بارها در رسانهها از اظهار نظرهای نا به جای مسئولان و بازی شدن با اعصاب مردم سخن گفته شده است.
ژوبین صفاری :هرچه زمان بیشتر میگذرد، انگار بیشتر متوجه میشویم که اظهارنظرهای مسئولان نه از سر نداستن که شاید به عمد قرار است باعث تکدر خاطر مردم شود. مگر آنکه مسئولان در یک محیط کاملاً ایزوله به دور از آنچه مردم درک و لمس میکنند و بدون ارتباط با هیچ رسانهای مشغول خدمترسانی هستند. بارها در رسانهها از اظهار نظرهای نا به جای مسئولان و بازی شدن با اعصاب مردم سخن گفته شده است اما باز به جای پاسخگویی درخصوص چرایی شرایط موجود و یا حل ریشهای مشکلات اعم از اقتصادی و فرهنگی سخنانی گفته میشود که نه تنها مرهم درد مردم نیست که اثرات مخربی بر روان جمعی میگذارد.
طی روزهای گذشته سخنانی از سوی برخی مسئولان امر گفته شد از جمله بهتر بودن اقتصاد ایران نسبت به آلمان توسط رئیس جمهوری، ناامن کردن فضای جامعه برای بدحجابان توسط امام جمعه اصفهان و یا کری خواندنهای بیش از اندازه و البته بیربط وزیر ارتباطات برای هواداران آبی پایتخت، که همه قطعات یک پازل از ندانستن مقتضیات جامعه امروز ایران است.
تردیدی نیست که طی چند دهه گذشته جامعه ایرانی انواع فشارها، تنش ها و دشواریها را برای زیست خود تحمل کرده است. همواره اما سعی کرده در کشاکش این سختیها با رفتارهای مدنی از جمله شرکت در انتخابات امید خود را برای عبور از این مراحل سخت حفظ کند. امیدی که البته نه تنها با عملکرد بد منتخبان به یاس عمیق تبدیل می شود بلکه انگار مردم ناچارند با انواع اظهارنظرهای نسنجیده درد مضاعفی را تحمل کنند.
مردم ایران برای بهبود شرایط زیستی خود و البته عبور از تندروی ها در سالهای ۹۲ و ۹۶ پای صندوقهای رای آمدند و دلخوش به این شعارها امیدوارانه به آینده خوشبین شدند. گو اینکه حالا منتخبانشان مطالبات مردم را به قطع نشدن آب و برقشان در زمان تحریم تقلیل می دهند و احتمالاً مردم هم همچنان خندان و امیدوار جلوی شیشه خودروی ریاست جمهوری ظاهر می شوند.
ناگفته پیداست سیاستهای اقتصادی و فرهنگی دولت هر چند که میراثدار نابسامانیهای قبلی نیز باشد دستاوردی جز سخت تر شدن شرایط نداشته است. اما در این شرایط ای کاش به جای اظهار نظرهای بیحاصل، مسئولان از مشاوران روانشناس و جامعه شناس بهره میبرند تا شاید آنها توضیح میدادند که این صحبتها نتیجهای جز یاس مضاعف برای جامعه نا امید شده ایرانی ندارد.
تدبیر برای توسعه اقتصادی کشور را در لوای دادن آدرسهای غلط نمیتوان پنهان کرد. شکی نیست که مردم هر زمان که لازم بوده شرایط بحرانی کشور را درک کرده اند اما اینکه حالا هم چوب را بخورند و هم پیاز، نتیجهای جز عمیقتر شدن شکاف بین مسئولان و مردم درپی نخواهد داشت. مردم این روزها به همدلی نیاز دارند و نه تهدید و تخیل. که اگر سخن مسئولان نزد مردم کم اعتبار شود اثرات آن تا مدت ها بر سپهر اجتماعی کشور باقی خواهد ماند.`