تاریخ: ۱:۳۱ :: ۱۳۹۷/۰۸/۲۲
تعارف کلید پایتخت به مردی که افتخارش نساختن است

شورای شهر امروز از میان دو گزینه نهایی شهردار تهران را انتخاب خواهد کرد، یکی از این گزینه‌ها فردی است که در پنج سال گذشته که مسئولیت وزارت راه و شهرسازی را بر عهده داشته هیچ کاری نکرده و افتخار خود را نیز نساختن دانسته است و در واقع اگر شورای شهر به آخوندی به عنوان شهردار رای دهد کلید پایتخت را به فردی سپرده است که افتخاری جز کار نکردن ندارد!

سرویس سیاسی اقتصاد شمال –اعضای شورای شهر تهران عصر روز یکشنبه عباس آخوندی وزیر مستعفی راه و شهرسازی و پیروز حناچی را به ترتیب با ۱۶ و ۱۱ رای به عنوان گزینه‌های نهایی شهرداری تهران معرفی کردند تا در رای‌گیری روز سه‌شنبه شهردار تهران را از میان این دو گزینه انتخاب کنند.
رای اعضای شورای شهر تماما اصلاح‌طلب تهران به عباس آخوندی به عنوان گزینه احتمالی شهرداری آینده تهران تعجب افکار عمومی را برانگیخته است، فردی که در طول مدیریت خود بر وزارت راه و شهرسازی حتی یک گام برای خانه دار شدن مردم برنداشته و افتخار خود را نشستن و نگاه کردن به تحولات دانسته است امروز می‌خواهد شهردار کلانشهر تهران شود و همان شیوه مدیریتی را در این شهر پیش گیرد.
مردی که افتخارش نساختن است!
معرفی آخوندی به عنوان شهردار احتمالی آینده تهران تعارف کلید پایتخت به مردی است که افتخار خود را نساختن می‌داند.
عباس آخوندی در مراسم تکریم و معارفه وزیر راه و شهرسازی گفت: در این ۶۲ ماه چه طور وقتی بنده از لحاظ بنیادی با مسکن مهر مخالف بودم، باید به افتتاح این واحدها فکر می‌کردم، پس بنابراین افتخار می‌کنم یک مورد از این واحدها را افتتاح نکردم… این افتخار است که دولت حتی یک واحد مسکونی نساخت. از ابتدا قرار نبود دولت خانه‌ای بسازد.
آخوندی در طول پنج سال گذشته از عباراتی مانند «مزخرف»، «شهربرانداز»، «مسجد ضرار»، «شلخته» و… برای مسکن مهر استفاده کرده بود، اما حداقل به این اصل بدیهی توجه نداشت که حتی اگر این طرح را قبول ندارد، به عنوان یک مسئول دولتی باید نسبت به اتمام و انجام تعهدات گذشته احساس مسئولیت کند؛ موضوعی که می‌بینیم حتی بعد از پنج سال هم اتفاق نیفتاده است.
از سوی دیگر، این وزیر پرحاشیه که همواره درباره موضوعاتی خارج از چارچوب کاری‌اش صحبت می‌کرد (از مقاله‌نویسی درباره FATF تا سخنرانی درباره لیبرالیسم و…) در ابتدای کار خود در دولت یازدهم از اجرای طرح «مسکن اجتماعی» خبر داد ولی باز هم از اجرای آن خبری نشد! آخوندی دیروز در مراسم تودیع خود نیز بار دیگر به مسکن مهر حمله کرد و گفت اینکه دولت یک خانه نساخته، باعث افتخار است و اصلا قرار نبوده دولت خانه‌ای بسازد.
اما نکته مهم‌تری که در این میان وجود دارد مربوط به آثار رفتارهای این وزیر مستعفی می‌باشد؛ چنان‌که آمارهای وزارت راه و شهرسازی نشان می‌دهد در مهرماه سال ۹۲ یعنی تقریبا در دو ماهگی حضور عباس آخوندی در وزارت راه و شهرسازی، متوسط قیمت هر مترمربع آپارتمان در تهران، سه میلیون و ۷۶۴هزار تومان بوده اما در آخرین ماه حضور وی در این وزارتخانه (یعنی مهر۹۷) متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی به هشت‌میلیون و ۶۳۳هزار تومان افزایش یافته است.
