سرانه مصرف استانها به خوبی خروج کالاهای سوبسیدی از مرزها را نشان میدهد. سرانه مصرف آرد استانهای مرزی که امکان قاچاق در آن بیشتر است، بسیار بالاتر است.
قاچاق نان به افغانستان با تریلی
سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل اعلام کرد در پی ادامه جنگ اوکراین و روسیه، جهان با بحران غذایی و افزایش قیمت برخی مواد خوراکی مواجه میشود؛ پیشبینیای که اولین نمودش را در قیمت گندم شاهد هستیم.
قیمت گندم که اواسط اسفند رکورد ۱۴ساله خود را شکست، اگر برای جهانیان نگرانی افزایش قیمت غذا را به دنبال داشته، برای ایرانیان گرفتار تحریم و تورم دورقمی، غم نان و قوت لایموت است.
طبق گفته نایبرئیس بنیاد ملی گندمکاران، سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۹۹ تولید گندم داخل ۳۰ درصد کاهش داشته است. البته مسئولان برخی استانها هم از کاهش تولید ۵۰درصدی خبر میدادند. در نهایت کار به آنجا رسید که معاون شرکت بازرگانی دولتی ایران خبر داد که فقط تا آبان سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۹میلیونو ۱۶۰ هزار تن گندم وارد کشور شده بود.
با وجود این چند ماه بعد، یعنی در بهمن ۱۴۰۰ نمایندگان مجلس از کمبود شدید نان در استانهایی ازجمله سیستانوبلوچستان روایت کردند؛ آنهم در حالی که اخبار قاچاق آرد و نان ایران به کشورهای همسایه در تارنمای تمام رسانههای داخلی خودنمایی میکرد.
حالا با رکوردهای تازه قیمت جهانی گندم، ظاهرا این ماجرا به اوج خود رسیده است و از آرد گرفته تا نان و شیرینی آماده در پوششهای مختلف به راحتی از کشور خارج میشود.
از مرز عراق برای خرید کالاهای یارانهای به ایران میآیند
علی شریعتی، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، دراینباره به «شرق» میگوید: قاچاق آرد یکی از هزاران مواردی است که اتفاق میافتد. در افغانستان، پاکستان و عراق این را شاهد بودیم که شهروندان عراقی مجاور مرزهای ایران، میآمدند در ایران مرغ، گوشت، روغن و… را میخریدند و از امتیاز ارز چهارهزارو ۲۰۰ تومانی ما استفاده میکردند.
او ادامه میدهد: درباره دارو هم این اتفاق به وفور رخ میداد. من با چشم دیدم که شهروندی عراقی در داروخانهای در مریوان تمام قرصهای ضدانگل را خرید. او میگفت این داروها آنقدر ارزان است که برای دامهایش استفاده میکند!
این عضو اتاق بازرگانی ایران همچنین توضیح میدهد: موارد گفتهشده تنها قاچاق در سطح خرد و مسافری است، اما حجم بالاتر و به صورت سازمانیافته هم وجود دارد. من به یاد دارم که در مقطعی نان پختهشده و آماده در چندین تریلی از شهر زابل ما به نیمروز افغانستان میرفت. اینها را من با چشم دیدم.
صرفه قاچاق آرد یارانهای به تولید
شریعتی در ادامه توضیح میدهد: اگر سرانه مصرف استانها را چک کنید و با جمعیت آن بسنجید متوجه میشوید که در شهرهای مرزی چه حجمی از کالاهای سوبسیدی از کشور خارج میشود؛ چون دولت سوبسید میدهد و نظارتی هم نمیکند.
او همچنین میگوید: مثلا در بحث آرد مشخص نیست افرادی که سهمیه طلایی دارند با آن چه میکنند. اینکه روی قیمتگذاری و توزیع این آرد چه فسادهایی وجود دارد، بماند. در نهایت آنچه دردسر بزرگتر را میسازد شکاف عجیب قیمت است. مثلا کارخانهای که در شهری مرزی سهمیه میگیرد اگر بخواهد تولید کند باید با ارزشافزوده ۳۰درصدی کار کند در صورتی که اگر آن را تبدیلنشده و به صورت آرد به قاچاقچیان بفروشد ارزشافزودهای چندصددرصدی خواهد داشت.
