تاریخ: ۶:۲۶ :: ۱۳۹۹/۰۷/۱۴
جنجال فحاشی به عربستانی‌ها

می‌دانیم آل‌کثیر، پسری که زمان جوانی فقط پول یک وعده خوردن فلافل داشته ولاغیر، اصلا اهل نژادپرستی نیست.

شرق نوشت: ناراحتیم؛ حس می‌کنیم حق جوان ایرانی خورده شده است. عیسی پسر محجوب جنوبی پرسپولیس را دو ساعت مانده به نیمه‌نهایی حساس لیگ قهرمانان آسیا محروم کرده‌اند؛ جوانی که می‌گوید روزگاری از فقر شدید جوراب به شکم می‌بست تا درد گرسنگی را حین تمرین کمتر حس کند، متهم به توهین نژادی شده است. کنفدراسیون فوتبال آسیا شادی پس از گلش به پاختاکور را مصداق توهین نژادی دانست و حتی با وجود ارائه مدارک از سوی باشگاه پرسپولیس که او پیش‌تر در لیگ ایران چنین کاری می‌کرده و منظور، تقسیم شادی با برادرزاده خردسالش است، نمی‌پذیرد و او را به مدت شش ماه از فعالیت‌های فوتبالی محروم می‌کند. ناراحتی‌مان بیشتر می‌شود؛ می‌دانیم آل‌کثیر، پسری که زمان جوانی فقط پول یک وعده خوردن فلافل داشته ولاغیر، اصلا اهل نژادپرستی نیست؛ او اتفاقا خیلی خوب معنی تبعیض را می‌داند؛ هم خودش و هم گرسنگی‌های بی‌شماری که احتمالا در کنار دیگر افراد خانواده‌اش کشیده است.

ناراحتی‌مان وقتی بیشتر می‌شود که پرسپولیس قرار است به مصاف رقیبی از عربستان برود؛ کشوری که هرچه باشد، در سال‌های اخیر این‌طور نشان داده شده که دوست ایران نیست؛ دیپلماتیک و غیردیپلماتیک هم ندارد. در هر عرصه‌ای که ایران و عربستان روبه‌روی هم قرار گرفته‌اند، دو طرف برای برتری‌جویی تلاش کرده‌اند. داستان فوتبالی این دو کشور هم که مجزا و مفصل‌تر است؛ تماشاگری از این دو کشور برنمی‌تابد تیمش برابر رقیب بازنده باشد. وقتی پای تیمی مثل النصر در میان باشد، داستان متفاوت‌تر هم می‌شود. پرسپولیس و النصر از قبل دل خوشی از هم نداشتند؛ به‌طور دقیق‌تر از اسفند ۹۴ تا الان. آن زمان در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا به مصاف هم رفتند؛ النصر در عربستان برنده شد و پرسپولیس در تهران. شادی گل‌های بحث‌برانگیز راهب برای النصر و مهدی طارمی برای پرسپولیس هم هنوز در ذهن خیلی‌ها مانده است. حالا با کنار‌هم‌گذاشتن اتفاقات می‌شود موضوع را راحت‌تر هضم کرد؛ بهترین بازیکن پرسپولیس در فاصله دو ساعت مانده به بازی با النصر، از سوی AFC که ادعا شده تحت نفوذ عربستان است، محروم که نه، نقره‌داغ می‌شود. از این نقطه به بعد، تفکرات یکسان است؛ اینکه با دخالت و نفوذ عربستانی‌ها در AFC، آنها کاری کردند تا پرسپولیس بهترین بازیکنش را برای دیدار با النصر نداشته باشد. اسمش را می‌شود گذاشت «ناجوانمردی». می‌شد النصر یا عربستانی‌ها به همراه AFC، جوانمردانه و در مستطیل سبز به دنبال رقم‌زدن نتیجه باشند و پشت پرده و نفوذ و لابی را بگذارند کنار.