به عبارت دیگر در بازه زمانی مهرماه ۹۲ تا مهرماه ۹۷ قیمت متوسط یک مترمربع آپارتمان در تهران ۱۲۹/۳ درصد افزایش یافته است. از خاطر نبریم که افزایش ۱۳۰ درصدی قیمت مسکن در دوره آخوندی، تنها نقطه ضعف وی در این حوزه نیست. آمارهای رسمی نشان می‌دهد بخش مسکن بدترین عملکرد را در پنج سال اخیر داشته است، به عنوان نمونه فعالیت بخش خصوصی در حوزه مسکن کاهش پیدا کرده، تعداد معاملات و هزینه‌های نهاده‌های ساختمانی (فقط در یک‌سال اخیر) به ترتیب ۳۲ درصد کاهش و ۵۰ درصد افزایش داشته‌اند. اگر این عملکرد که مصداق عبارت «تقریبا هیچ» است، معنایی به جز ناکارآمدی ندارد، پس حامل چه معنایی می‌تواند باشد؟ آقای آخوندی با کارنامه‌ای حاوی «بی‌توجهی به اتمام مسکن مهر، اجرایی نکردن مسکن اجتماعی، گرانی چشمگیر مسکن، کاهش فعالیت بخش خصوصی و کاهش معاملات در این بخش» انتظار دارد چه واژه‌ای برای جمع‌بندی عملکردش بشنود؟
حال چنین فردی با چنین سابقه‌ای به عنوان یکی از گزینه‌های شهرداری تهران در شورای شهر مطرح شده است، آیا به این انتخاب حتی اگر نام احتمالی بر روی آن نهاد جز سیاسی‌کاری و بازی با مصالح مردم تهران می‌توان عنوان دیگری نهاد؟!
شورایی که به دنبال گران کردن زندگی
برای مردم است!
شورای شهر تماما اصلاح‌طلب تهران که حمایت دولت را نیز پشت سر خود دارد در دو سال گذشته دو شهردار انتخاب کرده و امروز نیز شهردار سوم از میان دو گزینه نهایی معرفی خواهد شد، در این نزدیک یک سال زندگی در تهران سخت‌تر از گذشته شده و دیگر کسی نیست که منکر این واقعیت باشد.
احمد شیرزاد یکی از فعالین سیاسی اصلاح‌طلب در این زمینه به روزنامه آرمان گفته است: انتقادی که به آقای آخوندی وارد است و می‌تواند به زبان درست‌تری هم بیان شود، به دیدگاه اقتصادی‌شان برمی‌گردد که به نظرم قابل تصحیح است. در واقع دیدگاه اقتصادی آخوندی خیلی لیبرالیستی است و این می‌تواند گاه در مواردی به تصمیماتی منجر شود که هزینه زندگی در تهران را بالا ببرد.
البته این تنها شیرزاد نیست که معتقد است حاصل مدیریت آخوندی گران کردن زندگی برای مردم تهران خواهد بود که دیگر فعالین اصلاح‌طلب نیز نظراتی چنین دارند و می‌گویند او در دوره مدیریت خود کاری نکرده است.
به گزارش تسنیم ناصر قوامی فعال سیاسی اصلاح‌طلب با انتقاد از حضور آخوندی در بین گزینه‌های نهایی شهرداری تهران گفت: در شش سال وزارت «آخوندی» حتی یک فرغون آسفالت در جاده‌های روستایی ریخته نشد.
با توجه به این نظرات بایستی به این نتیجه رسید که انتخاب فردی چون آخوندی نه تنها کلید شهر را به فردی خواهد سپرد که کاری نمی‌کند بلکه علاوه‌بر بی‌عملی باعث گران‌تر شدن زندگی در تهران برای شهروندان نیز می‌شود!
هروله سیاسی کاران میان لیبرالیسم
و تکنوکراتیسم!
روزنامه سازندگی ارگان حزب کارگزاران نیز نوشته است: «فاصله حناچی از آخوندی فاصله لیبرالیسم و تکنوکراتیسم است.»
