طبیعی بود که با ضعیف شدن عوامل رشد بازار در پنج ماهه اول سال ۹۹، روند کاهش قیمت سهام نیز شروع شود.
مجید سلیمیبروجنی:بازار سرمایه طی چند هفته گذشته روزهای پرنوسان و همراه با سقوطی را تجربه کرده است. این در حالی است که این بازار از ابتدای سال ۹۸ رشد بسیار بالا و غیرمنتظرهای را به خود دید به گونهای که پس از زنده شدن داراییهای بورس برای بازار با هجوم سرمایهگذاران تازهوارد و ورود نقدینگی به این بازار مواجه شد. اگر به روند حرکتی دو سال گذشته نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد از ابتدای روند رشد شاخص تاکنون افتوخیزهای بسیاری را به خود دیده است. دولت حسن روحانی طی دو سال گذشته به صورت مداوم مردم را تشویق به حضور در بورس میکرد و اعلام میکرد که تمامقد از بورس حمایت میکند. از طرفی اولین عنصر هر بازاری قیمت است؛ عنصری که بازار را به تعادل میرساند.این قیمت باید آزاد باشد اما دولت آن را بسته است. بازار سرمایه طی این مدت شاهد صفهای زیاد بوده و این به دلیل دخالتهای دولت در قیمتها بوده که اجازه نداده قیمتها از یک حدی بالاتر برود یا پایینتر بیاید.
همین صفها همیشه باعث ایجاد هیجان در سهامداران میشد و تجربه نشان داده هر گاه هیجان ایجاد میشود، تعقل کنار میرود. در بازار سرمایه دیگر کشورها اگر سقوط یا صعودی در سهامی رخ دهد نهایتا یکی، دو ساعت است و بعد از آن بازار به شرایط معقول بازمیگردد اما بازار ما به شرایط معقول بازنمیگردد چون بازار را بستهایم و هیجان به آن تزریق کردهایم. تزریق هیجان به بازار ضدعقلانیت است. وقتی بازار هیجانی و رو به بالاست، هر سهمی را تجربه سود کردهاید. چون بازار هیجانی است. اما بورس هنگامی باارزش و عمیق میشود که سرمایه شرکتها افزایش پیدا کند و به مردم سود بدهد. صرف افزایش قیمت سهام یک شرکت، دارایی مشهودی برای مردم ایجاد نمیکند. اینکه سهام یک شرکت سهام بالا برود، بدون آنکه ثروت جدیدی خلق شود، فایدهای ندارد و به طور حتم این رشد جهانی همیشه شکست خواهد خورد. سیاستمداران همیشه دوست داشتهاند بازار سهام مثبت باشد اما هر بازاری قواعد خاص خود را دارد که به راحتی نمیتوان چیزی بر آن تحمیل کرد. متاسفانه برخی به اشتباه اقدام به مقایسه بازار سهام ایران و آمریکا کردند، در حالی که شرایط، مختصات و حتی قواعد این دو بازار از اساس با یکدیگر متفاوت بوده است.این روزها در اطرافمان ایرانیان زیادی را میبینیم که از روند نزلی بورس غمگین و ناامید هستند؛ سهامدارانی که صرفا به دلیل تشویقهای هر روز دولتمردان و دادن وعده سودهای آنچنانی، سرمایهشان را به بازار سرمایه آوردند و متاسفانه برخی از آنها تا بیش از ۵۰ درصد از پرتفوی خود را ازدسترفته میبینند. از زمان شروع اصلاح بورس در اواسط مرداد تا به امروز بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی از آن خارج شده است. این در حالی است که در خردادماه ورود نقدینگی به بورس تهران روزانه در محدوده ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد تومان بوده و در تیرماه این عدد تا ۳۰۰۰ میلیارد تومان نیز افزایش داشت.
این حجم از خروج نقدینگی که در پی ترس از دست دادن سرمایهها رخ داده در حالی است که تمام بازارهای موازی همچون ارز، طلا، مسکن و خودرو روزانه رکوردهای جدید را به ثبت میرسانند و بدون وقفه روند صعودی داشتهاند. اصلاح ۲۵ درصدی شاخص کل بورس تهران در حالی اتفاق افتاده که کاهش قیمت در برخی سهمها به حدود ۶۰ درصد هم رسیده است. به نظر میرسد در این چند روز گذشته بازار در حال نمایش تفاوت رفتار سرمایهگذاران بین سهام بنیادی و غیربنیادی است. در حقیقت میتوان اینطور بیان کرد که سهام ارزنده و سهام پروژهمحور تفاوت خود را در اینجا نشان میدهند. طبق عرف بازار سهم هر شرکتی با توجه به ارزش آن قیمتگذاری میشود اما ورود حجم بالای نقدینگی که طرح خرید سهام را داشت، موجب شد در برخی موارد قیمت سهام از ارزش ذاتی آن فاصله داشته باشد. البته نباید یادمان برود که کمعمق بودن بازار موجب میشود سهام موجود به قیمت بالاتری به دست خریداران برسد چراکه نه بازار دوطرفه است که ابزار فروش استقراض برای آن تعریف شده باشد و نه آنقدر عمق و گستردگی دارد که حق انتخابی برای سرمایهگذار جدید قائل باشد.در زمان اصلاح بازار نیز از یکسو به جهت قفل بودن پولها در صفوف فروش و از سوی دیگر ترس نقدینگی برای ورود تا زمان خراب شدن قیمت سهام، بازار چشم به راه نقدینگی ماند. متاسفانه تعدد مرکز تصمیمگیری در حوزههای اقتصادی کشورمان و ناهماهنگیهای مشهود بین آنها، موجب بروز مشکلات متعددی در بازارهای مختلف شود. بارها دیدهایم که حمایت دولت از یک بازار منجر به سقوط یک بازار دیگر شده است. لزوم اصلاح سیاستهای دولت در حوزههای اقتصادی به منظور ایجاد توسعه پایدار، موضوعی بااهمیت است که آثار در بازار سرمایه نیز به تدریج دیده خواهد شد. ایجاد ثبات در بازار سرمایه چه از طریق سیاستگذاری و چه از طریق تزریق نقدینگی از الزامات گریزناپذیر دولت برای صیانت از سرمایههای بزرگ و کوچک فعال در این بخش از اقتصاد بوده و این مطلب نهتنها در ایران که در سایر کشورها و در مواقع بروز بحران به وفور دیده شده است.
