
اوج رضایت ایرانیان هنگامی بود که محمدجواد ظریف در کنار نمایندگان انگلستان، فرانسه، آلمان و مهمتر از همه نماینده آمریکا ایستاد و با خندههای مشهورش نشان داد ایران کامیاب شده است.
احسان شادی- در دهه ۱۳۷۰ ایرانیان چشمانداز روشنی که چراغ آن از سوی دولتهای وقت روشن شده بود را پیشرو داشتند و نوعی رضایت نسبی از فضای سیاست داخلی و خارجی در سپهر سیاست ایران به چشم میآمد. فضای رسانهای کشور به ویژه در نیمه دوم دهه یادشده باز شده بود و رسانههای آن روز ایران نبض خبر و تحلیل اخبار ایران و جهان را در دست داشتند و خبرهای ایران از سوی رسانههای فارسیزبان ایران در خارج از کشور با اقبال کمتری روبهرو بود. از نظر اقتصادی نیز ایران صادرات نفت را با قیمتهای روز جهان و در اندازهای که در اوپک سهمیه داشت انجام میداد و درآمد حاصل از صادرات نفت با روندی منطقی به هزینههای دفاع، واردات مواد اولیه و نیز کالاهای اساسی اختصاص داشت.
در چنین شرایطی بود که زمزمههای آشتی و صلح بزرگ ایران و غرب به گوش میرسید. سفر پربازتاب رییسجمهور وقت به کشورهای اروپایی و رویکرد آشتیجویانه اروپا و حتی آمریکا به ایران راه سرمایهگذاران بزرگ به ایران را باز کرد. توسعه صنعت پتروشیمی و نیز صنعت گاز در عسلویه شهروندان را راضی کرده بود و اعتراض به دولت از نظر اقتصادی کمتر علنی میشد یا به چشم نمیآمد. در سالهای ریاستجمهوری احمدینژاد اما سیاست داخلی با ستیز شروع شد و پیامدهای انتخابات ریاستجمهور بهار ۱۳۸۰ کام ایرانیان را تلخ کرد. دولت وقت از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ صدها میلیارد دلار درآمد صادرات نفت را به هدر داد و رشدهای پایین و پولپاشی دستاورد این سالها در اقتصاد بود. توزیع یارانه ۴۵ هزارتومانی در مسیری قرار گرفت که با تورمهای ۳۵ درصدی به سرعت ارزش واقعیاش را از بین برد. در سیاست خارجی ایران چندینبار با صدور قطعنامههای سازمان ملل وارد تنش با غرب شد. در این سالها بود که شهروندان ایرانی به مرور نارضایتی خود را از اداره اقتصاد و نیز مناسبات با جهان به شکلهای گوناگون نشان دادند. با شروع کار دولت روحانی و دیده شدن ابرهای سفید آشتی با غرب دوباره چشمانداز روشنی برای ایرانیان پدیدار شد. اوج رضایت ایرانیان هنگامی بود که محمدجواد ظریف در کنار نمایندگان انگلستان، فرانسه، آلمان و مهمتر از همه نماینده آمریکا ایستاد و با خندههای مشهورش نشان داد ایران کامیاب شده است یکی از گردنههای سخت را پشت سر بگذارد اما این رویایی بیش نبود. شدت انتقادها از برجام به اندازهای گسترش پیدا کرد که دولت بعدی آمریکا در چشم بههمزدنی قرارداد را پاره کرد. در این سالها یعنی از ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ که دولت رییسی سرکار آمده است قیمت هر دلار ۲۷ برابر شد و قدرت خرید ایرانیان را لاغر و لاغرتر کرد. گرمای بالای نرخهای تورم بالا در پنج سال از ده سال دهه ۱۳۹۰ قدرت خرید ایرانیان را مثل برف ذوب کرد و ایرانیان فقیرتر شدند و روند فقر ادامه دارد. در حال حاضر ایران در ظاهر در داخل درگیری سیاسی ندارد و همه قدرت در اختیار جناح اصولگرایان است، اما در دهه ۱۳۹۰ و این روزها گروههای گوناگون اجتماعی از چگونگی گردش روزگار اقتصادی نارضایتی دارند. در ماههای گذشته بازنشستگان، آموزگاران، کارکنان دستگاه قضا، سرمایهگذاران خردهپا در بورس اوراق بهادار تهران و نیز گروهها و احزاب سیاسی هر روز ناراضیتر از روز پیش اعتراض خود را به شکلهای گوناگون نشان میدهند.
سیاست خارجی تنشزا و با درجه بالا در شکاف با غرب ایرانیان را خسته کرده است. واقعیت این است اگر روندهای اقتصادی به مدار تعادل برنگردند و شاهد ادامه وضعیت موجود در سیاست داخلی و در اقتصاد و نیز در سیاست خارجی باشیم نارضایتی گستردهتر خواهد شد.