اگر ایران در وضعیتی بود که میشد نفت و گاز کشورهای حاشیه خزر از این کشور عبور کرده و به بازارهای مصرف برسد و قیمت تمام شده انرژی در کشورهای مصرفکننده نسبت به شرایط فعلی ارزانتر درمیآید کشورهای مصرفکننده فایدهای نصیبشان میشد.
قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد و مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و پیشنهاد قانونی شد.
ظرفیت تولید، میزان تولید و صادرات نفت ایران تا اوایل سال جاری توسط مسئولان به صورت رسمی اعلام میشد.
طی دو سال اخیر، صنعت نفت ایران میزبان توتال، شل، شلمبرژه، انی، اینپکس، گازپروم نفت، لوک اویل، روس نفت، تات نفت، زاروبژ نفت، ساینوپک، CNPC، کوگس، ONGC، DNO، زیمنس، وینترسهل، پرتامینا، شرکت ملی نفت فیلیپین، پتروناس، OMV، مرسک و… بود که نماینده کشورهای فرانسه، انگلیس، ایتالیا، ژاپن، روسیه، چین، کره جنوبی، هند، اتریش، آلمان، اندونزی، مالزی، دانمارک و… بودند و با وجود هجمهای که در داخل کشور با آن مواجه بود، با توتال که یک شرکت غربی بود نیز قرارداد امضا کرد.
بیست و هشت سال پس از ملی شدن نفت در زمستان ۱۳۲۹ این بار و بازهم در فصل زمستان نفت، نقشی تأثیرگذار یافت و اعتصابات کارکنان این صنعت در زمستان سال ۱۳۵۷ تیرخلاصی بود به نیم قرن حکمرانی پهلویها بر ایران! حاکمانی که خود را بیش و پیش از هرچیز وابسته به نفت میدانستند و همین وابستگی نفتی باعث بیتوجهی به خواست و نظر مردم شده بود!