دیدگاه
تاریخ: ۵:۳۳ :: ۱۳۹۹/۰۳/۲۶
کلیدِ گمشده و انتظار بجای مردم

اگر مسائلی مانند رکود تورمی، نقدینگی سرگردان، بیکاری، مسکن و ازدواج جوانان را به عنوان سرفصل مشکلات اقتصادی در نظر بگیریم، تحول رویکردی در حوزه مسکن می‌تواند بخش معتنابهی از این مشکلات را برطرف کند.

محمد ایمانی:۱- رهگذری، مردی را دید که زیر نور چراغ در پی چیزی می‌گردد. پرسید دنبال چه می‌گردی؟. مرد گفت «کلیدم را گم کرده‌ام». رهگذر دلش سوخت و همراهی کرد. اما هر چه گشتند، خبری نبود. رهگذر دوباره پرسید «کلید را کجا گم کرده‌ای؟». مرد پاسخ داد «در خانه». رهگذر جا خورد؛ «پس چرا اینجا دنبالش می‌گردی؟!». مرد گفت «این جا زیر چراغ، نورش بیشتر است و جستن، راحت‌تر».
۲- حسین دهباشی سازنده فیلم تبلیغاتی آقای روحانی، اردیبهشت ۸۶ عنوان کرد «متن‌‌های سخنرانی روحانی را سال ۹۲ من نوشتم. ۲۷-۲۸ جمله طراحی شده بود که او بگوید. مثلاً جمله‌ «هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد، هم چرخ زندگی مردم». در گفت ‌و گوی ویژه شبکه دو، بنای‌مان این بود که هرچه مجری می‌‌گوید را رها کنیم و به تلویزیون حمله کنیم… روز به روز و با سیطره رسانه‌‌ها، آدم‌هایی انتخاب می‌‌شوند که به شومن و بازیگر نزدیکترند تا سیاستمدار».
۳- آقای روحانی ششم خرداد ۹۲، در شبکه دوم سیما گفت «انگیزه من از نامزدی، نیازی به توضیح ندارد. وضع و مشکلات کشور اعم از روستایی و شهری، پیر و جوان و کارگر را همه می‌دانند… ریشه همه این معضلات برمی‌گردد به بحث مدیریت و کارآمدی دولت… قرار بود در چشم‌انداز ۲۰ ساله، رشد اقتصادی ۸ درصد باشد؛ الآن حدود ۳ درصد است… دولت تدبیر و امید دنبال این است که مردم آن‌قدر درآمد سرشار داشته باشند که نیازی به یارانه ۴۵ هزار تومانی نداشته باشند. صدقه گرفتن افتخار نیست، صدقه دادن افتخار است. من کاری می‌کنم دولت، دستش را به سوی مردم دراز خواهد کرد». او در حالی که یک کلید را نشان می‌داد، گفت «من می‌خواهم بگویم همه چیز با تدبیر و امید و با کلید تدبیر حل خواهد شد. شما بدانید مسئله هسته‌ای و تحریم‌ها هم حل و رونق اقتصادی ایجاد خواهد شد».
۴- هفت سال پس از آن ایام، سرنوشت وعده‌ها و وضعیت معیشت مردم روشن است. بر مدعیان بی‌صداقت اصلاح‌طلبی حرجی نیست، وقتی که از «ع- ن»
(مشاور خاتمی) می‌پرسند «نشانه حیات طیف شما چیست؟» و او جواب می‌دهد «همین که بسیاری از بزرگان ما یا در زندانند یا ممنوع‌الخروجند»! از جماعتی که خیانت‌ها و مفاسد بزرگ در کارنامه‌شان ثبت است، امید کمترین خدمتی نیست. اما از دولت، چرا. امروز تقریبا اتفاق جمعی وجود دارد که تحریم با همه آزارهایش، مسئله اول اقتصاد ما نیست. روزنامه شرق هفته گذشته از زبان یک صاحب نظر اقتصادی همسو نوشت «دولت با سوءمدیریت، در زمین آمریکا بازی کرده… در گفته‌‌های نفیو [معمار تحریم‌‌ها] این قضیه کاملا مشخص است. خیلی ساده ‌لوحی است که بگوییم تحریم بر اقتصاد ایران اثری ندارد، اما بزرگ ‌کردن و پژواک درست ‌کردن از واژه تحریم، دلایل دیگری دارد. اثر تحریم، بیشتر از ۳۰ درصد نیست. ناکارآمدی، ناشی از عملکرد تصمیم‌‌گیران است که به ‌ویژه در دو دولت اخیر، کاملا در زمین تحریم‌‌کنندگان بازی کرده‌‌اند. این تصمیمات سبب شده که توانمندی‌‌های سیاسی و امنیتی کشور تحت تأثیر ‌اشتباهات به ضعف کشانده شود. هدف تحریم، مشاغل و حوزه تولید بود. طراحان تحریم به ‌صراحت گفته‌‌اند که می‌‌خواستیم ارزهای آنها را برای کالاهای لوکس بیرون بکشیم. مسئولان می‌گویند هر سال ۳۲ تا
