تاریخ: ۹:۱۷ :: ۱۴۰۱/۰۴/۰۴
حاشیه نشینی بهای افزایش اجاره بها

آغاز تابستان پایانی است بر موعد اکثر اجاره نامه‌ها، فصلی که نه تابی برای مستاجران نه توانی برای کنترل قیمت مسکن گذاشته است.

شاید خرج و دخل این روز‌ها کفاف خوراک را بکند و با صرفه جویی از پوشاک مان نیز بزنیم، اما مسکن را کاری نمی توان کرد، نیازی اساسی که به مراتب از خوراک و پوشاک نیز حیاتی‌تر است و حالا داغی شده است بر دل مستاجرانی که در تامین افزایش اجاره بها مانده و کم کم از خانه رانده شدند.

لطفا کمی لطف کنید

چند سال پیش همین موقع‌ها وقتی از کنار بنگاه معاملات ملکی رد می شدی چندین نفر را می دیدی که دنبال خانه اینور و آنور می‌روند مستاجر جماعت همیشه رفیق بنگاهی است از زوج جوان تازه ازدواج کرده تا مرد میانسال با کلی اهل و عیال.

در سال‌های اخیر، اما تکنولوژی و سایت‌های خانه یابی جایش را به بنگاه داده است تا مستاجران هر روز سری به این سایت‌ها بزنند و قیمت‌ها را بالا پایین کنند تا مگر صاحبخانه با انصافی پیدا شود و کمی مراعات قیمت بکند، مستاجرانی که هر روز محاسبه می‌کنند از کدام دلخوشی بزنند تا پول اجاره دربیاید مثل همسایه بالایی ما، همین سال پیش بود که اسباب کشی کرده بود حالا صاحب خانه عذرش را خواسته و باید دنبال جای دیگری باشد‌.

می‌گوید: پارسال با ۲۵۰ میلیون تومان اینجا را رهن کامل کردیم حالا یکدفعه می گوید باید ۳ میلیون اجاره هم بدهیم.

دلم برایش می‌سوزد چند سالی است ازدواج کرده و امسال هم پسرش به دنیا آمده است حالا او به علاوه خرج و مخارج فرزند دو ماهه اش باید دغدغه تامین وجه اجاره مسکن را نیز داشته باشد‌.

می‌گوید الان دو هفته است کل فکر و ذکرم شده است خانه جدید، هر لحظه دارم سایت‌های اجاره را چک می‌کنم مگر یک مورد باشد که بتوان از پس قیمتش بر بیایم، اما فکر نمی‌کنم با این پول رهن خانه بتوانم داخل شهر خانه‌ای پیدا کنم.

حاشیه نشینی بهای افزایش اجاره بها
می گوید: در طول ۵ سال ۵ خانه عوض کرده ام دیگر از تابستان و تیر ماه بدم می‌آید از بس که در این سال‌ها اسباب کشی کرده ام صاحبخانه‌ها هم که انگار ارث پدرشان را از ما می خواهند آخر کسی نیست به آن‌ها بگوید من با حقوق کارگری و یه بچه تازه به دنیا آمده چگونه این همه پول رهن و اجاره دهم.

مشابه همین حرف را همین چند روز پیش از یکی از دوستانم نیز شنیده بودم دو سال است که عقد کرده و به بهانه کرونا عروسی برگزار نکرد و می‌خواست امسال جایی را برای آغاز زندگی مشترک پیدا کند که انگار قضا و قدر جور دیگری برنامه ریزی کرده است.

می‌گوید: ایام عید با خانمم درباره خانه گرفتن صحبت می‌کردم، فکر می‌کردم با ۱۰۰ میلیون تومان رهن و اجاره ماهیانه حدود یک الی دو میلیون می‌توانیم جایی را اجاره کنیم، اما وقتی به بنگاه رفتم و حدود قیمت را به آن‌ها گفتم بنگاهی فقط خندید.

حالا او مانده بود با سرافکندگی پیش خانواده اش و من به این نکته فکر می کردم که چند جوان همچون او به واسطه این قیمت‌ها خانه ازدواج برایشان یک رویاست.

آوار گرانی بر کلبه‌های درویشی

حرف از گرانی مسکن دیگر چیز جدیدی نیست تورم چندین سال است گرانی را همچون نفس کشیدن عادی جلوه داده است، اما ترس از آوارگی در کوچه و خیابان هنوز آنقدر‌ها هم عادی نشده است حداقل برای آن‌ها که چندین سال ذره ذره آبرو جمع کرده اند تا آخر عمری بتوانند توشه‌ای فراهم کنند، اما گرانی‌ها جایی برای این نوع رویا‌ها باقی نگذاشته است.

