هر چند آمارها و اطلاعات از کاهش سیالیت نقدینگی و کاهش انتظارات تورمی خبر میدهند اما افزایش حجم نقدینگی میتواند زنگ خطری برای رشد تورم در آینده نزدیک باشد.
کامران ندری*اقتصاد ایران در چند ماه اخیر و تحت تاثیر انتخابات آمریکا با تغییر و تحولات بسیاری در حوزه متغیرهای پولی مواجه شده است. افرادی که پیش از این عمده سرمایههای خود را در بازارهای پربازده همچون ارز، سکه، مسکن و خودرو سرمایهگذاری میکردند، به یکباره و با مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا به بازار کمخطر سپردههای بلندمدت بانکی روی آوردند تا از ریسک کاهش ارزش داراییهای خود در امان بمانند. به این ترتیب بعد از پیروزی حزب دموکرات، حضور سرمایهگذاران در بازارهای موازی کمرنگ شد و کوچ نقدینگی از بازار ارز، مسکن، بورس، خودرو و سکه به بازار سپردههای بانکی به یکی از فاکتورهای مهم در توقف رشد پول و در عین حال افزایش رشد شبهپول و سپردههای بلندمدت بانکی تبدیل شد.
افق ناطمئن بازارهای موازی و افزایش احتمالات در خصوص کاهش قیمت داراییهای مالی افراد در واقع سپردههای بلندمدت بانکی را جایگزین بازارهای یادشده کرده و همین مساله انتظارات تورمی را نیز در مسیر کنترلشدهای قرار داده است. هرچند نرخ معقول بهره در بازار بینبانکی نیز توانسته بر کاهش انتظارات تورمی و کنترل نقدینگی در ماه گذشته تاثیرگذار باشد اما از آنجا که در ایران ابزار مشخصی برای کنترل انتظارات تورمی وجود ندارد میتوان بر اثرگذاری انتخابات آمریکا بر کنترل انتظارات تورمی و در نتیجه کاهش قیمتها اصرار ورزید. در آمارهای اخیر ارائهشده نیز نرخ تورم ماهانه با کاهش قابل توجهی در مقایسه با ماههای پیش از آن همراه شده است. بدیهی است چنین کاهشی تنها در سایه کنترل توقف رشد پول و کنترل انتظارات تورمی (در نتیجه انتخابات آمریکا) اتفاق افتاده است نه سیاستگذاریهای بانک مرکزی.
هر چند آمارها و اطلاعات از کاهش سیالیت نقدینگی و کاهش انتظارات تورمی خبر میدهند اما افزایش حجم نقدینگی میتواند زنگ خطری برای رشد تورم در آینده نزدیک باشد. به طور کلی تاثیر انتظارات تورمی بر افزایش قیمتها در کوتاهمدت بسیار بیشتر از رشد نقدینگی است. به عبارتی اگر انتظارات تورمی کنترل و مهار شود رشد نقدینگی در کوتاهمدت تاثیر چندانی بر افزایش قیمتها نخواهد داشت اما اگر ابزار کارآمدی برای توقف رشد نقدینگی به کار گرفته نشود، در بلندمدت شاهد تسری غول نقدینگی به بازار کالاهای مصرفی و افزایش قیمتها خواهیم بود. به این ترتیب انتظارات تورمی در کوتاهمدت و رشد نقدینگی در بلندمدت اهمیت پیدا میکنند و در کنار مدیریت و کنترل انتظارت تورمی، کنترل رشد نقدینگی نیز به اصلی بدیهی در کنترل قیمتها تبدیل خواهد شد. با توجه به رشد بالایی که نقدینگی در ۱۲ ماه گذشته تجربه کرده و با توجه به آنکه بانک مرکزی راهکارهای مطمئن و تاثیرگذاری برای کنترل حجم پول ارائه نداده، پیشبینی میشود که رشد نقدینگی در پایان امسال حتی از متوسط رشد نقدینگی در سالهای گذشته نیز بیشتر شود. بنابراین توقف رشد پول هر چند علامت خوبی از کاهش موقتی قیمتهاست اما در بلندمدت باید نگران تداوم رشد خلق پول و افزایش قیمتها و تورم باشیم.
* اقتصاددان