در حالی که امروز دولت به کنترل تصنعی نرخ ارز در بازار دست میزند، ولی شاید ضرورت داشت که پیش از این حضور فعالتری برای کنترل نرخها در بازار از خود نشان میداد تا اجازه افزایش بیشتر از ۱۰ هزار تومانی نرخ دلار را ندهد .
عباس آرگون*– اما دولت در بازه زمانی مورد نظر حضور موثری از خود نشان نداد و باعث شد بسیاری از گروههای کالایی نرخ قیمتی خود را براساس این نرخهای افزایشی مورد سنجش قرار دهند. این در حالی است که نرخ کنونی موجود در بازار ارز، نرخی غیرمعقول است و ارزش واقعی دلار در بازار کمتر از ۱۰ هزار تومان است و بازگشت ثبات و آرامش به فضای عمومی جامعه نیز میتواند به کاهش نرخ دلار کمک کند.
اما آنچه به افزایش سنگین و غیرمعقول نرخ ارز در بازار منجر شد، به دلیل عدم اطمینان و اعتمادی بود که پیش از این نسبت به آینده شکل گرفت و موجب شد بخشی از منابع کشور به ارز و طلا تبدیل شود و تقاضاهای غیرواقعی در بازار را شکل دهد.
از سویی فقدان یک ابزار مناسب که دولت را قادر به حفظ تعهد ارزی در بازار کند موجب شد بخش خصوصی آسیب زیادی ببیند و امروز مجبور باشد با نرخهای چندبرابری به پاس کردن تعهدات ارزیاش بپردازد که نتیجهای جز ورشکستگی بنگاه اقتصادی نخواهد داشت.
بنابراین به طور قطع فعال اقتصادی با وجود چنین نرخهایی امکان انجام کار نخواهد داشت و واردات کالا با چنین نرخهایی نیز به تورمهای افسارگسیخته در بازار منجر خواهد شد.
پس نیاز به ابزاری احساس میشود که فعال اقتصادی را در راستای تعهدات ارزی اش محافظت کند تا تغییرات نرخ ارزی به متضرر شدن آنان منجر نشود و تلاش دولت برای تشکیل بازار مشتقه ارزی نیز زمانی میتواند مفید واقع شود که در کنار آن، بازار مبادلات و تشکیلات ارزی نیز شکل گیرد.
با همه اینها باید گفت که عدم حضور دولت و حضور سرکوبگرانه دولت، هیچکدام مورد تایید بازار ارز نیست و هرچند تهدیدات بینالمللی و عدم تصمیمگیری به موقع و سیاستهای غیرکارشناسی نیز به بیثباتی بازار ارز منجر شد، اما لازم است دولت بازار را به گونهای مدیریت کند که از جهشهای دوباره ارزی در بازار جلوگیری شود.
*عضو هیات نمایندگان اتاق تهران