آنها اما راه میان‌بر را انتخاب کردند تا زودتر به مقصد برسند. پرسپولیس اما راه مقصد را بست و خودش به فینال رسید. لابی عربستانی‌ها با AFC به جایی نرسید و پسران پرسپولیس مسافر فینال لیگ قهرمانان آسیا شدند. از زمان اعلام محرومیت شش‌ماهه آل‌کثیر، اما توهین به عربستانی‌ها و اعضای کنفدراسیون فوتبال آسیا به فضای مجازی کشیده شد. ترکیب آل‌کثیر با آل‌سعود، واژه توهین‌آمیز «آل‌کثیف» را ساخت. می‌شد اسمش را هیجان فضای مجازی گذاشت، ولی این هیجان کاذب پایش را به فضای حقیقی که هیچ، به صفحه نخست چندین روزنامه هم کشاند. همین صبح روز گذشته دو روزنامه ورزشی و دو تا سیاسی از این توهین عجیب‌و‌غریب در صفحه نخست استفاده کردند. «باخت آل‌کثیف با همه فوتبال سیاسی‌شان به پرسپولیس»، «آل‌کثیف آل‌کثیر را محروم کرد»، «انتقام تمیز از آل‌کثیف» و «ترفند آل‌کثیف»، تیترهای نامناسبی بودند که روی جلد رفتند. ناراحتیم؛ از بازی ناجوانمردانه‌ای که پشت پرده صورت گرفته، عصبانی هم می‌شویم، ولی آیا ناراحتی و عصبانیت دلیلی برای به‌کار‌بردن کلمات نامناسب در فضای رسمی است؟ شاید تصمیمات هیجانی بوده و اگر زمان به عقب برگردد، دست‌کم یکی، دو روزنامه چنین واژه‌ای را استفاده نمی‌کردند. اما آنهایی که از توهین به عربستانی‌ها و فحاشی به این کشور استفاده آگاهانه می‌کنند، دنبال هدف مشخصی هستند؟ فوتبال ایران هنوز تاوان بالا‌رفتن «عده‌ای خاص» از دیوار سفارت همین کشور عربستان را می‌دهد. فوتبال باشگاهی به کنار، کار به جایی رسیده که فوتبال ملی هم به خطر افتاده است.

از دیوار سفارت تا جلد روزنامه‌ها، آیا فحاشی به عربستانی‌ها جایز است؟ عجیب‌‌تر آنکه ادعای «فرهنگ ایرانی»، سال‌های سال است درونمان غوطه‌ور است. از مهر ایرانی می‌گوییم، ولی وقتی هیجان غلبه می‌کند و پای عربستان در میان باشد، احتمالا فحاشی هم جایز می‌شود! مورد عجیب اینکه این واژه توهین‌آمیز به رادیو هم کشیده می‌شود؛ عجیب‌تر آنکه از زبان سرپرست مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس هم مطرح می‌شود! مهدی رسول‌پناه در گفت‌وگو با رادیو تهران بدون لحظه‌ای درنگ می‌گوید «آل‌کثیف» می‌خواهد زهرش را به پرسپولیس بریزد؛ همین جمله‌اش تیتر سایت و خبرگزاری‌ها می‌شود و دوباره ناسزا وجهه‌ای معقولانه به خودش می‌گیرد! مهدی رسول‌پناه درباره شایعاتی که به راه افتاده و پایه‌گذار شکایت النصر از پرسپولیس شده، به رادیو می‌گوید: «این مسائل قانونی نیست؛ شیطنت‌هایی است که از سوی آنها انجام می‌شود. این اتفاقات هم از داخل و هم از آن طرف صورت می‌گیرد. به قول معروف این «آل‌کثیف» می‌خواهد زهرش را به پرسپولیس بریزد. کاری که در قبال آل‌کثیر صورت گرفت، مظلومیت او و پرسپولیس را نشان داد. ما یک جواب محکم و تودهنی خوبی به آنها دادیم؛ چون خدا با پرسپولیس بود». کسی از رسول‌پناه نمی‌پرسد کدام «به قول معروف»؟ چه می‌شود که سرپرست مدیرعاملی باشگاهی بزرگ که پسوند «فرهنگی- ورزشی» را یدک می‌کشد، از توهینی ناخوشایند به عنوان عبارتی رایج یاد می‌کند و آن را بدون مزمزه‌کردن در رسانه ملی به زبان می‌آورد؟ در قبال رفتاری که با عیسی آل‌کثیر شده، بسیاری ناراحت هستند، ولی آیا این ناراحتی حق را به این افراد می‌دهد تا توهین علنی کنند؟

واژه توهین‌آمیز مذکور در شرایطی کل عربستانی‌ها را شامل شده که اتفاقا پس از رأی صادرشده از سوی AFC چندین خبرنگار عربستانی به این رأی به‌شدت اعتراض کرده و داد مظلومیت پرسپولیس را سر دادند. آیا حق آنهاست که فحش بخورند و با یک چوب رانده شوند؟ البته که شاید توهین به عربستانی‌ها، سرپوشی برای افتضاح مدیریتی باشد که ایرانی‌ها اسیرش شده‌اند؟ شاید آن‌قدر هیجان و عصبانیت غلبه کرده که منطق را فراموش کرده و قدرت تحلیل درست را از دست داده‌ایم؟ عربستانی‌ها از فرصت به‌دست‌آمده استفاده کرده‌اند؛ آنها از نداشتن مدیر لایق ایرانی در کنفدراسیون فوتبال آسیا نهایت استفاده را برده‌اند و ضربه‌شان را زده‌اند. حال، کدام‌یک منطقی‌تر است؛ فحاشی یا داشتن یک کرسی به‌دردبخور در AFC؟ آنهایی که گزینه نخست را انتخاب می‌کنند، راهشان مشخص است، آنهایی هم که سراغ گزینه دوم می‌روند، بهتر است از خودشان بپرسند اسم نایب‌رئیس ایرانی کنفدراسیون فوتبال آسیا چیست؟

print

پاسخی بگذارید