی و دیپلماسی و مواجهه منفعلانه دولت با آمریکا و غرب، ظریف میگوید قبل از برجام بیشتر نفت میفروختیم. دلار ۲۱ هزار تومانی، سکه ۱۰ میلیون تومانی و پراید ۷۰ میلیونی تومانی دیگر پیامدهای مدیریت برجامی است.
لیلاز گفته است: «… دولت آقای روحانی امروز چه کار دیگری میتوانست انجام بدهد که انجام نداده است؟… معتقدم از مرداد ۹۷ تا الان، نمیتوانم هیچ اشتباه تعیینکنندهای در دولت روحانی پیدا کنم… این حاکمیت دوگانه یک جا باید تمام شود. حرف من این است که اگر ما مشکلی داریم، درست اینجا است، وگرنه در ۷ سال دولت حسن روحانی، به جز آن دوره ۷-۸ ماهه و به جز آن سیاست خاص که نسبت به آن انتقادهای بسیار روشن دارم، هیچ عیبی در سیاستهای آقای روحانی نمیبینم.»
مصاحبه شونده «شهریور ۹۷» به یورو نیوز گفته بود: «وقتی بازار ملتهب میشود از حالت نرمال و طبیعی خود خارج میشود، مردم داراییهای خود را تبدیل به طلا و دلار میکنند و این بر التهابات بازار دامن میزند. عامل دیگر اما سوءمدیریت دولت آقای روحانی است که به ناشیانهترین شکل ممکن با این پدیده برخورد کرد.»
وی افزوده بود: «به نظر من آقای روحانی هیچ تصویر و برآورد روشنی در روز اول از موج تحریمهایی که به سمت اقتصاد ایران سرازیر میشد نداشت. تصمیمهایی گرفت و تدبیرهایی اتخاذ کرد که به التهابات بازار دامن زد. مثلا به جای اینکه جلوی مصرف ارزی را بگیرند شروع کردند به یک سلسله اقدامات مشوق مصرف ارز از جمله اعطای ۵۰۰ یا هزار یورو برای سفر خارجی که منجر به افزایش تقاضای سفر خارجی شد در حالیکه ما باید جلوی آن را میگرفتیم.»
لیلاز تصریح کرده بود: «اختیاراتی که رهبری به روحانی و سران سه قوه داده اگر به چوب داده بود تا الان یک کاری کرده بودند. وی خاطرنشان کرده بود: من مسئولیت را اساسا متوجه آقای روحانی میدانم چون ما از ۸ یا ۹ ماه قبل مکرر به آقای روحانی هشدار دادیم که بحران در پیش است و دلار را بحران خواهد گرفت.»
تئوریسین اصلاحات: افتخار میکنیم!
روزنامه سازندگی، گفتوگوی عباس عبدی با یک سایت خبری را منتشر کرده و به نقل از او آورده است: «می گویند چرا از روحانی حمایت کردید؟ از چه کسی باید حمایت میکردند؟ از کسانی که مملکت را به جنگ و نابودی بکشانند؟ دلیلی ندارد که این کار را میکردند. کلاً افتخار میکنند به اینکه نامزد نداشتند و در همین نامزدهای موجود سیستم یکی را از پایینترین رأی به بالاترین رساندند. کدام اصلاحطلبی به آقای روحانی گفته بود بیاید؟ خودش آمده بود. حتی اگر آقایهاشمی هم میشد من او را نامزد اصلاحطلبان نمیدانستم. یعنی حتی اگر تأیید میشد، قدرت و اعتبارش برای خودش بوده و ربطی به اصلاحطلبان نداشت؛ چه برسد به آقای روحانی.»
ادعای عباس عبدی در حالی است که در انتخابات ۹۲، محمدرضا عارف گزینه اصلی اصلاحطلبان بود؛ گزینهای که از سوی خود آنان کنار گذاشته شد
انتقاد روزنامه اصلاحطلب از نامه موسوی خوئینیها
احمد حکیمیپور، نماینده اصلاحطلب شورای شهر چهارم در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«متأسفانه برخی از چهرههای سیاسی علاقه دارند فراحزبی و فراتشکیلاتی عمل کنند. نمونه بارز رویکرد مستقل از حزب، در نامه اخیر آقای موسویخوئینیها به مقام معظم رهبری مشهود است. آقای موسویخوئینیها بهرغم اینکه دبیرکل مجمع روحانیون مبارز به عنوان یک تشکل مهم اصلاحطلب است، اما بدون اطلاع اعضای این تشکل این نامه را منتشر کردهاند. این اتفاق نشان میدهد سیاستورزی در چارچوب فعالیتهای تشکیلاتی سیاسی نیست و همچنان فردمحور است. دبیرکل یک تشکیلات محوری جریان اصلاحات یک کنش سیاسی انجام میدهد اما نزدیکان افراد حاضر در حزب و تشکیلات از اقدام ایشان مطلع نیستند. این اقدامات نوعی آفت و ضعف است. این در حالی است که چنین آفتهایی از اصلاحطلبان بعید است. ابتداییترین فعالیت یک اصلاحطلب رفتار براساس خردجمعی و کار سازمان یافته است، اما در عمل این رویکرد توسط برخی از بزرگان این جریان رعایت نمیشود».
در روزهای گذشته، موسوی خوئینیها در نامهای به رهبر معظم انقلاب، به فرافکنی درباره چرایی ایجاد وضع موجود پرداخت.
این نامه فرافکنانه با واکنش منفی افکارعمومی، فعالین سیاسی و کارشناسان مواجه شد. پیش از این برخی فعالان سیاسی اصلاحطلب در واکنش به نامه فرافکنانه موسوی خوئینیها تاکید کردند که او کار بسیار غلطی انجام داد.