او میافزاید: من با چشم در عراق دیدهام که آرد ایران از استانهای مرزی وارد شده، در ترکیه هم شنیدهام که این اتفاق افتاده است. احتمال میدهم در آذربایجانهای شرقی و غربی و استانهای کردنشین ما خروج آرد در حال افزایش باشد.
شریعتی میافزاید: در کردستان عراق من بارها آرد با لوگوی ایرانی دیدهام. شاید واحد تولیدی هم مقصر نباشد اما به هر حال آرد از کشور خارج شده است. ما خیلی از کالاهای ایرانی را در عراق میبینیم. کالایی مثل شیرینی یا چیپس را در نظر بگیرید. در چیپس چند نوع سوبسید آشکار و پنهان وجود دارد. روغن که با سوبسید یکششم قیمت بازار آزاد به کارخانه میرسد یا سیبزمینی که برای آن سم و نهاده با ارز دولتی در نظر گرفته شده و انرژی صنایع هم که سوبسیدی است و… در نهایت چیپس تولیدی با قیمت پایینی صادر میشود و یارانه به خارجیها میرسد.
صادرات کالا یا صادرات سوبسید کالا؟
سیدمحمدرضا مرتضوی، رئیس کانون انجمنهای صنایع غذایی ایران نیز درباره اشکال مختلف خروج آرد از کشور اینگونه به «شرق» توضیح میدهد: دولت گندم خارجی را اکنون حداقل حدود ۵۲۰ تا ۵۳۰ دلار میخرد. گندم داخلی نیز امسال با قیمت ۱۱هزارو ۵۰۰ تومان از کشاورزان خریداری میشود. سپس همین گندم را در سه نرخ توزیع میکند؛ ۶۵۰ تومان، ۹۰۰ تومان و دوهزار و۵۰۰ تومان. اولی متعلق به نانواییهای دولتی است، دومی هم به نانواییهای آزادپز داده میشود، البته قرار بود این نانواییها آرد را آزاد بخرند و آزاد هم بفروشند اما این اتفاق نیفتاد. آرد دوهزار و ۵۰۰تومانی هم به دسته سوم که صنف و صنعت هستند، میرسد. صنف و صنعت چند گروه است ازجمله ماکارونی مصرف داخلی و صادراتی، نشاسته، شیرینی، شکلات، کیک، کلوچه، آرد کیک، آرد پیتزا و… .
او میگوید: این در حالی است که به باور من بخشهای صنعتی مثل نشاستهسازان، تولیدکنندگان بیسکویت و شیرینی یا ماکارونیسازان نیاز به گندم دوهزارو ۵۰۰ تومانی ندارند و باید گندم با نرخی غیریارانهای بین آنها توزیع شود. برای مثال اکنون هر کیلو شیرینی در حدود ۸۰،۹۰ هزار تومان است؛ چرا در این شرایط باید به آنها سوبسید داده شود؟ مثلا ماکارونی گندمش را دولت میخرد ۵۶۰ دلار، به کارخانههای ماکارونی میدهد صد دلار ولی در نهایت ماکارونی تولیدشده با قیمت ۴۰۰ دلار صادر میشود! هیچ عقل سلیمی این کار را نمیکند.
این فعال بازار غذا توضیح میدهد: جالب این است که این دسته تولیدکنندگان به صادراتشان هم افتخار میکنند در حالی که ماکارونی صادر نمیکنند، سوبسید آرد را صادر میکنند. همین حالا با هر تن ماکارونی که صادر میشود حدود ۲۰۰ دلار از پول مردم ایران توسط عدهای خاص هدر میرود. درباره نشاسته و کیک و کلوچه هم وضع تقریبا همین است.
