وابستگی اقتصاد به نفت یکی از نارسایی های جدی و عمیق به شمار می رود،عارضه ای که تصمیمات سیاسی،مناسبات خارجی و بین المللی ایران با کشورهای دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد.
به گزارش اقتصاد شمال ،تاریخچه نفت در جهان از قدمتی دیرین و کهن برخوردار است و پس از صدها سال،اهمیت کشف و استخراج این محصول استراتژیک آن را به صنعتی مهم و پیچیده مبدل کرده و در واقع،تمامی کشورها اعم از نفت خیز و غیر نفت خیز تلاش می کنند به واسطه فرصت ها،ظرفیت ها و استراتژی که برای توسعه صنعتی و اقتصادی خود تعریف و طراحی کرده اند در راستای توسعه این صنعت اقدامات لازم را عملیاتی کنند.
به واقع صنعت مذکور برای هر دو گروه از کشورهای اشاره شده (نفت خیز و غیر نفت خیز)مهم است چه آنها که با استخراج و فروش آن،درآمد مورد نیاز کشور و جامعه خویش را تامین می کنند و چه کشورهایی که با فرآوری مشتقات نفتی،اقدام به بازفروش تولیدات خود می کنند.
در این صحنه،سود اصلی از آن کشورها و جوامعی است که با پرهیز از خام فروشی و با اِعمالِ تکنیک های خاص بر روی این محصول استراتژیک،موجبات حصول ارزش افزوده ای چند برابری را برای اقتصاد خود فراهم می کنند.
با نیم نگاهی به تاریخچه اکتشافات نفت در خاورمیانه به این واقعیت پی خواهیم برد که علی رغم تحقق و حصول برخی توفیقات و پیشرفت ها،متاسفانه کشور پهناور ایران به عنوان یکی از نفت خیزترین کشورهای جهان،در این عرصه آنچنان که شایسته و بایسته است،هوشمندانه عمل نکرده است.
به واقع،از سال ۱۹۰۸ میلادی که نخستین چاه نفت خاورمیانه در ایران و در شهر مسجد سلیمان کشف شد،تا به امروز،فرصت های بسیاری برای شکوفایی و توسعه هر چه بیشتر اقتصاد ایران وجود داشته که در سایه کم تجربگی،غفلت و بی توجهی به فرصت سوزی مبدل شده اند و این فرصت های از دست رفته ، امروزه ، مسبب و سرمنشاء گرفتاری های متعددی در عرصه اقتصادی کشور شده است.
سخن از اقتصاد وابسته به نفت یا همان اقتصاد نفتی است،اقتصادی که عمدتا از محل فروش نفت آن هم بصورت خام فروشی ارتزاق می کند و همین موضوع به پاشنه آشیل و نقطه ضعفی عدیده برای اقتصاد کشور و بعضا حوزه های سیاسی و اجتماعی مبدل شده است.
در طول قریب به چهار دهه گذشته،بسیاری از دلسوزان نظام و انقلاب،بر ضرورت فاصله گرفتن از خام فروشی،بخصوص در حوزه نفت خام تاکید کرده اند،اما متاسفانه توفیقات حاصل شده آنچنان که باید برجسته و تعیین کننده به نظر نمی رسند.
قریب به ۴ سال پیش،پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری بیاناتی حکیمانه از معظم له را منعکس کرد.
فرمایشات مقام معظم رهبری در آن مقطع با مضمون ذیل منتشر گردید : ( من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سرکار بود،به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم،بتوانیم درِ چاه های نفت را ببندیم،آقایان به قول خودشان تکنوکرات ، لبخند انکار زدند که مگر می شود؟ )
اشاره معظم له بر لزوم توجه به چنین ضرورتی در مقاطع دیگر و به انحای مختلف ظهور و بروز داشته و با بازخوانی فرمایشات ایشان در سال ها و دهه های گذشته،موارد متعددی از تاکیدات معظم له بر ضرورت فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی، هویدا می شود.
اما متاسفانه علی رغم تاکیدات و اشارات مکرر و دلسوزانه رهبرِ معظم انقلاب،مسئولان ذی ربط در سال ها و دهه های گذشته،فارغ از جناح بندی های سیاسی،آنچنان که باید در این راستا گام برنداشتند.
نتیجه چنین غفلتی،در طمع دشمنان نظام به تشدید تحریم های اقتصادی و موارد اینچنینی ظهور پیدا می کند که البته نسخه شفابخش و خنثی کننده چنین تحریم هایی در سیاست های اقتصاد مقاومتی لحاظ شده،نسخه ای که راهکار خنثی سازی دسیسه های دشمن را در مقاومتی تر کردن اقتصاد می جوید و به تبع تحقق این امر مستلزم فاصله گرفتن از خام فروشی و بخصوص قَطعِ بَندِ نافِ وابستگی از نفت است.