روزنامه سازندگی در سرمقاله شماره دیروز خود نوشت: «[عباس آخوندی] سیاستمدار و تکنوکراتی لیبرال که از میانه جناح راست سنتی عبور کرده و مصداق راست مدرن در میان دولتمردان جمهوری اسلامی شده است… نزدیکی فکری او به متفکرانی مانند سید جواد طباطبایی در اندیشه سیاسی و موسی غنی‌نژاد در اقتصاد سیاسی، آخوندی را به یکی از بی‌تناقض‌ترین سیاستمداران و مدیران جمهوری اسلامی بدل ساخته است.»
این روزنامه مدعی شد: «در میان نامزدهای کنونی و حتی دیگر نامزدهای مطرح شده از سوی اکثریت شورای شهر در گذشته آخوندی منسجم‌ترین برنامه و روشن‌ترین هدف را ارائه کرده است… [پیروز حناچی] تکنوکراتی که به چپ مدرن گرایش دارد… فاصله حناچی از آخوندی فاصله لیبرالیسم و تکنوکراتیسم است.»
سازندگی نوشت: «عملکرد جناح چپ اصلاحات در ادوار گذشته انتخابات شهردار تهران ضربه‌ای جبران ناپذیر بر حاکمیت فن‌سالاری و عمل‌گرایی بر شهر تهران زده است. تا جایی که در رقابت درون جبهه‌ای میان لیبرال‌ها و سوسیالیست‌ها این جریان‌های صرفا بوروکرات بودند که به قدرت رسیدند و پس از ۶ ماه دوران بحران نجفی ۶ ماه دوران انفعال افشانی را شکل داد و در مجموع یک سال از عمر و کارنامه شورای پنجم و شهرداری اصلاح‌طلبان را بر باد دادند.»
آنچه که در این راستا بایستی مورد توجه قرار داد که علیرغم گفته روزنامه سازندگی مبنی بر اینکه آخوندی منسجم‌ترین برنامه را دارد او منفعل‌ترین گزینه است، او افتخار خود را کار نکردن و نشستن و نگاه کردن دانسته است، او علاوه‌بر اینکه مسکن مهر را کاری مزخرف دانسته و کاری در تکمیل این مسکن برای قشر بی‌خانمان جامعه نکرده است بلکه گفته است اصلا دولت وظیفه‌ای در خانه سازی ندارد.
سپردن کلید شهرداری پایتخت به چنین فردی که افتخار خود را نساختن می‌داند چگونه می‌تواند زندگی مردم را وجه‌المصالحه نیات و اهداف سیاسی سازد؟!
آیا مدعیان اصلاحات پاسخی به جامعه و مردمی خواهند داشت که میان دوره‌های گذشته و امروز مقایسه می‌کنند و می‌گویند در دوره قالیباف هر روز یک طرح و پروژه جدید افتتاح می‌شد و در سال گذشته روزانه شاهد آمد و رفت مدیران ناکارآمد بوده‌ایم که جز آمد و رفت نیز کاری نکرده‌اند.
فردی که به زودی از سوی شورای شهر به عنوان شهردار کلانشهر تهران انتخاب خواهد شد سومین فردی است که در طول یک سال گذشته به ساختمان خیابان بهشت می‌رود، مدعیان اصلاحات همواره از عدم ثبات در مدیریت‌های عالی کشوری گلایه داشته‌اند اما زمانی که خود به خلوت قدرت راه یافته‌اند آن کار دیگر کرده و به حرف‌های خود پشت پا زده‌اند. انتخاب فردی که همزمان با مسئولیت بزرگ مدیریت شهر تهران به فکر کارهای دیگری از جمله ازدواج مجدد بوده است و همچنین پس از استعفای بحث‌برانگیز نجفی انتخاب فردی دیگر به جای او که این فرد نیز در سن بازنشستگی قرار داشته و امروز نیز انتخاب افرادی که هر کدام مشکلات متعددی دارند همه و همه نشان‌دهنده این واقعیت است که مدیریت شهری دچار هرج و مرج در تصمیم‌گیری است!

منبع:کیهان

print

پاسخی بگذارید