تحلیل روز
تاریخ: ۱:۴۷ :: ۱۴۰۰/۱۰/۲۰
نظام مالیاتی و بودجه

اصلاح ساختار نظام مالیاتی مساله مهم و قابل‌توجهی به نظر می‌رسد چرا که بدون انجام این مهم، عده‌ای بدون قانون و قاعده به فعالیت‌های تجاری و بازرگانی خود ادامه می‌دهند بدون اینکه مالیات بر درآمدهای واقعی خود را بدهند.

ولی‌اله آقایارزاده*- اصلاح نظام مالیاتی تنها راه کاهش تورم در سال ۱۴۰۱ عنوان شده است.
در صورتی که نظام مالیاتی اصلاح نشود چاپ پول ادامه خواهد داشت و هر مقدار هم که حقوق‌ها افزایش یابد باز هم پاسخگوی تورم موجود نخواهد بود.
اما با اصلاح نظام مالیاتی کنترل تورم آرامآرام اتفاق خواهد افتاد و اعمال معافیت مالیاتی دهک‌های پایین جامعه و جلوگیری از فرار مالیاتی متخلفین، مضاف بر اینکه توزیع عادلانه ثروت و درآمد در جامعه اتفاق می‌افتد، با حمایت از فعالیت‌های تولیدی و همچنین محدود کردن فعالیت‌های غیرمولد و جلوگیری از دلالی‌های واسطه‌ای و رابطه‌ای و همچنین با جهت دادن به فعالیت‌های اقتصادی مولد و تولیدی می‌توان باعث به وجود آمدن مسیر رشد و تعالی اقتصاد شد. از این منظر اصلاح نظام مالیاتی در شرایط اقتصادی امروز کشور باید یکی از اهداف اصلی نه تنها وزارت اقتصاد بلکه دولت نیز باشد.
با توجه به افزایش نقدینگی نزد عده‌ای که شاید حدود ۲۰درصد جامعه را تشکیل می‌دهند، موضوعی که به نوعی ضرورت توزیع عادلانه ثروت را یادآور می‌شود اصلاح نظام مالیاتی است.
هرچند بررسی و ارائه راهکار و انجام دستورالعمل‌ها یکی از اولویت‌های اصلی وزارت اقتصاد و دولت بوده اما آنچه امروز به گوش می‌رسد عدم وجود زیر‌ساخت‌ها برای اصلاح نظام مالیاتی است، حال آنکه در بودجه سال ۱۴۰۱ شاهد رشد ۴۰ درصدی درآمدهای مالیاتی نسبت به سال گذشته هستیم.
طبق گفته‌های رییس سازمان برنامه و بودجه، این که چگونه قرار است بدون وجود زیرساخت و عدم برنامه‌ریزی برای عملیاتی شدن مصوبه مجلس این امر محقق شود جای سوال دارد. مسأله مورد سوال دیگر این است که درآمدهای مالیاتی در قانون بودجه سال ۱۴۰۰ حدود ۳۲۷ هزار میلیارد تومان برآورد شده در حالی که درآمدهای مالیاتی سال ۱۴۰۱ حدود ۵۷۲ هزار میلیارد تومان برآورد شده که موید رشد ۶۲ درصدی آن است، حال آنکه رییس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده‌اند که رشد درآمدهای مالیاتی ۴۰درصد است که این نحوه محاسبه نیز جای سوال دارد.
بنابراین اصلاح ساختار نظام مالیاتی مساله مهم و قابل‌توجهی به نظر می‌رسد چرا که بدون انجام این مهم، عده‌ای بدون قانون و قاعده به فعالیت‌های تجاری و بازرگانی خود ادامه می‌دهند بدون اینکه مالیات بر درآمدهای واقعی خود را بدهند و همچنان به سوداگری و واسطه‌گری در بازار ادامه می‌دهند بدون اینکه مالیات واقعی درآمد خود را پرداخت کنند و در این میان عده کثیری فقیر و فقیرتر و عده قلیلی ثروتمندتر می‌شوند.
در این بین اتفاق ناگواری که می‌افتد این است که قشر متوسط جامعه که باید اکثریت یک جامعه را تشکیل بدهند از بین می‌روند و کشور شاهد وجود دو طیف از انسان‌ها خواهد بود، قشر عظیمی فقیر و قشر قلیلی ثروتمند که خوشایند نخواهد بود.
شاید بهتر آن باشد که دولت در جهت اصلاح ساختارهایی که سال‌ها قبل باید انجام می‌پذیرفت حرکت کند چه آنکه اصل موضوع همین مساله‌ای است که همواره به عنوان موضوعی غیرمهم تلقی شده است.
*کارشناس اقتصادی

print

پاسخی بگذارید