سری به یکی از بنگاه‌های معاملات ملکی در خیابان نهضت ساری می‌زنم آقای عمادی چندین سال است که اینجاست سماور قدیمی اش گوشه مغازه و میزی که الان ۲۰ سال است همانجور دست نخورده باقی مانده است با موکت سبزی که رویش پهن است و کارت ویزیت‌های رنگارنگ که دسته دسته گوشه میز قرار داشتند.

سلام علیکی از سر آشنایی چندین ساله می‌کنم و از اوضاع اجاره مسکن می‌پرسم با خنده می‌گوید خبریه ازدواج کردی به ما نگفتی؟ می‌گویم نه هنوز وقتش نشده.

نگاهم به دفترش می‌افتد یک دفتر نسبتا قطور با طول بلند و عرض کم دقیقا انگار دفترچه تلفن‌های قدیم را چند برابر کرده باشی. آقای عمادی می‌گفت: سابقه نداشته دفتر ثبت معاملاتم این موقع سال باز نشده باشه چه برسد به اینکه رویش خاک گرفته باشد.

حاشیه نشینی بهای افزایش اجاره بها
باور می کنی در این موقع از سال حتی یک معامله هم نکردم به او می‌گویم خیلی‌ها بنگاهی‌ها را مقصر این گرانی می‌دانند سوالم را با سوال جواب میدهد: تو هم همین فکر را میکنی؟ می‌گویم از یک جوانی که با دیدن اوضاع بازار مسکن ترس به جانش افتاده چه انتظاری داری؟‌

می‌گوید: قدیم‌تر‌ها گرانی‌ها کمتر بود و کمیسیون ما هم کم، اما تعداد معاملات بالا بود، اما الان مشتری‌ها فقط سوال می‌پرسند و قیمت‌ها را که می‌شنوند یک ارزانتر ندارید و خسته نباشید می‌گویند و خداحافظ.

از دوستانم می‌گویم از آن‌ها که صاحبخانه جوابشان کرده و قرار است بروند حاشیه شهر می‌گوید: قبلا اگر پولت کم بود میرفتی محله ارزانتر، دیگه الان همه جای شهر قیمت‌ها بالاست باید بری روستا‌های اطراف، همین هفته پیش مشتری داشتم از همین محل اسباب کشی کرد رفت روستای آهی دشت.

رویای خانه دار شدن حالا دارد برای خیلی‌ها جایش را به رویای اجاره نشینی می‌دهد مانند تمام رویای‌هایی که می‌خواستیم داشته باشیم، اما نشد وبه حاشیه رفت درست مثل آدم‌هایی که به حاشیه می‌روند به محلات حاشیه نشین شهر همانجایی که ساکنین، هاج و واج نگاهشان می‌کنند که این‌ها کجا اینجا کجا؟

بنگاه خیریه که باز نکرده ام من هم زندگی دارم

همیشه کنار نام مستاجر در برگه قولنامه نام دیگری نیز به چشم می‌خورد نامی که من کمتر شنیده ام، اما خیلی‌ها زیاد با آن سروکار داشته اند، موجر یا همان صاحبخانه که بسیاری از مستاجران آن‌ها را عامل افزایش افسارگسیخته قیمت اجاره مسکن عنوان می‌کنند.

احمد آقا یکی از صاحب خانه‌هایی است که در طبقه سوم ساختمان ما زندگی می‌کند معلم بوده و چند سالی هست بازنشته شده است در یک خانه خودش زندگی می‌کند و خانه روبروییش را اجاره داده است. از او در ارتباط با مستاجر و افزایش اجاره می‌پرسم می‌گوید: نمیدانم باید چه کار کنم از یک رو با این اوضاع دلم به حال مستاجر می‌سوزد از سوی دیگر مگر چه قدر حقوق می‌گیرم که با این گرانی‌ها بتوان زندگی را مدیریت کنم، به هر حال این خانه خیری باید به من برساند بنگاه خیریه که باز نکرده ام من هم زندگی دارم.