قاچاق آرد سازمانیافته است
مرتضوی خاطرنشان میکند تمام اینها خروج از مبادی رسمی کشور است و حتی قاچاق هم محسوب نمیشوند. رئیس کانون انجمنهای غذایی میافزاید: با این حال همیشه برای عدهای مقرونبهصرفه است که کالاهای سوبسیدی ازجمله روغن یا آرد را جمعآوری و بهطور غیررسمی از کشور خارج کنند. وقتی آردی که ما کیلویی کمتر از هزار تومان توزیع میکنیم، در خارج از مرزها راحت تا ۵۰۰ دلار مشتری دارد، طبیعی است که باندهایی ایجاد شود برای جمعآوری و خروج کامیونی این کالا؛ آنهم با تناژی حدود صد هزار تن یا کمی بیشتر. این مقدار هم سازماندهیشده است و قاچاقچیان بدون کمک افراد بانفوذ نمیتوانند از کشور خارج کنند.
او ادامه میدهد: نمونه آن پرونده قاچاق چند سال پیش است که یک کارخانهدار آرد گندم داخلی را قاچاق کرده بود. آن فرد دستگیر شد و ماجرا رسانهای شد، اما سرانجامش نامعلوم ماند، حتی برای من که رئیس این صنف هستم و پیگیر بودم.
مرتضوی تأکید میکند: سرانه مصرف استانها به خوبی خروج کالاهای سوبسیدی از مرزها را نشان میدهد. سرانه مصرف آرد استانهای مرزی که امکان قاچاق در آن بیشتر است، بسیار بالاتر است؛ درست مثل اتفاقی که برای روغن هم میافتد. قطعا هرچه مثل این روزها فاصله قیمت جهانی با قیمت سوبسیدی توزیع داخل بیشتر شود، انگیزه قاچاق هم بیشتر میشود. ما حتی اگر نمیتوانیم جلوی قاچاق را بگیریم، میتوانیم جلوی صادرات سوبسید کشور را از مبادی رسمی بگیریم. قاچاق ما نهایتا ۲۰۰ هزار تن است، این مقدار که با مقداری که صرف صادرات غیرمعقول میشود قابل قیاس نیست. مرتضوی در نهایت عنوان میکند: ما برای مصرف کل نان ایران بیش از هفت میلیون تن آرد نیاز نداریم. مابقی، یعنی تمام سهمی که به بخش صنف و صنعت یا نان آزادپز داده میشود، باید آزاد باشد. در واقع دولت هفت میلیون تن را با قیمت ۶۵۰ تومان توزیع کند برای نیاز نان مردم. چهار تا پنج میلیون تن مابقی را هیچ نیازی نیست سوبسیدی توزیع کند.
توزیع یارانه ایران بین همسایگان!
حمید حسینی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و عراق نیز در گفتوگو با «شرق» قاچاق گسترده آرد به عراق و چند کشور همسایه دیگر را تأیید میکند و میگوید: بحث قاچاق کالاهای یارانهای ایران بحثی غیرقابل انکار است. کشوری به پهناوری ایران با داشتن همسایگان فراوان وقتی برنامهای برای توزیع یارانهاش نداشته باشد و همزمان در کشورهای همسایه هم قیمت این کالاها بسیار بالاتر باشد، تفاوت قیمت زمینه قاچاق را فراهم میکند و ما شاهد سرازیری کالاها به کشورهای همسایه هستیم. ما برای تأمین بازار مجبوریم آنقدر کالا وارد و یارانه توزیع کنیم که بخشی از بازار عراق، ترکیه، پاکستان و افغانستان را هم پوشش دهیم.
او میافزاید: الان که گندم با کمبود در دنیا مواجه است و قیمتش بالا رفته، قطعا اگر برای توزیع آرد فکری نکنیم و نظارتی انجام ندهیم، مقدار زیادی از این آرد به بازار ترکیه، عراق، افغانستان و پاکستان قاچاق میشود. واردات و تبدیل گندم به آرد چیزی بیش از حدود ۵۰۰ دلار برای کشور هزینه دارد. این مقدار با قیمت توزیع یارانهای آن اصلا قابل قیاس نیست. کسی که میتواند از این رانت و موقعیت استفاده کند، قطعا این کار را میکند. ما بارها پیشنهاد کردهایم توزیع یارانهای کالا به شکلی باشد که کالا نتواند از کشور خارج شود وگرنه باید آنقدر واردات را بالا ببرید که علاوه بر کشور خودتان بازار کشورهای دیگر را هم تأمین کنید.