۳۳ میلیارد دلار برای واردات تخصیص داده‌ ایم. برای چه این ارز را تخصیص داده‌‌اید؟ آیا باید برای واردات مازراتی بگذارید ارز خارج شود؟ آیا برای واردات چوب ‌بستنی باید ارز تخصیص بدهید؟ تصمیم‌‌گیران نمی‌‌توانستند متوجه شوند استخراج نفت در دنیا زیاد شده؟ اگر نمی‌‌توانستند آینده‌‌نگری کنند، حق نداشتند بر مسند تصمیم ‌گیری وزارتخانه‌‌ها بنشینند… کشور، مسئله لاینحل ندارد. آن
۳۰ درصد اثری که تحریم تحمیل می‌ کند، قابل تحمل است و ۷۰ درصد مابقی، با اصلاح قابلیت تصمیم‌‌سازان حل خواهد شد».
۵- حکما همواره، از حرف بدون عمل و جا ماندن از اقدام بر حذر داشته‌اند. «سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی- به عمل کار برآید، به سخندانی نیست». حکیم فردوسی نیز می‌گوید «بزرگی سراسر به گفتار نیست- دو صد گفته چون نیم کردار نیست». آقای سید رضا اکرمی که «رئیس‌شورای فرهنگی نهاد ریاست‌جمهوری» بود، تابستان ۹۵ به ایرنا گفت «متاسفانه نتیجه محور عمل نمی‌کنیم. سوئیسی حرف می‌‌زنیم، آفریقایی عمل می‌‌کنیم». او که مدتی بعد برکنار شد، با‌ اشاره به ماجرای حقوق‌های نجومی گفته بود «خداوند نوبخت و صفدر حسینی را به موزه بسپارد. اگر حسینی آن گونه که نوبخت می‌‌گوید، ذخیره و امانتدار کشور بود، چرا از ریاست صندوق توسعه ملی برداشتید؟! خداوند به همه عقل بدهد».
۶- گاه بی‌عملی و بدعملی برخی مدعیان همراهی، چنان طاقت‌فرسا و مفسده‌انگیز شده، که امام معصوم (ع) زبان به شکایت گشوده است. پس از ماجرای خیانت‌بار حکمیت میان ابوموسی‌اشعری و عمرو عاص، یکی از گماشتگان معاویه به نام ضحّاک‌بن‌قیس، به قافله حجّاج حمله و اموال آنها را غارت کرد. امیر مومنان (ع) در واکنش به این خبر ناگوار فرمود «أَیُّهَا النَّاسُ الْمُجْتَمِعَهًًْ أَبْدَانُهُمْ الْمُخْتَلِفَهًًْ أَهْوَاؤُهُمْ. کَلَامُکُمْ یُوهِی الصُّمَّ الصِّلَابَ وَ فِعْلُکُمْ یُطْمِعُ فِیکُمُ الْأَعْدَاءَ… اى مردمى که پیکر‌هاشان جمع، و خواسته‌هاشان پراکنده است! گفتار شما، صخره سخت را نرم ‏گرداند، و رفتارتان، دشمنان را درباره شما به طمع ‏اندازد. در بزم، لاف می‌زنید‏ و چون وقت مبارزه پیش آید، می‌‏گویید اى جنگ از ما دور شو… تیر بى پیکان را مانید، که آسیبى به دشمن نرساند». (خطبه ۲۹ نهج‌البلاغه). همین امام همام، وقتی در بحبوحه نبرد، شجاعت لشکریانش در عقب راندن دشمن را دید، فرمود «و قد رایت جولتکم و انحیازکم عن صفوفکم… و لقد شفی و حاوح صدری ان رایتکم باخره تحوزنهم کما حازوکم… از جای کنده شدن و بازگشت شما در صف‌ها را دیدم. فرومایگان گمنام و بیابان‌‌نشینان از مردم شام، شما را پس می‌رانند، حالی که شما گزیدگان عرب، و جاندانه‌های شرف، و پیشقدم در بزرگواری، و بلند مرتبه و والامقام هستید. سرانجام سوزِ سینه‌ام فرونشست که در واپسین دم دیدم، آنان را راندید، چنانکه شما را راندند، و از جای کندید، چنانکه شما را از جای‌تان کندند». (خطبه ۱۰۷ نهج‌البلاغه)
۷- ملت صاحب معیار ما، رزمندگانی را سراغ دارد که در جنگ نیابتی با آمریکا و متحدانش، سر افعی تروریسم را به سنگ کوبید. در مقابل رزمندگان ما، هم تدارکات انبوه قدرت‌های فاسد بود و هم جنگجویان تخدیر شده‌ای که مدعی رسیدن به بهشت بودند و ظاهرا سر نترسی داشتند. مبارزه با چنان معارضان سرسختی، دشوار‌تر است، یا مبارزه برای برداشتن موانع رونق و سلامت اقتصاد کشور؟! چرا سلیمانی‌ها توانستند اما برخی مدیران پر ادعا نتوانستند؟ چه شد که برخی مدیران به آزمون و خطا سپری کردند؟ چرا به دستاوردهایی مانند شفافیت در مصرف و سهمیه‌بندی بنزین، مسکن مهر، سفرهای استانی، و طرح‌های مبارزه با قاچاق مانند شبنم و ایران‌کد احترام نگذاشتند و به جای اینکه توان خود رابر رفع نواقص بگذارند، به سیاه‌نمایی مدیریت پیش از خود همت گماشتند؟