توجه به تولید داخلی،تلاش در راستای افزایش ارزش افزوده محصولات ایرانی،توسعه صادرات غیر نفتی و موارد اینچنینی ، تماماً ، مستلزم فاصله گرفتن از اقتصاد تک محصولی یا نفتی است و در واقع کلیه موارد اشاره شده مولفه هایی تعیین کننده در تسریع توسعه اقتصادی و اقتدار فزاینده تر ایران اسلامی به شمار می روند.
به واقع،در صورت حصول سیاست های اقتصاد مقاومتی و فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی،ضریب افزایش قدرت چانه زنی ایران در مناسبات بین المللی نیز تقویت خواهد شد،بستر لازم برای توسعه فرصت های شغلی به مراتب با سهولت افزون تری محقق می شود و به تبع آن بسیاری از نارسایی ها و گرفتاری های اقتصادی کشور مرتفع می شود.
اگرچه بعضا شاهد ماجراجویی برخی از کشورهای نفت خیز همچون عربستان سعودی با تکیه بر منابع نفتی نهفته در آن هستیم،اما بر سر این موضوع هیچ تردید و شُبهِه ای وجود ندارد که نفوذ پوشالی و کاذب سیاسی و اقتصادی آل سعود پایدار نخواهد بود و به تنهایی همین موضوع ، دالِ بر مقطعی بودن توفیقات حاصل شده در سایه فروش نفت خام و تکیه بر آن به عنوان منبع اصلی درآمدزایی و صادرات کشور به نظر نمی رسد.
به واقع،نفت،ابزاری با قدرت پایدار برای حصول اهداف از پیش تعیین شده در بلند مدت محسوب نمی شود و تاریخ سیاسی خاورمیانه نیز این واقعیت را به اثبات رسانده،در هر زمانی که حاکمان برخی کشورهای نفت خیز بطور جد ، در صدد ابزار قراردادن این محصول خاص برای دستیابی به اهداف سیاسی خود برآمده اند با مشکلاتی عدیده و جدی روبر شده اند.
طرح این موضوعات به معنای بی اعتبار بودن نفت نبوده و نیست و قطعا این موهبت الهی،فرصتی ویژه برای کشورهایی محسوب می شود که بصورتی عظیم از آن برخوردار هستند،اما زمانی می توان از این محصول استراتژیک به نحو شایسته در راستای توسعه اقتصادی،سیاسی و…جامعه بهره بُرد که با برنامه ریزیِ هوشمندانه،نفت به عنصری مُوَلِد در صحنه اقتصادی کشورهای برخوردار مُبَدَل شَوَد.
فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی به معنای مُهر و موم کردن چاه های نفتی و امتناع مطلق از فروش آنها نیست،بلکه باید با برنامه های مدون و اصولی،درآمد حاصله از فروش نفت به توسعه تولید،افزایش کارخانجات و موارد اینچنینی منتهی شود و قطعا در چنین شرایطی ، نفت نه تنها یک پاشنه آشیل، بلکه سکوی پرتابی برای جهش فزاینده اقتصادی در حوزه های گوناگون محسوب خواهد شد.
وابستگی به اقتصاد نفتی،به تشدید آسیب پذیری در مواجِهِه با تِکانِه های اقتصادی منتهی می شود
محمد رضا بهرامن،رئیس خانه معدن ایران، با اشاره به آسیب پذیری اقتصاد نفتی،اظهار کرد:در صورت سرلوحه قرار دادن اقتصاد مقاومتی و افزایش توان تولید داخلی،آسیب پذیری و مشکلات اقتصاد مقاومتی و افزایش توان تولید داخلی، آسیب پذیری و مشکلات اقتصادی کشور در مواجِهِ با شوک ها و تکانه های اقتصادی به حداقل ممکن کاهش می یابد.
وی می گوید:باید از فرصت و فضایی که خداوند متعال در اختیار ما قرار داده به نحوی مطلوب استفاده کنیم و باید بپذیریم که صرفا نفت جوابگوی نیاز جامعه ما نخواهد بود و با اتکای به تولید داخلی نیز می توان از حیث اقتصادی سرآمد و مقتدر بود.
بهرامن با اشاره به حوزه های معدنی کشور به عنوان فرصت هایی ویژه در تسریع و تسهیل توسعه اقتصادی می افزاید:در صورت تعریف برنامه های راهبردی در حوزه های معدنی و طراحی اقدامات لازم از دهه های گذشته،امروز قادر بودیم در بخش های مختلف،از ظرفیت های بالقوه موجود به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم.
به زعم وی درآمد ارزی پایینِ امروز ما در حوزه مواد معدنی،در عدم وجود بازار نیست،بلکه ریشه اصلی آن به فقدان برنامه ای ویژه و هدفمند در این بخش باز می گردد.
رئیس خانه معدن می گوید:در فقدان برنامه ریزی،نمی توان و نباید انتظار داشت بازار به دنبال ما بیاید،بلکه این ما هستیم که با توان بالای تولیدی خود باید به دنبال بازار برویم.
