آثار مرتضی شمیسا هنرمند گرافیست، نقاشیخطهایی با خاستگاهی بومی و زبانی جهانی است.
سرویس فرهنگی اقتصاد شمال:به اعتقاد وی طراحی گرافیک از دل نقاشی متولد شده و به همه وجوه زندگی انسان معاصر راه یافته است. کارهای گرافیکی و نقاشیخطهای وی نیز علاوه بر تابلوها و بر دیوار نمایشگاه ها ، بر روی کتابها و پوسترها نقش بسته که به عنوان یکی از نمونه های اخیر آن می توان از پوستر جشنواره بین المللی فیلم داکا یاد کرد.
برای آشنایی بیشتر با خط نقاشی و کارهای این هنرمند گیلانی با وی گفت و گویی داشتیم که در ادامه می خوانید:
*در مورد روش و سبک هنری خودتان توضیح بدید و بفرمایید از چه زمانی کار (Fine Art) را آغاز کردید؟
-رشته تحصیلی من در دانشگاه طراحی گرافیک بود اما پیش از ورود به طراحی گرافیک، از دوران تحصیل، خوشنویسی و نقاشی را مستقل از هم آموزش می دیدم.
در دانشگاه و آشنایی با استاد احصایی، مقوله حضور و نقش حروف در زندگی معاصر برایم برجسته شد.
بسیاری از آثارم، پیشنهادهای تصویری هستند برای طراحی پارچه یا طراحی داخلی، و بسیاری تجربیاتی که صرفا در قالب اثری تجسمی شکل گرفته است. این روند نقاشیخط از سال ۱۳۷۸ آغاز شد.
* با توجه به اینکه نسل اول و دوم طراحان گرافیک ایران تحصیلات نقاشی داشته اند و در مقطعی دیگر اغلب دانش آموخته ی گرافیک هستند، چه تفاوت و شباهتی در رویکرد این دو گروه می بینید؟
-نسل اول و دوم طراحان گرافیک ایرانی عمدتا با تحصیلات نقاشی وارد عرصه طراحی گرافیک شدند. در فرانسه هم همینطور بود، در سوئیس اما نسل ابتدایی طراحان گرافیک، معماران بودند.
به هرحال، بنده شخصا، آن نسلها را بسیار جدی تر از جهت دانش تصویری می دانم. بسیاری از قله های تصویری گرافیک معاصر، محصول تلاش آن دوره است، ‘سالهای خوش گرافیک ایران’ که هنوز با کامپیوتر آلوده به بی منطقی نشده بود.
در نسل های بعد، پس از ورود کامپیوتر، البته علیرغم امکانات اجرایی بسیاری که در خدمت طراحان قرار گرفت، متاسفانه سبب شد بسیاری هم بدون داشتن پشتوانه لازم تصویری، صرفا با اتکا به نرم افزار وارد بازار گرافیک شوند. از همین رو، در بسیاری موارد شاهد آثاری خوش ساخت و خوش رنگ و لعاب اما بی ریشه هستیم. گویا اصالت ایده از میان رفته!!
* اگر به نقاشی-خط بازگردیم چگونه می توانید بدون هیچ گونه وابستگی فکری، فرمی، محتوایی….این کنش هنری را مستقل از نقاشی به معنای نقاشی و خوشنویسی به معنای خوشنویسی تعریف کنیم!؟
-گمان می کنم نمی توانیم گرافیک را بصورت کامل مستقل از خوشنویسی و نقاشی بپنداریم ، چرا که آبشخورهای مشترک زیادی وجود دارد. اما بهیچ وجه در قالبهای کلاسیک خوشنویسی تعریف نمی شود. قلمها در دست هنرمند صرفا دست مایه ایست، چراکه با فرمهایی طرف هستیم که برای انسان ایرانی _ انسان خاورمیانه_ فرمهایی آشناست. از دل قرنها پویش و رشد فرهنگی می آید و مخاطب حس آشنایی دارد با این فرمها، به نوعی بومی است. مثل طرح های فرش. اگر همین فرمهای آشنا را در هنر معاصر علاوه کنیم، به بیان انتزاعی خاص و معاصری می رسیم، بیانی کاملا فرا متنی. آنچنان که دریک برخورد انتزاعی صرف، مفهوم ادبی لغات _در دایره کلام _ به کناری می رود و فقط بعنوان فرمهای ناب تصویری نقش ایفا می کنند. این ایفای نقش البته با زبان هنرهای تجسمی صورت می گیرد، فرم، رنگ ، ترکیب بندی و … از خوشنویسی سنتی خارج میشود و با مفهوم معاصر و جهانی اش پیوند برقرار میکند.
