اقتصاد ایران اکنون دارای ابرچالشهایی است که در طول سالیان متمادی شکل گرفتهاند.
سعید مسگری*در یادداشت بیموامیدهای اقتصاد ایران که در اسفندماه سال قبل منتشر شد به این نکته پرداختیم که اقتصاد ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری آماده انجام اصلاحات ساختاری است. با وجود اینکه اقتصاد کشور در سختترین شرایط تاریخ معاصر خود به سر میبرد و با مشکلات عدیدهای روبهرو است اما این فرصت ایجاد شده که با انجام اصلاحات ساختاری تغییر روندی در آن صورت گیرد و به سمت رشد و توسعه حرکت کند.
اما سوالی که در اینجا مطرح است این است که منظور از اصلاحات ساختاری چیست و با چه اهدافی باید صورت گیرد.
خوشبختانه در سالهای اخیر توجهها به ضرورت اصلاحات ساختاری در کشور جلب شده و بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران بر ضرورت آن تاکید کردهاند. اما این تاکید در بسیاری موارد در سطح تاکید و بیان ضرورت باقی مانده و گامی به پیش نرفته است.
اگرچه همین میزان نیز ارزشمند بوده و اولین گام در اجرای اصلاحات ساختاری پذیرفتن ضرورت و اهمیت آن است اما کمکم باید به پیش رفت و به مباحث بعدی آن نیز پرداخت.
اقتصاد ایران اکنون دارای ابرچالشهایی است که در طول سالیان متمادی شکل گرفتهاند؛ مواردی که در ابتدا چالشها و مشکلات عادی بودهاند اما به مرور زمان آنچنان بر عمق و گستردگی آنها افزوده شده که میتوان آنها را ابرچالش نامید. ابرچالش به معنای چالشهایی بسیار بزرگ و عمیق بوده که دارای آثار و تبعات گسترده و حتی غیراقتصادی هستند. این ابرچالشها همچنین دارای این ویژگی هستند که منشأ شکلگیری چالشهای دیگری نیز شدهاند و میتوان به نوعی آنها را مادر چالشهای اقتصادی و اجتماعی کشور دانست.
کارشناسان درباره تعداد این ابرچالشها اختلافنظر دارند و هر کس به زعم خود تعدادی ابرچالش برای اقتصاد ایران نام میبرد. در یک جمعبندی کلی میتوان بدون لحاظ اولویتها مشکلات نظام بانکی، وضعیت مالی نامناسب صندوقهای بازنشستگی، بحران اشتغال به خصوص در بین جوانان و در مناطق شهری، فساد اقتصادی، فضای کسبوکار نامناسب، مشکلات زیستمحیطی و خشکسالیهای مستمر، چالشهای نظام بودجهریزی و سطح پایین سرمایه اجتماعی را مهمترین ابرچالشهای کشور دانست.
با توجه به اهمیت ابرچالشهای اقتصادی، برای اصلاح ساختاری اقتصاد ایران ضروری است که به اصلاح این ابرچالشها پرداخته شود یعنی هدف اصلی اصلاح ساختاری باید بهبود وضعیت ابرچالشها باشد. اگرچه این ابرچالشها تا حدودی به همدیگر وابستگی دارند و مستقل نیستند اما وابستگی آنها چندان شدید نیست و در بسیاری موارد میتوان تنها به حل یکی از آنها پرداخت. البته این بدان معنا نیست که صرفا به یک یا چند ابرچالش پرداخته و از سایر آنها غفلت شود بلکه ضروری است که اصلاح همه آنها در دستور کار قرار گیرد اما میتوان اصلاح برخی از آنها را در اولویت قرار داد و متمرکز بر آنها عمل کرد.
بنا بر آنچه گفته شد نیازمند یک برنامه جامع برای اصلاح ساختاری در کشور هستیم. این برنامه باید با هدف بهبود و برطرفسازی تمام ابرچالشهای اقتصاد ایران طراحی و تدوین شود و به همه آنها توجه داشته باشد.
همچنین نقش هر یک از قوا و دستگاهها در اجرای برنامه نیز به صورت دقیق و شفاف مشخص شود. اجرای چنین برنامهای نیاز به یک اراده ملی و همگانی دارد و تمام قوا و نهادهای حاکمیتی باید در اجرای آن نقشآفرینی کنند. با توجه به نقش و جایگاه قوه مجریه در ساختار کشور، ضروری است که نقش اصلی و هدایتگر در اجرای برنامه بر عهده دولت باشد.اولین و شاید مهمترین گام در تدوین چنین برنامهای، انجام مطالعات دقیق و کارشناسی روی مسائل اقتصاد ایران و شناخت ابعاد و عمق ابرچالشهای اقتصادی کشور است. تا زمانی که چنین مطالعه دقیقی انجام نشود نمیتوان چالشهای اقتصادی را اولویتبندی و با رعایت اولویتها اقدام کرد.
همچنین بدون شناخت ریشهها و بسترهای شکلگیری ابرچالشها برای کاهش آنها نمیتوان اقدام لازم را طراحی کرد. قبل از هر اقدامی برای اصلاح ساختاری، باید ریشه مشکلات را شناخت و تبیین کرد.در مورد ابرچالشهای اقتصاد ایران صحبتهای مختلفی شده و بعضا مطالعاتی نیز صورت گرفته اما هیچگاه به صورت دقیق و هدفمند روی آنها مطالعهای جامع صورت نگرفته است. اکنون که ضرورت مقابله با این ابرچالشها مشخص شده ضروری است که چنین مطالعهای در دستور کار قرار گیرد و چراغ راهی شود برای سیاستگذاری و برنامهریزیهای آتی. به خصوص اکنون که در آغاز مجلس جدید و در سال آینده شاهد آغاز به کار دولت جدید خواهیم بود، بهترین فرصت برای تغییر ریل در اقتصاد و اجرای این اصلاحات است.
کارشناسان و صاحبنظران نیز با انجام مطالعات خود در راستای بررسی ابرچالشها و شناسایی ریشهها و راهکارهای برطرف ساختن آنها میتوانند در این پروژه مهم نقشآفرینی کنند. باید همه صاحبنظران و رسانهها تلاش کنند هم به تبیین ضرورت اصلاح ساختاری و مقابله با چالشهای اقتصادی در جامعه و هم به شناسایی دقیق این چالشها و ریشهها و الزامات برطرف شدن آنها کمک کنند. ما نیز به سهم خود در هفتههای آتی تلاش خواهیم کرد به این موضوعات بپردازیم و مباحثی را در این باب مطرح کنیم.
* تحلیلگر اقتصادی