البته باید دقت کرد که تزریق نقدینگی به بورس به معنی حمایت غیرمنطقی از قیمت سهام متورمشده در این بازار نبوده و صرفا با هدف بازگرداندن تعادل و ایجاد شرایط رفتار عقلایی در بازار باید صورت گیرد. نکته مهم دیگر این است که حضور دولت در بازار و نقدینگی تزریقشده در آن باید به صورت موقت و صرفا به منظور ایجاد ثبات صورت گرفته و به محض برگشتن شرایط به روال معقول، به مرور از بورس خارج شود. در سال جاری همزمان با رشد منابع مالی جذبشده به بازار در کنار رشد توان سودآوری شرکتهای بزرگ از مهمترین عوامل شکلگیری مسیر صعودی قیمت سهام و به تبع آن شاخص بازار سرمایه بود. از نیمه دوم مرداد و با نزول قیمت دلار از مرز ۲۵ هزار تومان به کانال ۲۰ هزار تومان، اولین عامل موثر بر سود شرکتهای بورسی دچار تزلزل نسبی شد و در جایی که سرمایهگذاری اکثر فعالان بازار در سودهای کلان بود، روند فروش سهام شروع شد و روزبهروز شدت گرفت.
طبیعی بود که با ضعیف شدن عوامل رشد بازار در پنج ماهه اول سال ۹۹، روند کاهش قیمت سهام نیز شروع شود. اما در ادامه و با توجه به رفتار هیجانی خیل عظیم سهامداران تازهوارد به بورس، فروش بخشی از بازار از دایره محاسبات ارزندگی خارج شد و حالت فروشهای ناشی از ترس و وحشتزدگی به خود گرفت. یکی از عوامل مهمی که به رشد عمومی قیمتها در اقتصاد کشور و در بازارهای مختلف از جمله بازار سرمایه، سکه و ارز، مسکن و خودرو منجر شده، همین رشد بیش از حد نقدینگی است و چنانچه در ماههای پیشرو شاهد تداوم رشد نقدینگی در اقتصاد باشیم، نهتنها رشد قیمتها در بازار سرمایه بلکه رشد قیمت در تمام بخشهای اقتصاد را تجربه خواهیم کرد. افزایش نرخ ارز و رسیدن نرخ دلار به بالای کانال ۲۷ هزار تومان و شکسته شدن آن در سامانه نیما و همچنین نزدیک شدن نرخ بازار آزاد با نرخ اعلامی صرافی ملی نشان از پذیرفتن نرخهای فعلی بازار توسط بانک مرکزی و دولت دارد. بازار ارز همیشه برای بورس به عنوان یک قیچی دولبه عمل کرده است؛ از یک طرف میتواند یک موتورمحرکه عالی برای بورس باشد و از سوی دیگر رقیب آن برای جذب نقدینگی به حساب آید.
بازار سرمایه یک بازار بزرگ در هر کشور است. این بازار را نمیشود با اما و اگر اداره کرد. آیا این شایدها را میتوان در تعاملات مدلسازی کرد؟ اگر اینطور است بروند آن را مدلسازی کنند زیرا بازار جای تجربهآموزی نیست. اقدامات و سیاستگذاریها باید مبنای منطقی و اقتصادی داشته باشد. اما و اگرها، بازار سرمایه و اقتصاد را به بیراهه خواهند برد. به نظر میرسد در این روزهای پرالتهاب، سیاستگذاران باید کمتر حرف بزنند و دندان طمع را برای بهرهبرداری از بازارها به نفع خودشان بکشند و اجازه دهند بازار براساس رویههای حقیقی حرکت کند.
اگر بازار سرمایه واقعا و بدون پشتوانه واقعی بالا رفته باشد، نیاز است که اصلاح شود و سرمایهگذاران نیز باید با حوصله و دقت کافی برای آینده سرمایههایشان تصمیم بگیرند. رفتارهای هیجانی برای بازار سرمایه همچون سهم است.