* اکسپرسیونیسم موجود در آثار نقاشی-خط شما چقدر می تواند وامدار نوع متنی باشد که از آن خوانش می شود!؟در واقع امکانش وجود دارد کمی درباره ی خوانش متن(جمله، کلمه و…) در روند خلق نقاشی-خط توضیح دهید!؟
– در دوره ای دو ساله در ابتدای دهه نود، که آیات قرآنی یا اذکار را موضوع آثارم قرار داده بودم، سعی داشتم با توجه به حرمت موضوع، اندام حروف کاملا سالم باقی بماند و امکان خوانش وجود داشته باشد و معنای لغوی لطمه نخورد. منهای آن دوره دوساله، هرگز در بند خوانش متن نبودم و صرفا فضای کلی تصویر در بیان تجسمی معاصر برایم مهم بوده است.
* آیا نقاشی-خط می تواند یک هویت بومی، محلی، فرهنگی داشته باشد؟ یا به واسطه ی زبان مشترک الگوی جهان- تصویری دارد؟
– دقیقا خاستگاهی بومی دارد اما با زبانی جهانی سخن می گوید. دلیل جذابیت نقاشیخط برایم همین موضوع است، اینکه بتوانی هنری سنتی و بومی را که اتفاقا ما ایرانیان در جغرافیای اسلامی سرآمدش بودیم، در بیانی معاصر و جهانی مطرح کنی.
در سالهای اخیر البته، ممالک عربی، خصوصا امارات متحده عربی، سعی در از آن خود کردن این جریان داشتند با عنوان ‘ خوشنویسی عربی در زمینه های مدرن’ در صورتیکه این دغدغه در دوران معاصر، از دهه سی شمسی در ایران جرقه خورد و شکل گرفت.
مرتضی شمیسا تصویر را یک زبان قدرتمند بینالمللی می داند که به خوبی میتوان در کمترین زمان ممکن به وسیله آن ناگفتهها را به هر بیننده ای منتقل کرد. بر این اساس او حرفهای بسیاری برای گفتن دارد که می توان آن را از خلال آثارش شنید .
*در مورد هنرمند
مرتضی شمیسا متولد ۱۳۵۷ بندرانزلی است . وی فارغ التحصیل کارشناسی ارشد طراحی گرافیک، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی۱۳۹۵ ، فارغ التحصیل کارشناسی طراحی گرافیک، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران،
) عضو انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، عضو انجمن توسعه هنرهای تجسمی کشور است. طراح گرافیک شاغل از ۱۳۷۸ تا کنون، همکاری با ناشران کتاب از جمله ، امیرکبیر، خجسته، نگاه، ققنوس – طراح گرافیک مجموعه هایی چون : فرهنگ بشری – زبان شناسی، ادبیات و فرهنگ – ایران ما ، تدوین و اجرا پروژه تحقیقی در باب ‘میزان حضور قلمهای ایرانی در نشانه نوشته های گرافیک ایران’ در انجمن ایرانشناسی دانشگاه تهران ) در حال اجرا( از جمله فعالیتهای اوست.
آثار وی در نمایشگاه های انفرادی و گروهی بسیاری در داخل و خارج از کشور به نمایش در آمده است.
نمایشگاه های انفرادی:
نمایشگاه ‘اشاره’، )تجربه های تصویری با دستمایه حروف(، گالری شکوه، تهران
نمایشگاه رویاهای صبحدم، فرهنگسرای نیاوران، تهران،
نمایشگاه ‘تجربه های تصویری’، گالری داریوش شریف آبادی، تهران،
نمایشگاه نقاشیخط، گالری هفت ثمر، تهران
نمایشگاه ‘تجربه های تصویری’، تورونتو، کانادا،
نمایشگاه های گروهی:
نمایشگاه گروهی نقاشیخط، کوچ ، گالری شکوه، تهران،
نمایشگاه دوسالانه طراحی گرافیک ایران، ‘سرو نقره ای
نمایشگاه گروهی نقاشیخط، فاین آرت گالری، دبی، امارات متحده عربی،
نمایشگاه گروهی نقاشیخط، گالری هپتا، تهران،
نمایشگاه گروهی تجسمی، ایدیل گالری، استامبول، ترکیه،
نمایشگاه ‘هفته هنر معاصر ایران’، موزه دیانگ، سانفرانسیسکو، آمریکا،
نمایشگاه گروهی نقاشیخط ) لعل خاموش اول(، گالری ایده پارسی، تهران
نمایشگاه و ورکشاپ، خوشنویسی در زمینه های نوین، فرهنگسرای گلستان،
سه سالانه پوستر ‘ تراناوا’، اسلواکی
نمایشگاه سرو نقره ای، خانه هنرمندان ایران، تهران
دوسالانه پوستر تهران، تهران
نمایشگاه بین المللی عکس ژاپن، ‘آساهی شیمبون ‘ ، ژاپن،
نمایشگاه بین المللی عکس و کاریکاتور بلژیک، ‘ ۳ تا ۱’، بلژیک
ایرنا