ین روزها شِکوِه و شکایت از مسائل و مشکلات اقتصادی رو به تشدید، به ویژه تورم یا کاهش قدرت خرید ریال و به تبع آن بالا رفتن قیمتها- البته به نرخ جاری- در قیاس با درآمدها و به بیان روشنتر، حرکت صعودی قیمتها در جهت واقعی شدن بهگونهای فراگیر رواج یافته است، آن هم تا جایی که بانیان یا دست کم حامیان ایجاد آن نیز بیآنکه به این اندرز کهن توجه داشته باشند که: «خودکرده را تدبیر نیست!»
دکتر امیرهوشنگ امینی*:زبان به شِکوه و شکایت گشوده خود را طلبکار میپندارند، بیآنکه پذیرای این واقعیت باشند که آنها خود بانی یا دست کم حامی این وضعیت بودهاند، همینهایی که تا چندی پیش با استدلال نابخردانه و ناشی از کمدانی خود کمک به توسعه صادرات! را در گرو کاهش قدرت خرید ریال میدانستند و بیتوجه به پیامدهای سامانبرانداز و از روز روشنتر کاهش قدرت خرید پول ملی این اصل اساسی را که کاهش قدرت خرید پول ملی خیانتی نابخشودنی به اقتصاد ملی است با توان هر چه بیشتر آن را تبلیغ و توصیه میکردند آن هم در کشوری که اقتصاد و به طور کلی بخش عمده تولید آن وابسته به واردات است.
به نظر میرسد به دور از هر گونه زیادهگویی یادآوری این نکته ضرورت داشته باشد که همواره یادآور این واقعیت تجربه شده بودهام که نظام اقتصاد متمرکز و دستوری دولتی، به لحاظ ذات نظام، فسادآور و فقرآفرین است؛ واقعیتی که اکنون بر همگان آشکار شده و لذا از خورشید روشنتر است. ضمن اینکه پیامدهای کاهش قدرت ریال را نیز به کرات یادآور و متذکر بودهام.
اما چرا فسادآور، فسادآور به لحاظ ذات فرآیند اداره امور بهرهگیری از سرمایه غیر، بدون حضور و نظارت صاحب سرمایه، یعنی مردم.
فقرآفرین به لحاظ شیوه اداره امور اقتصادی توسط دولت و نه مردم که از هر لحاظ مجریانی به مراتب بهتر از دولت هستند. آن هم صرف نظر از ضعف مدیریت و ناآشنایی کارگزاران دولتی با اصول و مبانی اقتصاد سیاسی، به ویژه بهرهگیری در این زمینه از ذهنیت شکلگرفته در نظام اقتصادی مخرب مورد اشاره.
بنابراین باید پذیرفت که ذهنیت شکلگرفته در نظام اقتصادی متمرکز و دستوری دولتی اکنون متعارض وضعیت کنونی، که خود بانی و پشتیبان این وضعیت بودهاند دست کم به دو دلیل کاملا روشن از توان داوری سنجیده درباره مسائل و مشکلات کنونی اجتماعی/ اقتصادی به ویژه اقتصادی حاکم نیز برخوردار نیستند. نخست کمدانی که بنا به یک ضربالمثل انگلیسی: «خطرآفرین است»، از اینرو همانهایی که هیچ دلیل و برهانی را درباره مضار نظام اقتصادی مورد حمایت خود پذیرا نبودند، اکنون درباره فساد و گرانی شکوه و شکایت دارند بیآنکه توجه داشته باشند که بنا به اشاره فساد، ناشی از ذات اقتصاد مورد اشاره است که رهاورد و مورد توصیه آنان بوده است، و گرانی مورد نظرشان نیز بیآنکه گرانی باشد حرکتی به سوی واقعی شدن قیمتهاست، لذا افزایش قیمتها- تکرار میکنم، به قیمتهای جاری- تا واقعی شدن همچنان ادامه خواهد داشت. پایان سخن اینکه قدرت خرید ریال، پول ملی ما چند ماهی است دستکم به میزان ۳۰۰ درصد کاهش یافته است. به بیان روشنتر هزینهها نیز الزاما به قیمتهای جاری ۳۰۰ درصد افزایش خواهند یافت. اما از آنجا که بدون تردید درآمدها حتی نزدیک به این افزایش قیمتهای جاری نیز افزایش نخواهند یافت، لذا این افزایش را تنها با حذف یا کاهش برخی هزینهها میتوان تامین کرد و بدین سان استاندارد زندگی برقرار، دست کم در کلانشهرها را که مدتهاست بهگونهای تصنعی برقرار شده است اصلاح و به استانداردی واقعی تبدیل کرد. به بیان روشنتر باید سبک اقتصادی زندگی را متناسب با توان اقتصادی حاکم اصلاح کرد.
* اقتصاددان