۸- آیا بدون تجربه پرهزینه برجام، این حقیقت مفهوم نبود که آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی قابل اعتماد نیستند؟ چرا به جای داخل کشور، در غرب به دنبال راه‌حل مشکلات رفتند و کشور را از پشتوانه‌های عظیم داخلی محروم کردند؟ معاون ارتباطات دفتر رئیس‌جمهور اخیرا نوشته «حکمرانی در برابر کرونا، ائتلاف ملی برای زندگی بود. تجربه‌ ایرانی مقابله با کرونا نشان داد که با همه واگرایی‌ها، زندگی شهروندان می‌‌تواند کانون همگرایی باشد». آری وقتی دشمن حتی در ماجرای کرونا هم خباثت نشان داد و در مقابل، خودتحریمی داخلی شکسته شد، دولت (وزارت بهداشت) توانست کارنامه‌ای متفاوت و تقریبا موفق در مبارزه با کرونا بر جای بگذارد. وقتی در مقابل بسیج نخبگان و فناوران و نیروهای داوطلب مردمی مانعی نباشد، همت و درایت و همدلی می‌جوشد و مشکلات را از پیش پا می‌روبد.
۹- اکنون تجربه و انتظار مردم از مدیران بالاتر رفته و دیگر به صرف حرف زدن بها نمی‌دهند. نقطه‌های درخشان امید پدید آمده و توقعات عمومی را متعالی کرده است. این برخلاف جنگ‌های گلادیاتوری سیاسی، مسابقه خدمت است و هر کس بخواهد، می‌تواند در مسابقه برای پیشرفت و عدالت وارد شود. شهید سلیمانی‌ها این راه پر جاذبه را گشودند و در دوره‌ای که بیشترین حملات
علیه رزمندگان بود، محبوب‌ترین‌ها شدند. دستگاه قضایی نیز در یک سال اخیر، جبهه تازه‌ای از مبارزه برای احقاق حقوق عمومی را گشوده و امید و اعتماد بسیاری را برانگیخته است. این مبارزه چنان جدی بوده که کانال روزنامه سلام، سال گذشته نوشت «تقدیر افکار عمومی از اقدام شجاعانه ابراهیم رئیسی… گفته می‌شود قبل از اینکه حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضائیه منصوب شود، جلسه‌ای با مقام معظم رهبری داشته است. در آن جلسه رهبری گفته‌اند به طور نامحدود، از مبارزه با فساد حمایت خواهند کرد. حجه الاسلام رئیسی بعد از این اطمینان، عهده‌دار ریاست شده. دستگیری طبری محصول اراده رئیس‌قوه قضائیه برای مبارزه با فساد است… رئیسی تا بدین جای کار، بسیار حرفه‌ای و شجاعانه پیش رفته است».
۱۰- حالا نوبت مجلس جدید است که تدبیر و اقدام را بر حرف غلبه دهد، معیشت مردم را در اولویت بگذارد و دولت را به تکاپو وادارد. اگر مسائلی مانند رکود تورمی، نقدینگی سرگردان، بیکاری، مسکن و ازدواج جوانان را به عنوان سرفصل مشکلات اقتصادی در نظر بگیریم، تحول رویکردی در حوزه مسکن می‌تواند بخش معتنابهی از این مشکلات را برطرف کند. در کنار قانون اخذ مالیات از محتکران که پنج سال است خاک می‌خورد، باید به رونق ساخت و ساز و هدایت بخشی از نقدینگی ۲۵۰۰ هزار میلیاردی به این بخش همت گماشت. دولت با تضمین سود سرمایه‌گذاران و اعطای برخی تسهیلات، می‌تواند ضمن مهار نقدینگی تورم زا، به تولید رونق بخشد. رونق بخش پیشران مسکن، می‌تواند چرخ ۲۵۰ صنعت را بچرخاند؛ برای میلیون‌ها مهندس و کارگر شغل ایجاد کند، و نیاز چند میلیون خانوار را بر طرف سازد. با این رویکرد، همچنانکه رکود تورمی فروکش می‌کند، دیگر لازم هم نیست طبقات ضعیف، نصف یا دو سوم درآمد خود را صرف اجاره بها کنند. می‌بینید که چالش موجود در صورت تدبیر، فرصت رونق اقتصادی است.

print

برچسب ها:

پاسخی بگذارید