لزوم توجه به اقتصاد دانش بنیان/تمرکز بر اقتصاد نفتی مخرب و ویرانگر است
یکی از پیش نیازهای توسعه اقتصادی به اقتصاد دانش بنیان معطوف می شود به واقع در چارچوب و قالب اقتصاد دانش بنیان،خام فروشی چه در حوزه نفتی و چه در عرصه معادن و دیگر منابع طبیعی، محلی از اِعراب ندارد.
خروجی اقتصاد دانش بنیان،ارزش افزوده چندین برابری و برخورداری از علم،دانش و تکنولوژی کاربردیِ روز است.
چندی پیش،سُورِنا ستاری،معاون علمی و فناوری رئیس جمهور با اشاره به وجود تفاوت هایی جدی میان اقتصاد دانش بنیان با اقتصاد متکی بر نفت گفت:در اقتصاد نفتی،خام فروشیِ منابع ، افتخار است و به واقع اشتغال با استخدام مترداف می شود.
وی می گوید:چنین تمرکزی تبعات ناخوشایند و ویرانگری را برای اقتصاد در پِی دارد و باید با تکیه بَر استعدادهای موجود همچون نیروی انسانیِ تحصیلکرده و خلاق به نوآوری هر چه بیشتر و به تبع آن حصول ارزش افزوده افزون تر مبادرت ورزید و این ساز و کار و رویکردی است که در مراکز سنتی کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
اسحاق جهانگیری،معاون اول رئیس جمهور نیز چندی پیش با انتقاد از اقتصاد نفتی گفت:چنین اقتصادی حتی اجازه هویدا شدن ضعف های موجود در نحوه اداره کشور را نمی دهد و باید به این واقعیت توجه شود در صورت اتمام درآمدهای نفتی،کشور با فقر و فلاکت مواجه می شود و این یکی از خطرات جدی اقتصاد نفتی به شمار می رود.
وی می گوید:متاسفانه همچنان ساختارها،مقررات و آیین نامه های کشور بر پایه قوانینی هستند که بر مبنای اقتصاد نفتی تعریف و طراحی شده اند و در این عرصه نیز نیازمند بازبینی های لازم هستیم که البته اصلاح چنین قوانین و مقرراتی در دستور کار قرار دارد.
به زعم وی،نیروی انسانی نخبه،تحصیلکرده و توانمند،اصلی ترین سرمایه ایران اسلامی به شمار می رود و باید با برنامه ریزی و تلاش مضاعف،تکیه بر این عناصر در اولویت قرار گیرد که قطعا سود و مزایای آن به مراتب از حوزه نفت و بسیاری از عرصه های دیگر افزون تر خواهد بود.
وابستگی اقتصاد به نفت باعث عدم تداوم رشد اقتصادی خواهد شد
بیژن عبدی،عضو هیات علمی دانشگاه و از کارشناسان نظام بانکی ،در تحلیل نقش نفت در رشد اقتصادی گفت:نفت بخشی از تولید به شمار می رود و امکان کنار گذاشتن(مطلق)آن وجود ندارد،اما مشکل اصلی به این موضوع باز می گردد که در گذشته دولت ها از فروش و صادارت نفت به عنوان عاملی برای بالا بردن میزان رشد اقتصادی خود استفاده کرده اند و باید این واقعیت را پذیرفت که واقعیت اقتصادی هر کشوری ، رشد غیر نفتی است و در واقِعِ امر وابستگی به نفت باعث می شود رشد اقتصادی تداوم نیابَد.
وی افزود:در صورت علمی نشدن تولید،درونی نشدن دانش تولید(بومی سازی تولید)و عدم افزایش صادرات غیر نفتی و اتکای صرف به درآمدهایی همچون نفت،ظهور رکود در اقتصاد،غیر منتظره نخواهد بود.
امید آن می رود با تدبیر،درایت و برنامه ریزی در راستای اجرایی سازیِ هر چه بیشترِ سیاست های اقتصاد مقاومتی ، تلاش فزاینده تری لحاظ شود و قطعاً فاصله گرفتن بودجه کشور از نفت،دستاوردهای بسیار ارزنده ای در پی خواهد داشت و در سایه چنین توفیقی بیش از پیش می توان به تحقق توسعه پایدار امیدوار بود.
ناگفته نماند در طول سالیان اخیر،بعضا تلاش هایی در این خصوص عملیاتی شده که انتظار می رود این رویکرد با تداوم و شدت هر چه بیشتری همراه شود.
در پایان نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی،امری نیست که یک شبه و آنی محقق شود و قطعا برای اقتصادی که دهه هایی مدید به نفت وابسته بوده قطع یکباره مجاریِ ارتزاق ، به خودیِ خود ، شوک آور و خسارت بار خواهد بود.
منبع:خبرنگاران