به او می‌گویم مستاجران هم مشکل زیاد دارند بهتر نیست کمی مراعاتشان را بکنید پاسخ می‌دهد: آیا بانک حاضر است قسطش را کمتر بگیرد؟ ماهیانه مبلغ زیادی قسط دارم که باید پرداخت کنم و اگر حتی یک روز دیرتر بپردازم دیرکرد به وام تعلق می‌گیرد.

صحبت‌های احمد اقا هر چند تلخ، اما واقعیت بود او خود نیز مشکلاتی داشت که می‌خواست از راه اجاره دادن منزلش برطرف شود حالا من مانده بودم با یک دوراهی سخت، جایی که دو سر آن را مردم همین کوچه و بازار تشکیل می‌دهند.

حاشیه نشینی بهای افزایش اجاره بها
این وسط اما عده‌ای دیگر دلالان معاملات ملکی را مقصر شرایط می دانستند. آن‌ها اعتقاد دارند برای بهبود وضعیت مسکن، مهار قیمت و حل مشکل اجاره نشین‌ها غیر از افزایش تولید مسکن و آزاد سازی مسکن‌های خالی با مالیات باید بساط خیانت مشاورین املاک و دلالان را برچینند.

می گویند بازار دست بنگاه‌های معاملات ملکی است و آن‌ها برای اینکه حق کمیسیون بالاتری بگیرند قیمت‌ها را بالاتر از میزان واقعی تعیین می، کنند، حق الزحمه‌ای که سنسور طمع را دربین خیلی‌ها فعال کرده است.

به مشاور املاک ربطی ندارد

در این آشفته بازار اجاره بها و مشکلات متعدد پیکان نقد به سوی بنگاه‌های معاملات ملکی است دلالانی که چندین سال است هستند و سال به سال نیز بیشتر می‌شوند.

از همین رو با رییس اتحادیه مشاوران املاک بابل تماس می‌گیرم و از اوضاع  این روز‌های بازار مسکن می‌پرسم می‌گوید: افزایش قیمت تمام شده منازل به دلیل افزایش قیمت مصالح و کارگر است و طبعا افزایش این قیمت‌ها تاثیر مستقیم در میزان رهن دارد یعنی طبق عرف بازار اینگونه است که قیمت رهن خانه یک چهارم قیمت کل خانه است به عنوان مثال اگر خانه‌ای ۲ میلیارد تومان ارزش داشته باشد میزان رهن کامل آن ۵۰۰ میلیون تومان است.

به گفته رضا صادقی صاحبان خانه نه بر اساس ارزش ذاتی ملک بلکه بر اساس هزینه‌های مایحتاج ماهیانه خود قیمت‌ها را تعیین می‌کنند و مشاورین املاک نقشی در این افزایش قیمت‌ها ندارند.

رییس اتحادیه مشاوران املاک بابل گفت: همین دیروز خانمی به املاکی مراجعه کرد و میخواست خانه اش را با هزینه بالایی رهن دهد وقتی از او دلیل این قیمت را پرسیدیم گفت من ماهی ۲۰ میلیون تومان هزینه روزمره همچون قسط و بدهی و تامین ملزومات زندگی دارم و علاوه بر حقوق بازنشستگی باید بتوانم بخش دیگر را از طریق رهن خانه تامین کنم.

او گفت: تصور مردم این است که با توجه به حق الزحمه دریافتی بنگاه‌های املاک، مشاورین املاک برای افزایش میزان دریافتی خود اقدام به بالابردن این قیمت‌ها کرده اند، اما امسال اوضاع به گونه دیگری پیش رفته است و شاهد بحران در بازار هستیم، زیرا بالا رفتن قیمت‌ها موجب کاهش میزان قرارداد‌ها شده است.

می‌گوید: دولت می‌توانست به جای وقت گذاشتن در پروژه‌هایی همچون مسکن مهر یا مسکن ملی با ساخت مسکن‌ها استیجاری در حاشیه شهر‌ها بخشی از بار هزینه‌های تحمیلی را کاهش دهند.

مسکن، خانه، منزل نام‌هایی است که آرام آرام دارد تبدیل به بزرگترین مشکل جوانان می‌شود این درحالی است که این نیاز اساسی تاثیر مهمی در سیاست‌های کلی نظام مبنی بر ازدواج و فرزند آوری دارد و اگر نتوان مدیریت جامع و مفیدی در این زمینه داشت نمی توان از جوان بیکار و بی خانه و بی پول انتظار فرزندآوری داشت آن هم چند تا.

print

پاسخی بگذارید